تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان در دستگاه های دولتی یکی از مصوبات کلیدی و مهم برای سپردن صندلی های مدیریت به نسل جوانان و مدیران تازه نفس در کشور به شمار می رود. اتفاقی که اگرچه با هجمه های فراوانی روبرو شد اما می توان آن را یک نقطه مثبت و امیدوارکننده دانست تا رخوت و رکود از بدنه دستگاه های تصمیم ساز کشور دور شده و چابک سازی در دستور کار قرار بگیرد.
این اتفاق در بدنه ورزش کشور با توجه به ماهیت آن با استقبال و همراهی بیشتر روبرو شد چرا که ورزش پدیده ایست که با توجه به ماهیتش با نسل جوان بیشتر سر و کار دارد و از همین رو لزوم حضور مدیران جوان و تازه نفس که بهتر و بیشتر مشکلات ورزش را درک کنند و تفکرات جدید و به روز داشته باشند و البته از ریسک نهراسند، بیشتر از هر حوزه دیگری احساس می شود.
اتفاقی که البته پیش از این در وزارت ورزش و جوانان اجرایی شده بود و این وزارتخانه جوان سازی کادر مدیریتی را از مدتها پیش آغاز کرده بود. پروژه جوان سازی در ورزش، با جابجایی در مدیریت دو ورزش کلیدی و المپیکی بسکتبال و بوکس آغاز شد. آنجا که احمد ناطق نوری پدر بوکس ایران بعد از سه دهه کنار رفت و حسین ثوری جوان آمد. در بسکتبال نیز محمود محشون که گوشت و پوست و استخوانش از بسکتبال بود، کنار رفت و رامین طباطبایی مدیری از جنس بسکتبال جایگزین شد تا نخستین نشانه های جوان سازی در ورزش ایران پدیدار شود. اتفاقی مثبت که با توجه به عقبه، سابقه و البته تجربه ناطق نوری و مشحون یک تصمیم مهم و دشوار بود.
بعد از این اتفاق، آرام آرام جوان سازی کابینه مدیریتی ورزش ایران روند شتاب آلوده تری گرفت و مدیران جوانتر و تازه نفس تر از راه رسیدند. علیرضا پاکدل در هندبال، مهدی گودرزی در سه گانه، حمید عزیزی در گلف، آرش میراسماعیلی در جودو، حسن طباطبایی در کاراته، علیرضا سهرابیان در قایقرانی و در آخرین انتخاب علیرضا دبیر در کشتی، مدیران جوان و جدیدی بودند که ورزش ایران را کاملا نونوار کرده اند. مدیرانی که یک هوای تازه و یک تفکر جدید را در ورزش ایران جاری و ساری کرده اند و مسیری آغاز شده که نشاط و شادابی را در ورزش پدیدار کند.
فارغ از نحوه مدیریت و عملکرد این چهره های جدید و تازه نفس، حضور مدیران جدید و جوان یک اتفاق میمون و مثبت در ورزش ایران است. اتفاقی که به اندازه ای جا افتاده که انتصاب یک مدیر بازنشسته و قدیمی در بدنه ورزش با واکنش های منفی روبرو می شود.
ای کاش مسعود سلطانی فر برای انتخاب معاونین خود همان دقت و وسواسی را داشت که در بدنه فدراسیون های ورزشی اجرایی کرده و معاونینی را انتخاب می کرد که جوانی مهمترین خصیصه و ویژگی آنها بود تا آثار جوانگرایی به راهروهای وزارت ورزش نیز تعمیم پیدا کند.