حلقه وصل: سال ۹۸ همین روزها بود که خبرها از شیوع ویروسی خطرناک در جهان حکایت داشت، چین اولین مقصد این ویروس نامشخص بود تا اینکه اسفندماه اعلام شد در ایران هم فردی به این بیماری مبتلا شده است، مردم نگران بودند، دستورالعملها ابلاغ شد، مدارس، دانشگاهها، و شهر تعطیل شد، با نگرانی روزهایمان را سپری میکردیم اما اگر همان روزها چرخی در خیابانها میزدیم و یا طبق معمول به سراغ تلفنهای همراهمان میرفتیم صحنههایی را میدیدیم که شاید باعث تعجبمان میشد.
در روزهایی که در کشورهای به ظاهر پیشرفته برای تهیه اقلام مورد نیاز روزهای قرنطینه جان یکدیگر را میگرفتند، غیور مردان جبهه سلامت ما به قیمت جان دادن خودشان نمیگذاشتند مردممان در آن شرایط کمبودی حس کنند، در آن روزها شاهد بودیم که عدهای فارغ از هر ترس و نگرانی مشغول فعالیتهایی بودند که کمتر کسی در آن روزهای عجیب جرأت انجام آنها را داشت.
برای تهیه این گزارش به سراغ افرادی رفتیم که در روزهای اسفند ماه ۹۸ میدان را در دست گرفتند و با تشکیل داوطلبانه و مجاهدانه «جبهه مردمی سلامت» با حضور در بیمارستانها، ضد عفونی کردن اماکن مختلف، تولید ماسک و... نگذاشتند تجربه تلخ دیگر کشورها در کشورمان تکرار شود.
پیش از تهیه گزارش شنیدهام که شروع کار جبهه مردمی سلامت از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی رقم خورده است؛ از احمد مقیمی که از فعالان جبهه مردمی سلامت بوده درباره این اتفاق میپرسم و اینگونه پاسخ میدهد: تفکیک مسائل فرهنگی از عرصههای دیگر تفکیکی غلط است، به تعبیر رهبر معظم انقلاب فرهنگ مانند هوا است و در تمام عرصهها جاری است و زمانی که از هر موضوعی صحبت میکنیم، یک پیوست و حال و هوای فرهنگی بر آن حاکم است.پیوست فرهنگ در تمام عرصهها حاکم است
وی با بیان اینکه زمانی که از «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» صحبت میکنیم، تک تک کلمات آن معنا دارد، توضیح میدهد: واژه «جبهه» حال و هوای جهاد دارد زیرا برای خدا و در برابر دشمن است همچنین مراکز و انسانهای مختلف با هدفی مشترک دور هم جمع شدهاند.
مقیمی درخصوص واژه «فرهنگی» بیان میکند: فرهنگ همان حال و هوایی است که بر همه چیز حاکم است و واژه بعد «انقلاب اسلامی» است که آرمانها و ارزشهایمان را شامل میشود.
این فعال جبهه مردمی سلامت با بیان اینکه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در تمام اتفاقات از جمله سیل و زلزله ورود داشته است میگوید: زمانی که کرونا رخ داد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بهعلت بار معنایی که بر تک تک واژگان سوار بود در میدان حضور پیدا کرد، در این میان برای حفظ انسجام و مشخص بودن موضوع عنوان «جبهه مردمی سلامت» شکل میگیرد و موضوع سلامت میشود.
پیام فرمانده از اصلیترین عوامل حرکت بود
وی با اشاره به اینکه در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فرمانده و محوری به نام امام جامعه داریم تصریح میکند: در آن ایام رهبر معظم انقلاب فرمان دادند که هر شخصی هر کاری که میتواند انجام دهد همچنین در فضایی که کرونا پیش آمد در کنار سلامت جسمی، سلامت روحی و معنوی مردم به خطر افتاد و به این دلایل جبهه فرهنگی انقلاب وارد میدان شد.
از مقیمی درباره عکسی که از جلسه اعضای جبهه مردمی سلامت با آیتالله مهدوی دیدهام میپرسم و پاسخ میدهد: مانند همیشه روحانیت مجاهد انقلابی در این عرصه نیز میداندار بود؛ تقریباً هفتهای ۳ جلسه در منزل ایشان یا با حضور ایشان برگزار میکردیم.
