سرویس ورزش حلقه وصل – تیم استقلال با هدایت سرمربی جدید ایتالیایی اش لیگ برتر را با شکست در خانه تیم ماشین سازی شروع کرد تا بار دیگر لیگ را همچون سه فصل اخیر بدون برد آغاز کند. البته عصبانیت استراماچونی بابت نداشتن مترجم در نشست خبری پس از بازی بر همه حواشی غلبه کرد و تیتر رسانه ها شد.
سیروس دین محمدی در گفتگویی، درباره شکست استقلال در اولین هفته لیگ برتر نوزدهم حرف زد.
گزیده صحبتهای سیروس دین محمدی را در زیر بخوانید:
*استقلال باید مربی داخلی داشته باشد
*نباید اسماعیلی را بیرون می کشید!
*استقلال هرگز ماشین سازی را پرس نکرد!
*فاصله خطوط بیش از حد زیاد بود!
*استقلال شانس آورد بیشتر از این گل نخورد!
*چنین تیمی بازیکن بزرگ لازم دارد
*شوک به موقع و خوبی برای تیم بود
*دفاع که نباید محو بازی حریف بشود!
متن صحبتهای وی در ادامه می آید:
**می شد این روزها را پیش بینی کرد!
پیش از اینکه استراماچونی بیاید شرایط استقلال خیلی خوب نبود و نفرات زیادی از تیم جدا شده بودند و طبیعی بود که این اتفاقات رخ می دهد. برای اینکه پس از آمدن او هم بازیکنانی که می خواست جذب نشدند. در دیدارهای دوستانه هم روبروی پیکان ۰-۲ باخته بودند و کلا دیدارهای تدارکاتی جدی و محکمی انجام نداده بودند و برای همین مشخص بود که شرایط تیم چطور است.
**استقلال آماده چنین بازی نبود!
بازی را کامل دیدم. به نظرم شرایط آمادگی بدنی بازیکنان برای بازی صددرصد نبود. فکر کنم تیم آماده این بازی نبود یا نفرات تیم مسابقه را آسان تلقی کرده بودند. استقرار نفرات تیم در فاصله خطوط خیلی زیاد بود. مخصوصا نقاط ضعفشان در خط دفاعی به چشم می آمد. در این دیدار بازیکن جوانی در خط دفاعی ایستاد که من اصلا او را ندیده بودم.
**انتظار چنین بازی از استقلال نداشتم!
این اولین بازی استراماچونی بود و فکر می کنم حالا متوجه شده که شرایط استقلال در خانه حریف خیلی سخت است. همه روبروی استقلال انگیزه زیادی دارند. من بازی را که دیدم هنگ کردم. فکر نمی کردم استقلال چنین بازی انجام بدهد. در فاز حمله، فاصله خطوط زیاد بود. در فاز دفاعی کم تعداد بودند و یکی از ضعیف ترین بازی های استقلال بود.
**کجا حق استقلال باخت نبود؟
شنیدم استراماچونی گفته بود که حقمان برد بود، ولی به نظر من وقتی که تیم استقلال به ماشین سازی اینقدر شانس بدهد، کجا حقش برد بوده است؟ به نظر من با این شرایط خیلی هم شانس آوردند بیشتر از یک گل نخوردند. تیم تبریزی در دقیقه یک داشت گل می زد. غیر از آن دو بار بازیکن شان با حسینی تک به تک شد.
*شوک بزرگی برای تیم بود!
خط دفاعی استقلال خیلی ضعیف بازی کار کرد. در فاز دفاعی بد عمل شد. به نظرم حریف را به شدت دست کم گرفته بودند و تصور می کردند می توانند راحت ماشین سازی را ببرند ولی دیدیم که شوک خیلی بزرگی برای استقلال بود تا بتواند مسابقات بعدی را با حواس جمع بازی کند. نه اینقدر باز و در بخش دفاعی ضعیف.
**اصلا پرسی از استقلال ندیدیم!
به نظرم اول باید گل نخورید و بعد به گل برسید. حالا هر تیمی می خواهید باشید. ۱۱ نفر باید دفاع کنند و ۱۱ نفر باید حمله کنند. شاید در دفاع تیمی هم مشکل داشتند و علتش این بود که باید حتما از آن جلو پرس می کردند و اجازه نمی دادند حریف بیاید جلو ولی اصلا و اصلا پرس نمی کردند. چون آمادگی چنین بازی را نداشتند. فکر کنم از نظر ذهنی هم آماده این بازی نبودند و فکر می کردند بازی آسانی است.
**فعلا استراماچونی را قضاوت نمی‌کنیم!
استقلالی ها بازی های تدارکاتی سخت نداشتند. احساسم این است که بدن‌هایشان هم آماده لیگ نشده است. کلا سرحال نبودند. امیدوارم که این شوک جواب بدهد. البته باید در نظر داشت که این اولین بازی بود و نمی شود استراماچونی را قضاوت کنیم و بگوییم که مربی بدی است. گفته بودم پس از ۴، ۵ هفته مشخص می شود مربی چه شرایطی دارد.
*استقلال بازیکن بزرگ یا پدیده جوان لازم دارد!
