
حلقه وصل: این دلنوشته دختری است که دو دوره تحصیلی راهنمایی و دبیرستانش را در آموزشگاههای فرزانگان که موقوفه مرحوم دکتر بسکی بودهاند تحصیل کرده و شکلگیری مسیر زندگیاش را مدیون نصیحتهای پدرانه این مرد بزرگ و نام آشنا میداند.
دکتر بسکی از معدود انسانهایی بودند که فقط نگاه کردن به چهرهاش کافی بود تا دغدغه و استرس درس از یادت برود و آرامش را تجربه کنی. دکتر برای همه ما انگیزه بودند و برای منی که از کودکی رویای پزشکی را در سر میپروراندم الگویی بزرگ!
* همیشه آرزو میکردم کاش دلم به وسعت دل دکتر بسکی بود
همیشه آرزو میکردم کاش دلم به وسعت دل دکتر بسکی بود، به بزرگی و پهنای اقیانوس... بذر عشق به انفاق و وقف مکانهای عمومی مانند مدرسه، بیمارستان و... را آقای دکتر در دلم کاشتند و من همچنان منتظر رسیدن روزی هستم که بتوانم این رویای شیرینم را به واقعیت بدل کنم.
یادم نمی رود با انگیزه استفاده از فضای سبز بسیار زیبا و روح بخشی که با کاشت درختان انگور و باغچههای سرسبز که با دستان توانا و پرمهر ایشان ایجاد شده بود با چه ذوق و عشقی از همان اول صبح منتظر زنگ تفریح بودم تا از هم مدرسهایهایم برای نشستن زیر سایهبانها سبقت بگیرم. خلاصه در جای جای آن مدارس حضور گرم و صمیمیشان احساس میشد و همه ما را ترغیب به پشتکاری بیشتر برای رسیدن به اهدافمان میکرد.
هنوز صدای گیرا و مهربانشان که گاه و بیگاه در مراسم صبحگاه برایمان صحبت میکردند در گوشم نجوا میکند و همزمان لبخندی حاکی از رضایت بر لبانم نقش میبندد.
یادم نمیرود روزی را که مدرسه برای تقدیر از دانشآموزان برتر نوبت اول مراسم برگزار کرده بود و دکتر بسکی عزیز مهمان ویژه آن برنامه بودند؛ وقتی اولین نفر اسم من را به عنوان تنها دانشآموز معدل 20 مدرسه اعلام کردند و من در جایگاه قرار گرفتم با همان محبت پدرانه همیشگی سرم را بوسیدند و به من گفتند: «همین طور ادامه بده، مطمئنم آینده روشنی داری» و همان شد اولین جرقه امید در ذهن و درون من...
* دکتر بسکی در قلب میلیونها انسان علاقهمند به طبیعت و محیط زیست زندگی میکنند
شاید باورتان نشود دکتر بسکی جزو معدود افراد خاطرهساز زندگی من هستند که از هر زاویهای مرورشان میکنم به یک نتیجه ثابت میرسم، آن هم تاثیر شگرفی است که در جزم کردن عزمم برای رسیدن به اهدافم داشتند؛ خاطرات سبز و دلنشینی که هرگز از ذهنم محو نخواهد شد.
به عقیده من آقای دکتر بسکی خیلی خوشبخت بوده و هستند چرا که فقط ساکن یک منطقه یا شهرستان نبودند، بلکه در قلب میلیونها انسان علاقهمند به طبیعت و محیط زیست زندگی میکنند.
عشق به دکتر مانند خون در رگهای دوست دارانشان و مثل شیره پرورده در آوندهای گیاهان جاری بوده و هست. ایشان فقط به جامعه انسانی کمک نکردند بلکه برای طبیعت هم پدری نمودند. امروز نه تنها جامعه انسانی بلکه عالم طبیعت هم داغدار این پدر نازنین است...
=============
نرگس موسیزایی