این فعال جبهه مردمی سلامت با اشاره به اینکه جلسات آیتالله مهدوی بهعنوان شورای هماهنگی جبهه مردمی سلامت بود، توضیح میدهد: دستور کار جلسات نیز این بود که با دعوت ایشان مسؤولان استان برای تعامل هرچه بیشتر جبهه سلامت، مردم و مسؤولان در جلسات حاضر میشدند زیرا یکی از سیاستهایمان این بود که چون اقدامات جبهه مردمی سلامت تخصصی بود اقدامات با کارشناسان و مسؤولان هماهنگ باشد و در این راستا نقش آیتالله مهدوی نقشی بی بدیل بود و در کنار ایشان پایه ثابت جلسات آقای کمال حیدری معاون وقت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بودند.
وی یادآور میشود: یکی از مصوبات جلسات برگزار شده تشکیل کمیته امور معنوی ستاد کرونای استان بود و نیاز بود برای جلسات مذهبی تعطیل شده جایگزینی مطرح شود و در این راستا بسیاری از برنامههای معنوی مطرح شد و پس از آن حضور طلاب، روحانیون و گروههای جهادی در بیمارستانها با تأیید آیتالله مهدوی رخ داد؛ نکته قابل ذکر این است که ایشان از اولین افرادی بودند که برای عیادت از بیماران در بیمارستان حضور پیدا کردند.
در روزهای ابتدای کرونا نقشه راه مشخصی نداشتیم
از مقیمی میپرسم در روزهای اول بیماری هیچ تجربهای برای کنترل روند بیماری وجود نداشت، در این مسیر چطور الگوی خود را مشخص کردید و پاسخ میدهد: در روزهای اول نقشه راه جامعی وجود نداشت اما تجربههای تشکیلاتی و امدادرسانی زمان سیل و زلزله مورد استفاده قرار گرفت، انگیزه و روحیه جهادی و انقلابی میان اعضا وجود داشت و همچنین اینکه اعضا به مسأله مشورت، کار تخصصی و کارشناسی پایبند بودند و مجموع این موارد باعث شد حتی در اوج بحران کمترین خطا و بیشترین اتفاقات خوب را رقم بزنیم.
این فعال جبهه مردمی سلامت یادآور میشود: از جایی به بعد کار جبهه را به قرارگاههای جهادی واگذار کردیم و برخی اقدامات نیز تبدیل به رویه شد برای مثال موضوع توسلهای خانگی در ابتدا توسط جبهه مردمی سلامت پیگیری شد و پس از آن در استان و کشور تبدیل به روالی ثابت شد.
شرایط روزهای اول کرونا مانند روزهای اول ۸ سال دفاع مقدس بود
وی درخصوص روزهای اول کرونا تصریح میکند: در روزهای اول میگفتم این شرایط مانند جنگ تحمیلی است که با شروع آن هیچ شخصی فکر نمیکرد که ۸ سال طول بکشد اما در آن زمان فکر میکردیم بیماری زود تمام میشود اما همچنان نمیدانیم علت اصلی کرونا چیست و هنوز میان ۳ علت جنگ بیولوژیک، قهر طبیعت و نشانههای آخرالزمان اختلاف مطرح است.
مقیمی ادامه میدهد: در آن روزها هر شخصی زمانی را برای پایان کرونا مطرح میکرد اما به اعضا میگفتم که اعتنایی به این صحبتها نداشته باشید و تا زمانی که شرایط تغییر کند یا فرمانی دیگر از سمت فرماندهی صادر شود در حال مبارزه هستیم.
حجتالاسلام مصطفی قاسمی، از فعالان جبهه مردمی سلامت درخصوص طریقه حضور خود در این جهاد میگوید: از ابتدا با اعضا باهم بودهایم و در فضای کارهای اجتماعی، سیاسی و مردمی باهم ارتباط داشتیم؛ چندین سال باهم رفاقت داشتیم و زمانی که بیماری کرونا پیش آمد دوباره دور هم جمع شدیم.
