باید در مقابل مسؤلانی که سیاست‌های غیردینی را به عنوان دین مطرح می‌کنند ایستاد

به گزارش حلقه وصل، برنامه بدون توقف با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسرو‌پناه استاد حوزه و دانشگاه به روی آنتن شبکه سه سیماه رفت.

تصور درست از دین و سیاست سبب تأیید سخن شهید مدرس می‌شود

در این برنامه حجت‌الاسلام «عبدالحسین خسروپناه» در خصوص موضوع رابطه دین در سیاست عنوان کرد: اگر کسی تصور درستی از دین و سیاست داشته باشد به صحت این جمله شهید مدرس که سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست پی می‌برد. اولاً منظور ما در اینجا دین اسلام است، البته یکی دیگر از منابع دینی ما عقل است، پس عقل، قرآن و روایات جزء دین است، سیاست هم به معنای تدبیر امور اجتماعی و سیاسی است، حال سؤال این است که دین به امور اجتماعی پرداخته یا نه؟ کافیست کسی همین نهج‌البلاغه را ببیند و در همین کتاب نامه حضرت امیر (ع) به مالک اشتر را بخواند.

اگر سیاست را از اسلام بگیرید یعنی دین را تحریف کرده‌اید

وی ادامه داد: وقتی حضرت در نهج‌البلاغه به طبقات مختلف جامعه و رابطه آنها با یکدیگر و امور اجتماعی می‌پردازند و رابطه مردم و حاکمیت را بیان می‌کنند یعنی چه؟ یعنی دین در سیاست هم ورود پیدا کرده و به رابطه انسان و جامعه هم پرداخته، اصلاً چرا در متون دینی ما از مردم به رعیت تعبیر شده، چون حاکمان به عنوان راعی باید رعایت حال مردم یعنی رعیت را بکنند و رعایت‌کننده حال مردم باشند، لذا اگر شما سیاست را از دین اسلام بگیرید یعنی دین را تحریف کردید و بخشی از دین را حذف کردید و دین ناقصی را ارائه دادید، بنابراین در این صورت به دین اسلام توجه جامعی نکردیم.

سیاست برای دنیاست، دین هم برای دنیاست اما دنیای سازنده آخرت

این کارشناس امور دینی در خصوص دوگانه دین و سیاست یادآور شد: سیاست برای دنیاست، دین هم برای دنیاست اما سازنده  برای آخرت، هر شریعت الهی یک رابطه انسان باخدا، انسان با انسان‌های دیگر و انسان با خود و طبیعت را داراست، لذا این موضوع بیانگر این چهار رابطه است. بهتر است سؤال را این‌گونه مطرح کنیم که وقتی دین می‌خواهد با زندگی مردم وارد تعامل شود دین یک امور ثابتی دارد در حالی‌که زندگی روزمره تغییراتی پیدا می‌کند، پس این امر ثابت شرعی و اخلاقی و اعتقادی چطور می‌تواند این امور متغیر را پاسخ دهد؟.

اسلام هم احکام ثابت و هم احکام متغیر دارد

خسروپناه با اشاره به اینکه شهید مطهری کتابی دارد با عنوان «اسلام و مقتضیات زمان» که به همین سؤال پاسخ داده، عنوان کرد: پاسخ این است که اسلام هم احکام ثابت و هم احکام متغیر دارد، آموزه‌ها و اصول ثابت و متغیر دارد و عنصری داریم به نام اجتهاد که اصول ثابت و متغیر را به هم وصل می‌کند، مثلاً یک وقت مصداق عدالت این است که به فقیر کمک کنید و یک وقت مصداق عدالت این است که به فقیر کمک کنید تا خودش کار کند و درآمدزایی داشته باشد، عدالت تغییر نکرده اما مصداق آن تغییر پیدا می‌کند و اسلام هر دو را تعبیر کرده است.

سیاست بدون دین دغل‌بازی و سیاست با دین بر اساس عقل و حمکت است

وی در پاسخ به این سؤال که «یک وقت‌هایی سیاست دغل‌بازی‌هایی دارد و این با ارزش‌ها و قداستی که در دین بوده در تضاد است، تصریح کرد: یک وقت‌هایی سیاست و حاکمیت با دغل‌بازی است اما یک وقت می‌گوئیم تدبیر امور اجتماعی براساس صداقت و عدالت، همان کاری که امیرالمؤمنین (ع) کرد، سیاست ما براساس عقل و حکمت است، اگر کسانی به اسم دین سیاست‌شان از روی دغل‌بازی، فریب و نیرنگ است این سیاست، سیاست دینی نیست و یک سیاست نینرگ‌بازی است که انجام شده است.

دین فقط قرآن و سنت نیست، عقل، استدلال و تجربه هم هست

این استاد فلسفه همچنین عنوان کرد: یک سری سؤالات از غرب و مسیحیت وارد فرهنگ ما شده، مثل تعارض علم و دین، در حالیکه ما می‌گوئیم عقل و تجربه، لذا دین فقط قرآن و سنت نیست، عقل، استدلال و تجربه هم هست، لذا دوگانگی علم و دین، دین و سیاست و دین و عقل در بستر فرهنگی غرب شکل گرفته و سوکولاریسم یعنی دنیاگرایی منهای دین را پدید آورده است.

باید در مقابل مسؤلانی که سیاست‌های غیردینی را به عنوان دین مطرح می‌کنند ایستاد

خسروپناه در پایان در پاسخ به این مطلب که اگر دین اسلام آمد و در سیاست ورود پیدا کرد و حکمرانان سوءاستفاده کردند چه کنیم؟ گفت: اگر یک عده‌ای از پزشکان از علم پزشکی سوءاستفاده کردند و به مردم آسیب زدند باید علم پزشکی را رد کنیم یا اینکه باید قوانینی تعریف شود که پزشکان نااهل به علم پزشکی خیانت نکنند و پزشکان خدوم را بدنام نکنند؟ بله من قبول دارم حتی در جمهوری اسلامی افرادی هستند که مسؤلیت‌هایی در سطح بالا هم دارند اما به دین ضربه می‌زنند و سیاست‌های غیر دینی را به عنوان دین مطرح می‌کنند، قطعاً باید در مقابل اینها ایستاد و آنها را نقد کرد و از دین و سیاست دینی دفاع کرد.