شلیک موشکهای جمهوری اسلامی ایران از سوی فرزندان ملت به مراکز نظامی شیطان بزرگ مانند همه مسائل دیگر در کانون دو قطب تحلیلی مرسوم قرار گرفت؛ یک قطب افتخار و یک قطب تلاش برای کماهمیت جلوه دادن آن.
در بازگشت ترامپ از استراحتگاه خود در هواپیما دوباره خبرنگاران درباره حمله به مراکز فرهنگی ایران از او سؤال کردند و او مجدداً بر حرف اولیه اصرار کرد.
ترور فرمانده نظامی و رسمی یک کشور در کشور دیگر، توسط کشور سوم تقریباً در جهان بیسابقه است، اما دولتمردان امریکایی مانند فاحشهای که آب از سرش گذشته است، هیچ قبح، گناهی برایشان مهم نیست.
در زمان حیات حضرت امام هم پیش میآمد که مقلدان و همراهان آن یگانه دوران تصمیمات امام را هضم نمیکردند و بعضاً از صبر یا تصمیم امام کلافه میشدند.
امریکاییها با شروع دولت ترامپ مواجهه با ایران را به عرصه اجتماعی ارجاع دادند و بر این باور بودند که با فشار اقتصادی- روانی، تقابل مردم و حاکمیت را رقم خواهند زد.
رئیس جمهوری ایران بعد از ۱۹ سال در این سطح و در مقصد دوم سفرش و پس از مالزی به ژاپن میرود تا دیداری دوجانبه با آبه شینزو داشته باشد.
هنوز دلایل تلفات انسانی اغتشاشات آبانماه از سوی مراکز رسمی بهدرستی باز نشده است، اما دهها رقم متفاوت از تعداد کشتهها ازسوی جریانات معاند، رسانهها، رئیس جمهور آمریکا و منافقین عنوان شده است.
دشمن اسلحه را از ضامن خارج کرده و دستش روی ماشه بود. فقط منتظر بود که جرقهای ببیند و با ریختن هیزم، آتش آن را شعلهورتر نماید.
روشنفکر مدعی آزادی بیان است. اما از شعار علیه امریکا در ایران آشفته میشود، ولی در نقطه مقابل اگر صدها تحریم، فشار و تهدید را ببیند به همان نقطهای ارجاع میدهد که فقط شعار است.
آنان که جایگاه این جنگ را درک کردهاند اگر به این چهار سلاح مسلح نشوند آب در هاون میکوبند.