روحیه الهی عامل کنار گذاشتن ترس اعضای جبهه سلامت بود
وی با بیان اینکه یکی از کمیتههای جبهه سلامت کمیتهای برای ضد عفونی بیمارستانها بود و در آنجا فعالیت داشتم، توضیح میدهد: در آن روزها ترس عجیبی بر فضا حاکم بود، خودمان هم زمانی که میخواستیم غذا بخوریم، جایی برویم یا باهم دست بدهیم حتما ضد عفونی میکردیم اما اعضا با روحیه الهی ترسشان را کنار گذاشته بودند.
قاسمی با اشاره به اینکه دلیلی که باعث شد با تمام سختیها افراد به این عرصه حضور پیدا کنند نگاه الهی بود که ممکن است برای هر شخصی در هر برهه از زندگیاش رقم بخورد و میتوان آن روزها را به صحنههای دفاع مقدس تشبیه کرد، بیان میکند: نه من و نه هیچکدام از اعضا به ترس و پشیمانی فکر نمیکردیم؛ زمانی که به بخش کروناییها رفت و آمد داشتیم با خیال راحت و حتی خوشحال میرفتیم و به تنها چیزی که فکر نمیکردیم ترس بود البته تمام تلاشمان این بود که مسائل بهداشتی را رعایت کنیم و از جهت ایمنی تمام ملاحظات را رعایت کنیم اما اینکه ترسی بر ما حاکم شود رخ نداد.
این فعال جبهه مردمی سلامت حال و هوای آن روزها را اینگونه تعریف میکند: به یاد دارم که در آن شرایط برای ضد عفونی به یکی از بیمارستانها رفته بودیم که همانجا پیرمردی از دنیا رفت و زمانی که فرزندان او آمدند از او فاصله ۷ متری گرفتند و این تصور وجود داشت که اگر نزدیک بشویم کرونا میگیریم و فوت میکنیم.
از او میپرسم در روزهای اول کرونا چه تصوری از کرونا داشتید و پاسخ میدهد: در روزهای اول یک روز آقای کمال حیدری به جبهه سلامت آمده بود و بیان کرد که ۸۰ درصد از مردم ایران به این بیماری مبتلا خواهند شد؛ شاید در آن زمان این حرف را باور نکردیم و حتی به آن خندیدیم و تصور نمیکردیم در این حد طولانی شود.
روایت روزی که اعضای جبهه سلامت اجازه ورود به بیمارستان را نداشتند
قاسمی با یادآوری خاطرهای از یکی از روزهای ضدعفونی کردن بیمارستانها بیان میکند: اعضا برای ضد عفونی کردن بیمارستانها با کمکهای مردمی که انجام شده بود بهصورت مجهز میرفتند، یک روز قرار بود که برای ضد عفونی به بیمارستان خورشید برویم زیرا در آن زمان بر موضوع ضد عفونی کردن تأکید زیادی وجود داشت؛ زمان ورود به بیمارستان مسؤولان اجازه ورود ندادند، زیرا اعضای ما تجهیزات زیاد و کاملی داشتند ولی کادر درمان در این حد مجهز نبودند؛ در همان مکان بسیاری از اقلاممان را تحویل بیمارستان دادیم و به آنها بیان کردیم هر کمکی از دستمان برمیآید انجام خواهیم داد و از آن به بعد با کمک خیران اقلام ضد عفونی را برای آن بیمارستان و دیگر بیمارستانها تهیه کردیم و به آنها تحویل دادیم.
این فعال جبهه مردمی سلامت با اشاره به اینکه میتوان گفت در آن روز اکثریت جامعه در موارد مختلف مالی، بهداشتی و... مراقب یکدیگر بودند، عنوان میکند: اتفاقی که در آن روزها افتاد، اتفاق زیبایی بود از این جهت که با تمام سختیها و صحنههایی که شاهد آن بودیم همدلی و ایثار بین تمام مردم شکل گرفت، در آن روزها شاهد بودیم که با وجود ناشناخته بودن بیماری افراد مختلف به بیمارستانها میآمدند و از بیماران مراقبت میکردند، دختر و پسر، جوان و پیر همگی کمک میکردند تا بخشی از درد مردم کاسته شود و نیاز است منتقل شود که مردم ایران در چنین مواقعی هوای یکدیگر را دارند و بعید میدانم در دیگر نقاط کمک، ایثار و دلسوزیهایی را به این صورت شاهد باشیم.
