به گزارش حلقه وصل، در پردیس تئاتر تهران از سالن های بسیار مجهز و تازه تاسیس که بودجه ی بسیار کلانی از بیت المال صرف ساخت و تجهیز آن شده است، نمایشی در حال آماده شدن و به روی صحنه رفتن است که نام یکی از مفاخر ایران زمین را به دوش می کشد: آرش کمانگیر. اما آنچه که در نمایش اتفاق میافتد هیچ گونه سازگاری و همخوانی با ارزش های اصیل ایرانی اسلامی ندارد.
نویسنده و کارگردان این نمایش آقای نیما خسروی با دخل و تصرف بسیار در اسطوره آرش کمانگیر نمایشی را طراحی کرده است که سراسر رقص و آواز است و در آن اختلاط بی حد و مرز میان زنان و مردان رقصنده مخاطب را بیش از پیش از اسطوره ی آرش کانگیر دور می کند و او را به فضای تئاتر های موزیکال غربی که بسیار از شئونات ایرانی و اسلامی به دور است دعوت می نماید. موسیقی کار نیز بر مبنای یک ترانه قدیمی قبل از انقلاب است که توسط یکی از ضد انقلاب ترین خوانندگان پیش از انقلاب خوانده شده است.در این کار اسطوره ی آرش یک زن ترسیم می شود که به دور از شئونات اسلامی لباس رزم بر تن می کند و با حرکات موزون بدنی تلاش می کند تا اسطوره ی آرش را هیبتی زنانه ببخشد.
این دخل و تصرف غیر کارشناسی تنها باعث بالا رفتن جذابیت های جنسی کار شده است و اسطوره آرش کمانگیر را تبدیل به یک مضحکه جنسی کرده است که تلاش میکند مخاطب را با ترفند های غیر اخلاقی با خود همراه کند.نمایش آرش کمانگیر بدون آنکه کوچکترین قدمی درجهت فرهنگ سازی و آگاهی بخشی نسبت به تاریخ و اسطوره ی های ایرانی که سمبل مقاومت و سازش ناپذیری در برابر بیگانگان هستند بردارد در مسیر معکوس قدم گذاشته است و با ترویج اصول غیر اخلاقی مخاطب را با جهان از بیبند و باری آشنا می کند.
البته این تمام ماجرا نیست نمایش آرش کمانگیر با بیش از صد و بیست بازیگر زن و مرد که همگی رقصنده هستند در شرایط بسیار غیر اخلاقی و به دور از تمامی حد و مرزهایی اسلامی تمرینات خود را در سالن بسیار مجهز پردیس تئاتر تهران پی گرفته است حال آنکه بسیاری از جوانان متعهد و انقلابی هرگز امکان اجرا آثار ارزشی خود را در سالن های مطرح پیدا نمی کنند و برای پیدا کردن مکانی برای تمرین مجبورند ماه ها در صف انتظار پلاتوهای تمرین دولتی بمانند و یا به طور شخصی هزینه کنند.
سوال این است که چه طور مدیریت تئاتر در ایران راضی می شوند رقم های بسیار کلانی را صرف این قبیل کارها بکنند که نه تنها با ارزش های فرهنگی ایرانی اسلامی سازگار نیست که عامدانه در تلاشند تا فرهنگ کهن ایران را نیز با برداشت های غلط و به دور از شناخت خود تحت تاثیر قرار دهند و با بازخوانی غیر کارشناسی خود از اسطوره های کهن آثاری را با بودجه ی فرهنگی دولتی تولید کنند که در نهایت منجر به ترویج فرهنگ غربی و اصول غیر اخلاقی می شود.
آیا وقت آن نرسیده است که مسئولین و مدیران فرهنگی پیش از آنکه دیر شود جلوی آن جریانات انحرافی را بگیرند و سکان کشتی فرهنگ را به نیروهای جوان و متعهد انقلابی بسپارند تا هر چه بیشتر در جهت تحکیم و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی تلاش کنند و بتوانند آثاری در خور شان مخاطبان فهیم ایرانی تولید کنند.