
به گزارش حلقه وصل، فضای سیاستزده جامعه و مدیران آن شوربختانه یک آمیختگی و آشفتگی عظیمی را در همه ابعاد بهوجود آورده است. که کارشناسان و متخصصان امورات مختلف نمیتوانند تعیین کنند که ریشه این آمیختگی همه جانبه و گسترده کجاست؟
انتخاب تعهد در مقابل تخصص در دوران اول انقلاب، به دلیل انقلابیگری ماندگار شد، اما در گذر زمان تعهد جای خود را به پوستههای قشری ظاهری و مستند سازی و جلسات بیتاثیر داد. حضور هر کسی با هر تخصص و دانشی در هر پستی به شرط تایید تعهد خاص امکانپذیر شد.
منتخبان پستهای تاثیرگذار بر توسعه جامعه را افرادی کم سواد پوپولیست و متملق تصدی دار شدند، گرچه تاکنون پنجاه-پنجاه بودن پستها به قوی و ضعیف توانست عملکردهایی نه چندان چشمگیر داشته باشند اما اخیرا در بلبشوی وضعیت کشور کسانی برای نان و نام ریشههای مدیریتی در استان را فاسد کرده و در حال خشک شدن است.
بعضا مشاهده میشود، مدیران استان بهجای پاسخگویی به اهالی رسانه سعی درغوغا سالاری برای سرپوش نهادن بر ناکارآمدی خود و مجموعه تحت نظارتشان را دارند.
گاها پساز انتقاد از عملکرد نامتعارف مدیران و بیان مطالبات مردم توسط برخی دستاندرکاران رسانه، خود و یا افراد پوششی سعی در تطمیع و یا تهدید آنها بر میآیند، تا بدینگونه خود را تبرئه و کمکاری خود را ماس مالی کنند و همچنان بهجای حل مشکلات و اجرای برنامههای درست مسکنهای گفتاری، چهها کردیمهای ناملموس تزریق میکنند.
جالبتر اینکه با واژه تقوا منتقدین را متهم به بیانصافی میکنند.
آیا مدیران کلان استان بویی از عدل و انصاف و اخلاق کار که نمونههای کوچکی از تقوا هستند در استان رعایت کردند، یا با استخدام اقوام و دوستان و نور چشمیهای سفارشی تیشه بر پیکر نحیف و درمانده جوانان وارد میکنید.
درد آور است این تفکر و طرز برخورد ناصواب یک آسیب جدی درحوزه مدیریت استان ایجاد کرد و احیانا اگر مدیری دلسوزانه پیگیر مشکلات مردم و نهایت تلاش خود را در جهت رفع مردم دارد نیز مسموم کرده و نوعی بیاعتمادی در جامعه ایجاد کرده است.
از تبعات عدم ظرفیت و انتقادپذیری برخی از مدیران استان عدم پیشرفت در بسیاری از طرحها و برنامهها از جمله بیکاری و تورم و محرومیت بیش از پیش استان نسبت به سایر استانهای همجوار کاملا مشهود و قابل لمس است.
و اما سوالی که مدتها است برای مردم خصوصا رسانهها بیپاسخ مانده است عدم برخورد مدیریت ارشد استان و دستگاه بازرسی ونظارت استان است که چرا در مقابل اینگونه مدیران ناکارآمد سکوت اختیار کرده است که گویا به آنها بدهکار است و احساس دین میکند.
مگر نهاینکه وظیفه قانونی مدیریت ارشد استان و دستگاه بازرسی نظارت بر مدیران و عملکرد آنها است و چرا هنوز پس از نوشتن دهها یادداشت انتقادی از مدیران تاکنون نهتنها برخورد جزیی نشده است بلکه تذکری نیز ولو به ظاهر جهت دلخوشی مردم داده نشده است.
قضاوت را واگذار میکنم، به افراد کار آمد و متخصیصن و نخبگان استان،کسانی با وجدانهای پاک از سیاستهای غلط دون مایه، بخاطر حمایت از مردم توسط کوتوله سیاسی و لابیگران نو کیسه به حاشیه جامعه رانده شدهاند، که آیا تقوا جایگاهی در بین جامعه امروز ما دارد؟
منبع: فارس