به گزارش حلقه وصل، دومین روز از مدرسه تابستانه داستان کانون ادبی بانوی فرهنگ با حضور اعضای اصلی و فعال این کانون و جمعی از نویسندگان در تالار صفارزاده حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
مسئله ای که در میان نویسندگان مذهبی کمتر شناخته شده است این است که فرم در داستان یعنی چه؟ آیا فرم و محتوا میتوانند در تزاحم باشند و چگونه اجزای داستان میتوانند در کنار هم باشند تا جذابیت داستان را بیشتر کند.
این مدرسه تابستانه با کلاس" داستان در نسبت فرم" با تدریس حجت الاسلام محمد رضا جوان آراسته و کلاس" نقش کهن الگوها در تولید شخصیت" با تدریس معصومه امیرزاده پیش رفت.
جوان آراسته با بیان اینکه محتوا بدون فرم وجود ندارد و باید نسبت به فرم متعهد باشیم، گفت: برای دادن محتوا به مخاطب به قالب و فرم نیاز داریم.
وی ادامه داد: در همه گونه های هنری مجموعه ای از تکنیک ها در کنار هم فرم را می سازند. اگر تکنیک ها بد کنار هم چیده شوند اثر ضعیف و خوب کنار هم چیده شوند اثر قوی است.
وی با بیان اینکه نویسنده ها نسبت به فرم سه دسته هستند، افزود: گروه اول با بی تعهدی به فرم می نویسند و وقتی نقدشان می کنیم، می گویند به فروش می رود و مخاطب دارد. کسانیکه بدون فرم می نویسند در واقع به مخاطب دروغ می گویند.
جوان آراسته اضافه کرد: دسته دوم قدرت فرم را می فهمند و محتوا برایشان مهم است و از قدرت فرم برای خدمت به فرم استفاده می کنند.
وی به دسته سوم اشاره کرد و گفت: این دسته در کاربرد تکنیک ها، تکنیک را نمی بینند بلکه ماجرا را می بینند و تعریف می کنند.
در پایان این کلاس جوان آراسته با بیان اینکه نویسنده ها روانشناسان دانشگاه نرفته اند، مطرح کرد: نویسنده نسبت به جهان اطراف درک بهتری دارد. مصادیقی را که در جهان اطراف می بیند به خوبی درک می کند. به واسطه همین درکی که از جهان دارند، به واسطه مصادیقی که دیده اند، ابزارهایی که دارند یک جهان خَلق می کنند.
معصومه امیرزاده در کلاس نقش کهن الگوها در تولید شخصیت، با بیان اینکه کارل گوستاو یونگ، فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس معتقد است انسان دارای ناهشیار شخصی و ناهشیار جمعی است، گفت: ناهشیار شخصی با هدایت کردن افکار و رفتار به شیوه های مختلف، تعیین می کند فرد چگونه دنیا را درک کند و ناهشیار جمعی مخزن قدرتمند و کنترل کننده تجربیات نیاکانی است.
وی با بیان اینکه کهن الگوها با تکرار در زندگی نسل های پی در پی بر روان ما نقش بسته اند، ادامه داد: کهن الگوها تجربیات باستانی موجود در ناهشیار جمعی هستند که به وسیله موضوعات و الگوهای تکرار شونده ای تکرار می شوند.
وی افزود: قهرمان، مادر، کودک، مرگ، قدرت، پیرفرزانه، سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس کهن الگوهایی می باشند که یونگ معرفی کرده است.
معصومه امیرزاده گفت: کهن الگوها شناسنامه شخصیتی را به نویسندگان ارائه می دهند تا هر شخصیت داستانی را به این کهن الگوها ارتباط بدهند و شخصیت های قوام یافته ای را دریافت کنند.
در ادامه اختتامیه مدرسه تابستانه بانوی فرهنگ با ویژه برنامه"عصری با زنان نویسنده" با حضور منیژه آرمین هنرمند و نویسنده ایرانی، زهرا زواریان نویسنده و منتقد ادبی و نیلوفر مالک نویسنده نوجوان برگزار شد.
منیژه آرمین با بیان اینکه این روزها هر جا می رویم حضور زنان کمرنگ است، گفت: خوشحالم چهره های جوان و چشم های مشتاق داستان نویسان خانم را در بانوی فرهنگ می بینم.
وی ادامه داد: مهم ترین اثر بانوی فرهنگ آدم هایی است که به عرصه فرهنگ تحویل می دهد، این جمعی که اندیشه در آن وجود دارد جمع مقدسی است و خلاقیت در این جمع ها مطرح می شود.
آرمین با اشاره اینکه نویسندگی را از ۱۰ سالگی با نوشتن یک نمایش نامه در مدرسه شروع کردم، بیان کرد: هیچ وقت بدون کتاب و مطالعه نبودم. چیزی که باعث شد داستان نویسی را جدی بگیرم اقبال و حساسیتی بود بود که خواننده ها نشان می دادند.
وی خاطر نشان کرد: نویسنده وامدار مردم است و نباید خود را برتر از مردم ببیند.
به گفته وی، در داستان نویسی بیشتر از هر کار پژوهشی ای، پژوهش لازم است. نویسنده باید شخصیت ها، تکنیک ها، مکان و زمان را بشناسد.
این هنرمند و نویسنده معاصر گفت: دنیای داستان، دنیای ژرفی است. نویسنده مثل غواصی می ماند که از سطح شروع می کند و به عمق می رسد.
در پایان زهرا زواریان تصریح کرد: طی این سی و اندی سال اینقدر مشتاق خانم به داستان نویسی ندیده بودم، نویسنده های کمی در داستان داشتیم، اما در بانوی فرهنگ چنین نیست. به خانم سارا عرفانی دبیر و موسس کانون ادبی بانوی فرهنگ تبریک می گویم که توانسته است این جمع را تشکیل بدهد و متوقف نشود.