ولی ای کاش نفراتی را جذب می کردند که به نام استقلال می توانستند کمک کنند. تیم بزرگ بازیکن بزرگ می خواهد. فراموش نکنید که استقلال باید بازیکن باتجربه داشته باشد. اگر هم جوان می آید باید پدیده لیگ باشد یا اینکه حداقل در تیم قبلی اش پدیده شده باشد بعد راهی استقلال شود و در این تیم گل کند. منتهای مراتب استقلال این مشکل را داشت.
*نبود مدیرفنی خودش را نشان داد!
معتقدم اگر می خواهید بازیکن جذب کنید باید حتما مربی خارجی که شناخت ندارد با یک مدیر فنی خوب بحث کند. باید چنین فردی را داشته باشید تا بتواند خصوصیات بازیکنان را برای مربی شرح بدهد. بتواند بحث کند و حداقل ۵ گزینه برای یک پست داشته باشید و از بین آنها یکی را انتخاب کنید. متأسفانه این مشکل را استقلال دارد. در نقطه مقابل پرسپولیس استخوانبدی اش را حفظ کرده و وقتی هم که می خواستند یک بازیکن بگیرند همه بحث و جدل داشتند که بگیرند یا نگیرند. این نشانگر این است که استقلال از پیشکسوتان و کارشناسانی که شناخت دارند کمک نمی گیرد.
*استراماچونی مترجم هم داشت می باخت!
نبود مترجم شاید تأثیر گذار باشد ولی مربی با زبان فوتبال حرف می زند که بین المللی است و نیازی به دانستن زبان ندارد. با اشاره هم می توان حرف زد. نه! من فکر نمی کنم که تأثیری داشته باشد. مربی وسط نیمه حرف‌هایش را می زند و برخی مربیان هم حتی لب خط حرف نمی زنند و می نشینند. برو جلو و برگرد عقب و برو کنار که نیازی به دانستن زبان انگلیسی ندارد. با اشاره هم می توان این حرفها را زد. این را نمی پذیرم. با این تاکتیک بازی استقلال اگر مترجم هم داشت باز می باخت.
*تیم رسول ۱۰۰درصد موفق شد!
فکر نمی کردم ماشین سازی اینقدر منسجم فوتبال بازی کند. طبیعی است که روبروی استقلال انگیزه خیلی بالایی داشتند ولی روی هم رفته خوب کار کردند و خوب استقلال را تحت فشار گذاشتند و به آن چیزی هم که می خواستند یعنی دفاع منطقی دست یافتند. تیمی که می خواست ۹۰ دقیقه از استقلال گل نخورد و موقعیت ندهد به درستی به هدفش رسید. من تیم رسول را خوب دیدم.
*مدافعان استقلال محو بازی بودند!
گلی که استقلال روز ضد حمله خورد در جریان بازی بود. مدافعین استقلال کجا را نگاه می کردند؟ عوض اینکه بروند نزدیک یار، می ایستادند! محو بازی بودند و نشانگر این است که تجربه نداشتند. دانشگر و طاهرخانی می توانستند بروند کنار یار بایستند.
*عناصر تهاجمی هافبک خلاق لازم دارند!
وقتی قائدی و دیاباته و دشتی می آیند هافبک ها باید آنها را تغذیه کنند ولی متأسفانه هافبک های استقلال فقط توپ را می گیرند و در عرض حرکت می کنند. در حالی که هافبک ها باید در طول حرکت کنند. این فایده ای ندارد. حتما باید پا به توپ به عمق بروند، حالت ضربه زدن را نشان بدهند، شوت بزنند، پاس توی‌در بدهند و فورواردها را تک به تک کنند. به نظرم در فاز حمله باید هافبک ها اضافه شوند که تیم بتواند به گل برسد. شما باید هافبک را در عمق حرکت بدهید. شوت بزنند و نشان بدهند که حداقل می خواهند شوت بزنند. اینها تاکتیک های ریزی است که خط هافبک خلاق باید داشته باشد.
*استراماچونی زهر تیمش را گرفت!
فرشید اسماعیلی این کار را بلد است. فرشید بازیکنی خطرناک است که هر لحظه می تواند یک پاس گل بدهد. یا یک گل بزند، منتهی سرمربی تیم او را بیرون کشید و دیاباته را به زمین برد! این تغییر زهر تیم استقلال را گرفت. اسماعیلی خوب به فاز حمله اضافه می شود و خوب می تواند پاس گل بدهد. اینها یکسری شگردهای فرشید است که دارد.
*کمبود مربی ایرانی، خودش را نشان داد!
وقتی مربی خارجی می آید باید یکسری خصوصیات بازیکنان را به او بگویند. شاید پس از ۷،۶ ماه خود مربی متوجه خصوصیت های بازیکن بشود ولی وقتی مربیان داخلی شناخت دارند چه ایرادی داشت که به استراماچونی می گفتند. بطور مثال فرشید اسماعیلی یا فلان بازیکن خلاقیتش در این فازهاست ولی استراماچونی نمی دانست. خیلی مهم است. بودن یک مربی ایرانی بغل دست مربی خارجی مهم بود و می توانست به تیم کمک کند.
*روزهای سخت هنوز نرسیده اند!
بازیکنان باید باهوش باشند و بدانند که کارشان سخت است و شاید خیلی سخت است. سپاهان، تراکتور، پرسپولیس حتی فولاد و پدیده هرکدامشان گردن کلفت هستند و مطمئن باشید که برای استقلال شرایط سختر از این هم می شود. امیدوارم که از بازیهای بعد استقلال بتواند شرایطش را بهتر کند.