به گزارش حلقه وصل: حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: اخیرا شبکه 14 رژیم اشغالگر قدس گزارشی را تحت عنوان «آنچه در جبهه شمال میگذرد» منتشر کرد. این گزارش معطوف به تحولاتی بود که از زمان آغاز جنگ غزه و در جریان تقابل حزبالله و رژیم صهیونیستی در شمال اراضی اشغالی به وقوع پیوسته است. «شارون روف اوفیر» نماینده سابق کنست از جمله تحلیلگران حاضر در این شبکه تلویزیونی بود. وی به نکات قابل تاملی درباره شکست تمام عیار رژیم اشغالگر قدس در برابر حزبالله اشاره کرد: «چرا واقعیت را نمیگوییم؟! ما شمال اسرائیل را از دست دادهایم؛ خسارتی که حزبالله بر ما وارد کرد ۶ برابر بیشتر از جنگ تابستان ۲۰۰۶ (جنگ 33 روزه) است. میخواهم گریه کنم! چه کسی فکرش را میکرد اسرائیل به این روز بیفتد؟»
به راستی چه اتفاقی در شمال اراضی اشغالی، خصوصا مناطق مشرف به جنوب لبنان رخ داده که اینچنین مقامات صهیونیست را پریشان ساخته است؟ واقعیت این است که حزبالله لبنان مقاومت هوشمندانه و قاطعانهای را در برابر رژیم اشغالگر قدس صورت داده که دارای ۳ خصلت ویژه است: هدفمندی در تعیین اهداف، انتخاب بهترین زمان در عملیات و تنظیم عوامل فرامتنی و متنی نبرد.
حزبالله لبنان نه تنها قواعد نبرد با تل آویو را بخوبی میداند، بلکه قدرت بازدارندگی خود را به صورتی کاملا آشکار به تلآویو دیکته کرده است. در این میان، مثلث قدرت در اراضی اشغالی (موساد، کابینه جنگ و ارتش) آگاهسازی افکار عمومی در اراضی اشغالی نسبت به اتفاقاتی را که در جبهه شمال افتاده خط قرمز راهبردی خود تلقی میکنند. آنها بخوبی آگاهند افشای ضربات مهلک واردشده از سوی مقاومت لبنان، مترادف با تشدید اعتراضات عمومی و سقوط کابینه جنگ و حتی کابینه پس از آن (کابینه احتمالی لاپید - گانتز) خواهد بود.
در مقابل، حزبالله لبنان نیز با تمرکز و دقتی مثالزدنی و برگرفته از تجربه ارزشمند جنگ 33 روزه سال 2006، مرحله به مرحله اهداف خود را در شمال اراضی اشغالی محقق میسازد.
حزبالله لبنان در تازهترین اقدام خود علیه دشمن صهیونیست، تجهیزات جاسوسی ارتش اسرائیل را در پایگاه «مسگاو» در شمال فلسطین اشغالی ـ که بهتازگی تعمیر و تعویض شده بود ـ منهدم کرد. نکته حائز اهمیت اینکه ارتش رژیم اشغالگر قدس پس از انهدام اولیه این تجهیزات، تعمیر و تعویض آنها را با لحاظ کردن بالاترین ضریب امنیتی و بازدارندگی ممکن صورت داده بود. حزبالله لبنان از آغاز جنگ غزه تاکنون، استراتژی مقاومت هدفمند و هوشمندانه را بخوبی پیش برده و حتی در این میان، اسیر پیامهای گمراهکننده نشده است. برای مثال، جریان موسوم به 14 مارس (جریان صهیونیست غربگرا) درصدد بود ورود مقاومت اسلامی لبنان در حمایت از مردم غزه را نماد یک بازی پرهزینه برای بیروت قلمداد کند و حتی در رویکردی وقیح، از شهادت نیروهای مخلص حزبالله لبنان در نبرد با رژیم تروریست صهیونیست استقبال میکرد. در مقابل، برخی دیگر نیز تصور میکردند حزبالله در قبال تحولات فلسطین و نوار غزه باید ورود بیپروا و همهجانبهای داشته باشد، حتی اگر به افتادن نیروهای مقاومت در تله صهیونیستها منجر شود!
در مقابل، سید مقاومت (علامه سیدحسن نصرالله) بدون تاثیرپذیری از فضای فرامتنی حاکم بر جنگ غزه، هوشمندانه و قاطعانه حزبالله را وارد میدان نبرد با دشمن صهیونیست کرد و امروز، صحت و کارایی این استراتژی، بر دوستان و دشمنان مقاومت عیان شده است. نباید فراموش کرد در زمان تاسیس داعش توسط آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و برخی دولتهای مزدور و مرتجع منطقه، حزبالله بیپروا وارد میدان نبرد با تروریسم تکفیری شد و در این صحنه، ابایی از سنگاندازیها و جنگ روانی گروههای طرفدار غرب و اسرائیل در بیروت نداشت. تجمیع ۳ واقعه مهم دو دهه اخیر در منطقه یعنی «جنگ 33 روزه»، «جنگ علیه تروریسم تکفیری ـ صهیونیستی در منطقه» و «جنگ غزه» و تحلیل آنها در یک چارچوب مشترک راهبردی نشاندهنده زبدگی توصیفی، تحلیلی، راهبردی و تاکتیکی حزبالله در آوردگاهها و بسترهای زمانی - مکانی گوناگون در منطقه است. این همان رمز پویایی و برتری مقاومت لبنان در برابر دشمنان قسمخورده بشریت است. قطعا در آینده نزدیک، منابع امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس قدرت کتمان دستاوردهای حزبالله در شمال اراضی اشغالی و آنچه را که بر سر صهیونیستها در این مناطق آمده نخواهند داشت. تاریخ مصرف سانسور تعداد زیاد نظامیان هلاکشده صهیونیست ـ که اکثرا با موشکهای برکان هدف قرار گرفتهاند ـ و خسارات زیرساختی عمیقی که به پایگاههای نظامی این رژیم در این مناطق وارد شده، به پایان رسیده است.