هشتمین دوره مسابقه کتابخوانی «کتاب قهرمان» با همکاری مرکز رسانهای شیرازه انتشارات کتابستان معرفت، با محوریت کتاب «داستان بریده بریده» از دهم مردادماه ۱۴۰۱ و همزمان با ماه محرمالحرام، شروع بهکار میکند.
رشیدی مهرآبادی خاطرنشان کرد: این کتاب برای پسران و دختران مناسب است اما حواسمان باشد که نقش دختران در این انحراف دوران بلوغ، بیشتر از پسران است. چون دختران، هم درگیر آن و هم عامل آن میشوند.
هیجان و فانتزی هم جزو لاینفک داستانهایی است که دختران امروز خیلی آن را میپسندند. البته به نظرم این کتاب به درد دختران هم میخورد و البته چه بهتر که کتابهایی مختص دختران هم در این موضوع نوشته شود.
در ارزشمندی کتاب قابل ستایش نشان حسن همین بس که دست روی خانواده امام معصومی گذاشته است که بین شیعیانش هم غریب است و کمتر از آنچه باید و شایسته حق اوست، شناخته شده است.
خسروِشیرین را میتوان یکی از بدیعترین و خلاقانهترین آثاری دانست که طی چند سال اخیر در بازار نشر ایران روی پیشخان کتابفروشیها آمده است.
آن مرد با باران می آید تلاش میکند از روزهای پرشور انقلاب بگوید، از شعارها و تظاهرات و دیوارنویسیها تا اللهاکبرگوییهای شبانه و پخش اعلامیه و تجمع در مساجد.
رمان «رویای نیمه شب» توسط انتشارات کتابستان به چاپ نود و سوم رسید.
دور جدید پویش کتابخوانی «کتاب شارژ» با محوریت کتاب «آن مرد با باران میآید» از ۱۲بهمن۱۳۹۹ آغاز میشود.
کتاب «حیدر» نوشته آزاده اسکندری توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.
انتشارات کتابستان معرفت ویراست تازهای از کتاب «سلوک سعادت»، برگرفته از کتابهای آیتالله سعادت پرور را به قلم علی سعادتپرور منتشر و روانه بازار نشر کرد.
کتاب زندان جو (خاطرات درزکرده یک زندانی سیاسی)با ترجمه اسما خواجه زاده توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.
رمان «دیوار ۱۳۵۸» نوشته امیرحسین قاضی توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.
مجموعه داستان «گزارش به کنسول» شامل ۱۰ داستان از نویسندگان شیعه و اهل سنت با موضوع وحدت از سوی انتشارات کتابستان معرفت روانه بازار نشر شد.
این کتاب اثری است از داوود امیریان به چاپ انتشارات کتابستان معرفت.
کتاب «جَو» شامل روایتی از زندانهای رژیم آل خلیفه در ایران ترجمه و منتشر میشود.
این کتاب مجموعهای از ماجراهای خاطرهانگیز دوران کودکی و نوجوانی نویسنده در قالب روایتی داستانی است.
این کتاب قصهی گردانی است که وظیفهاش نگهداری از قاطرهایی برای حمل آذوقه و مهمات مورد نیاز رزمندگان به ارتفاعات کردستان است.
ضرباهنگ سریع و تعلیق دائمی داستان فرصتی برای فکر کردن به ویژگیهای ظاهری و حتی برخی ویژگیهای رفتاری شخصیتها به ما نمیدهد.
امیدوارم این گفته زننده نباشد اما چون مسیر برایم اهمیت دارد، چندان به شخصیتها تکیه نکردم، با اینکه قهرمان داریم، اما داستان کاملا به او وابسته نیست.
هرچند راوی سعی میکند در پس گزارههایی که نسبت بیشتری با زبان علمی داستان دارند، از شدت این ماجرا بکاهد، اما درنهایت همین تلاش باری بر دوش داستان میشود.