حلقه وصل: مشترک مورد نظر برای اولین بار در دسترس نمیباشد
همیشه با چند بوق جواب تلفنش را میداد و یا در نهایت یک پیامک میداد که فلان جا هستم و تماس میگیرم با شما اما از دیروز دیگر نه بوقی زده شد و نه پیامکی آمد و فقط یک صدا شنیده میشد مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد.
رفیق نماز جمعه من امام جمعه از مردم و با مردم من آنقدر سخت است اینها را در مورد کسی بنویسم که هر وقت من را میدید میگفت خطبههایم را واو به واو مینویسی نوشتههایت را دوست دارم آقا سید، نوشتههایم را از این به بعد دوست نداشته باشید چون خودم هم دوستاش نخواهم داشت فکر نکنم دیگر قشنگ باشد از همه واژههایش تلخی خواهد بارید.
آذربایجان خون گریه میکند.
امام جمعه قشنگمان داشتیم وارد هشتمین سال حضورتان در استان میشدیم ولی شما بیوفایی کردی و در میلاد هشتمین اختر تابناک با خادمین هشتمین امام و هشت نفر دیگر جام شهادت را نوشیدید امام جمعه از شنبه تا جمعهمان میبینی این زن پا به سن گذشته را که چطور جلوی خانهات روی زمین نشسته و تکان نمیخورد ما خبرنگارها را چطور دخترهای رسانهایتان هستیم همانهایی که وقتی وسط راهپیمایی میدیدید ما را یک عکس دسته جمعی میگرفتید و مدام میگفتید مجردها عقدشان را خودم میخوانم و متاهلها هم هر چه زودتر بچهدار شوند.
میبینید هیچ کداممان از جلوی خانهتان جُم نمیخوریم آخر امروز ما خبرنگارها هم یتیم شدیم آقا جان شما که دلتان نمیآمد اخم به چهرهمان بیایید نمیبینید چطور آذربایجان دارد خون گریه میکند؟
رفیق هشت ساله ما بین خودمان بدجوری برای خودت دعا کرده بودی که به آرزوی هر جمعه خطبههایت که شهادت بود رسیدی.
شهادتات مبارک سومین امام جمعه شهیدمان.