حدود ۴۰ روز از آغاز عملیات طوفان الاقصی گذشته بود که ویدئویی از رئیسجمهور اسبق کشورمان در یوتیوب منتشر شد که در کمال تعجب وی در آن تلویحاً از حق حیات اسرائیل در کنار فلسطینیها دفاع کرده و با انکار اظهارات مکرر قبلی خود، افزوده بود: «من نگفتهام که اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.» وی خواستار – به تعبیر خودش- «راهکاری انسانی» و «انسانمدارانه» برای حل و فصل مشکلات ایران و اسرائیل و فلسطین شده و تهدید ایران در استفاده از زور و بمب و موشک علیه اسرائیل را کارساز ندانسته و گفته بود: «باید به سمتی برویم که اراده انسانها حاکم شود» و حرکت به سمت تقابل نظامی ایران و اسرائیل را نادرست تلقی کرده بود.
البته معلوم نبود این ویدئو مربوط به قبل از عملیات هفتم اکتبر و جنایات و نسلکشی تاریخی اسرائیل است یا بعد از آن، اما چیزی که معلوم بود وی از ابتدای این فجایع تاریخی سکوت شگفتآوری داشت و اصرار داشت لام تا کام حرف نزند و موضعی نگیرد.
امثال ما دوستداران سابق او هم با لطایفالحیل کوشیدیم با یادآوری آموزههای دینی و احساسات انسانی و حتی نشاندادن موضعگیریهای بازیگران فیلمهای پورن او را بر سر غیرت بیاوریم که در برابر اینهمه جنایات ساعت به ساعت صهیونیستها حرفی بزند، موضعی بگیرد، عطسهای بکند و حداقلی از علایم حیات از خود بروز دهد، اما موفق نشدیم.
ماجرا هنگامی جدیتر شد که در ایام انتخابات ریاست جمهوری امسال حتی دوستان نزدیک فعلی او تلاش کردند او را حداقل برای رأیدادن به پای صندوق بکشانند و او حتی حاضر نشد درِ منزل خود را به روی این دوستان صمیمی باز کند! اینبار فقط ما منتقدان سالهای اخیر او نبودیم که از رفتارهای او تعجب میکردیم. حالا کسانی که از سالها پیش برای نشر نظریههای او کانال پربازدید تلگرامی راه انداخته بودند، با سرسختی او مواجه شده بودند.
شگفتآورترین بخش ماجرا اینکه در ماجرای شهادت مجاهد بزرگ فلسطینی اسماعیل هنیه هم این سکوت ده و نیم ماهه ادامه یافت و سیاستمدار پرسروصدای آنروزهای ایران و جهان، در حد کلمهای و پیامی و توییتی در این باره واکنشی درباره این تروریسم آشکار نداشت. حالا ما مدتها بود که دیگر برایمان بود و نبود محمود و سکوتها و خفقانهایش فرقی نداشت، اما باز هم همین دوستان کانال معروف طرفدار او با اشاره به توییت فوری احمدینژاد پس از ترور نمایشی ترامپ خطاب به او نوشتند: «جنابعالی صحبتکردن را خوب بلدید و اتفاقاً به نظر میرسد خیلی هم اهل سکوت و این چیزها نیستید؛ کمااینکه بعد از ترور نمایشی ترامپ خیلی سریع در توییتر به طور ضمنی ترور وی را محکوم کردید. اما اینکه چرا در تمام ۱۰ ماه گذشته درباره جنایات اسرائیل و قتل عام مردم مقاوم فلسطین سکوت کردهاید و حتی ترور اسماعیل هنیه در خاک ایران و تجاوز اسرائیل به کشور باعث نشد حتی یک نشانه حیات از خود نشان بدهید جای علامت سؤال بزرگ است.
ظاهراً جنابعالی دیگر خود را از صف جنوب جهان جدا کردهاید و به ناسیونالیسم افراطی و نفرتانگیز و نژادپرست اروپایی- امریکایی پیوستهاید، با ترامپ همذاتپنداری میکنید و آنطور که از کانالهای خبری تحت مدیریت مستقیمتان برمیآید ترامپ و رهبران راست جهانی ناسیونالیست را بسیار میستایید. ما که تا دم در خانهتان هم برای مصاحبه و فهمیدن این جهانبینی کج و معوج شما آمدیم و در را باز نکردید. بالأخره سکوت درباره نگاه امروزتان به جهان کمکی به شما نمیکند و ما هم مایلیم بدانیم احمدینژاد همراه چاوز چطور امروز به احمدینژاد غمخوار ترامپ تبدیل شده است؟»
حالا نوبت معاون مشایی در دوران سردفتری ریاست جمهوری است که مثل همه این روزها و سالها برای رئیس سابقش توجیه بتراشد. او در صفحه مجازیاش بدون اینکه به روی خودش بیاورد حالا این دوستان گرمابه و گلستان و جوانان ضد امپریالیست دوست او تا همین چند هفته پیشاند که منتقد او هستند نه فقط کسانی که برای ریاست جمهوری او در ۸۴ و ۸۸ تلاش کردند، نوشت: «شما نسبت به این شخص دچار نوعی لجبازی کودکانه شدهاید که موجب واکنشهای پارادوکسیکالی و مازوخیسمی شده است. چرا از کسی که منحرف نامیدیدش توقع دارید مواضع همسو با شما اتخاذ کند؟ مگر نمیگفتید او مرده سیاسی است؟ آیا در قاموس شما مرده حرف میزند؟»
فارغ از اینکه تعجب دوستان و همراهان احمدینژاد از این است که اگر ساکتی و اگر حرف نمیزنی چطور برای ترور ترامپ بلدی توییت بزنی، اما برای ترور مجاهد بزرگ فلسطینی نه! و فارغ از اینکه سیاست و کنش سیاسی را نباید مانند قهرهای دخترکان خردسال دانست که به کوچکترین زخم زبانی کنار میگیرند و صحنه بازی را ترک میکنند، اما باز هم توییتی که در همین باره در کانال مکتوبات بازنشر شد، پاسخی به این دوست قدیمی است که: «صحبتکردن یا نکردن احمدینژاد از نسلکشی در غزه یا ترور اسماعیل هنیه یا پیروزی مادورو در ونزوئلا و آشوبهای رنگین امریکایی بعد آن که شبیه انتخاب دوم او بود، ابداً اهمیتی ندارد. جهان مقاومت و ملل مستضعف جهان با سدهها تاریخچه مبارزاتی علیه نژادپرستی، اشغالگری و سلب اراضی، نسلکشی و به بردگی کشیدن انسانها مگر معطل اوست؟ حتی تصور آن هم خندهدار است. اینکه ما هم اینجا گاهی تلاش میکنیم بر این پیکر رو به زوال چوبی بزنیم و از خواب بیدارش کنیم، به خاطر اندوه و غصه ماست. اندوه خاموششدن یک ستاره در این آسمان بیکران و زیبای ضد امپریالیستی و فوتکردن به شمعی رو به اضمحلال به امید دوباره سوختن... وگرنه ما خیلی پیش از اینها به قول خودش فاتحه را خواندهایم. شما هم بخوانید.»