از زلزله بم تا روزهای کرونا
محمود ابوطالبی، از دیگر فعالان جبهه مردمی سلامت نیز روند حضور خود در این عرصه را اینطور توضیح میدهد: با اعضای حاضر در جبهه سلامت سابقه کار در دیگر زمینهها نیز داشتیم، از زلزله بم تا سیل گلستان، زلزله سر پل ذهاب، کرمانشاه و...؛ اسفند ۹۸ نیز که کرونا پیش آمد با توجه به اینکه در بستر مردمی نیاز به تشکیلات داشتیم، افراد مختلف که در عرصههای مختلف تجاربی داشتند وارد عرصه شدند و کار مورد اقبال واقع شد.
وی درخصوص فعالیت خود در جبهه سلامت بیان میکند: خودم با توجه به اردوهای راهیان نور و جهادی با مراکز فرهنگی سطح شهر در ارتباط بودم و با توجه به سابقهای که داشتم در کمیته مالی و پشتیبانی مشغول به فعالیت بودم زیرا ارتباطاتی با خیران داشتم، در آن زمان دعوت حضوری و چهره به چهره از خیران داشتیم، برای مثال اتاق بازرگانی وارد کار شد و کمک عمدهای برای بحث معیشت کرد.
ابوطالبی درخصوص اقدامات جبهه سلامت میگوید: شرایط آن روز با اعیاد شعبانیه همزمان شد و طبق سفارش علما پرچمهای استغاثه به امام زمان(عج) را آماده کردیم و ظرفیتهایی که داشتیم را به سمت سلامت سوق دادیم، همچنین در آن دوران برای بالا بردن روحیه مردم نورافشانی و اجراهای خیابانی را داشتیم که با مراکز فرهنگی این اقدامات را پیش بردیم.
این فعال جبهه مردمی سلامت با بیان اینکه در فعالیتهایمان در بخشهای مختلف از جمله تهیه ماسک، ژل و... به نوعی پل ارتباطی بودیم و اقداماتمان انتفاعی نبود، توضیح میدهد: برای مثال شرکت بهیار صنعت در حال تهیه ماسک و ژل بودند که آنها را به مراکزی که این لوازم را نیاز داشتند متصل میکردیم و در این راستا حتی از ادارات دولتی و دیگر استانها نیز مراجعه داشتیم.
تلاش میکردیم خیران را بهطور مستقیم وارد عرصه کنیم
وی ادامه میدهد: سعی کردیم فعالیتمان به گونهای نباشد که نقدینگی جمع کنیم بلکه تلاش کردیم خیران را بهصورت مستقیم وارد عرصه کنیم تا خودشان کار کنند؛ همچنین برای کمک به کادر درمان، طلاب و نیروهای جهادی برای پشتیبانی و تأمین اقلام برای بیمارستانها فعالیت داشتند و تا چند ماه گذشته نیز اقدامات در این راستا ادامه داشت.
از ابوطالبی میپرسم در آن روزها همه مردم از یکدیگر فرار میکردند، چه شد که شما بر خلاف اکثریت در چنین میدانی حاضر شدید و جوابم را اینگونه میدهد: اگر قرار باشد نیروی جهادی فرار کند نام آن نیروی جهادی نیست و نه تنها در بحث کرونا بلکه در تمام عرصهها این مورد مطرح است؛ برای مثال در زمان عید و تابستان شاهدیم که دغدغه نیروهای جهادی با دیگر افراد متفاوت است، خدمترسانی را تکلیف خودشان میدانند و سختیها را به جان میخرند و کار میکنند.
وی تعریف میکند: به یاد دارم که اعلام کرده بودیم هرکجا نیاز به ضدعفونی دارد به ما اعلام کنند تا بهصورت رایگان این کار را انجام دهیم؛ یکبار به خانه سالمندان رفته بودیم و همزمان با ورود ما یکی از افراد فوت کرده بود و شاهد بودیم که خانواده او بهدلیل ترس نزدیک نمیشدند اما اعضا پیکر او را خارج کردند.این فعال جبهه سلامت ادامه میدهد: در اسفند ۹۸ زمانی که مدیران، مسؤولان و حتی عدهای از کادر درمان بهدنبال فرار از شرایط بودند نیروهایمان که دغدغه خدمترسانی داشته و دارند جان خود را بر کف دست گذاشتند و حتی برای کفن و دفن جان باختگان حاضر میشدند.
اعضای جبهه سلامت عشق و تکلیف خود را خدمترسانی میدانستند
ابوطالبی با یادآوری اینکه در شرایطی که همه از هم فراری بودند، اعضای جبهه سلامت در بیمارستانها حضور پیدا میکردند و از بیماران مراقبت میکردند، میگوید: دلیل این حضور این بود که اعضا عشق و تکلیف خود را خدمترسانی میدانستند و این موارد را نه تنها در شرایط کرونا بلکه همه صحنهها شاهد بودیم، این صحنهها نه به اجبار و نه بهخاطر پول بلکه داوطلبانه بود؛ در آن روزها برخی از نیروها خودشان به بیماری دچار شدند و حتی جان خود را از دست دادند اما با وجود این موارد دوستان عاشقانه در تمام صحنهها حضور داشتند و فرار نمیکنند.
این فعال جبهه مردمی سلامت با بیان اینکه از سال ۱۳۸۰ در صحنههای مختلف حضور داشتم و پشیمانی و خسته شدن مطرح نیست، تأکید میکند: اگر نیت خدمترسانی باشد این موارد مطرح نیست بلکه باعث انرژی مضاعف هم میشود؛ در قرارگاهی که داشتیم افراد بهصورت شبانه روزی در حال فعالیت بودند و حتی خانوادههایمان را نمیدیدیم زیرا برای این کار هیچ زیربنا و بستر آمادهای وجود نداشت و نیاز بود خودمان همه چیز را فراهم کنیم اما پشیمانی نداشتیم، افرادی که در آن جمع حضور داشتند همه جزء افرادی بودند که در عرصههای مختلف کار کرده بودند و امتحان خود را پس داده بودند.
وی یادآور میشود: برخی اوقات در کارهای جهادی چون فراجناحی هستیم و دچار مصلحتاندیشی نمیشویم با مقاومتهایی روبرو میشدیم اما با آنها برخورد میکردیم زیرا برخی موارد آزاردهنده بودند ولی خسته کننده و نا امید کننده نبود.
ابوطالبی درخصوص تصور خود از بیماری کرونا در روزهای اول توضیح میدهد: در آن روزها با آقای کمال حیدری، بهطور روزانه در تماس بودیم و جلسه داشتیم؛ اخباری که عنوان میکردند پیشبینی میشد که شرایط بهزودی به حالت عادی باز نمیگردد؛ شرایط روزهای اول مانند روزهای اول جنگ بود که مردم در روزهای اول نگاه و وحشت خاصی داشتند اما با مرور زمان شرایط در عین ادامه جنگ عادی شد و نگاه مردم تغییر کرد.
این فعال جبهه مردمی سلامت ادامه میدهد: روزهای اول کرونا سایهای وحشتناک بر مردم انداخته بود و روز اول که فوتیهای بیماری ۲ نفر اعلام شد تمام کشور به هم ریخت زیرا بهدلیل عدم آگاهی مردم شرایط متفاوت بود ولی همزمان این نگاه هم مطرح بود که این داستان بهزودی پایان پیدا نمیکند؛ در روزهای اول در جبهه سلامت برخوردهایی داشتیم و اقداماتی را انجام دادیم که اگر آگاهی امروزمان را داشتیم آن اقدامات را انجام نمیدادیم و این مورد به ما محدود نمیشود بلکه به کل کشور باز میگردد.
اقدامات داوطلبانه ماندگار خواهند ماند
وی با تأکید بر اینکه فعالیتهایی که مردمی شکل میگیرد ماندگار و اثرگذار است، بیان میکند: اگر برخی کارها در قالب بروکراسی دولتی قرار بگیرد عمق و عمری ندارد اما کارهای مردمی، دلی و داوطلبانه باقی میماند زیرا از عشق و تکلیف است.
ابوطالبی با بیان اینکه نگاه افراد در این مسیر به رهبر معظم انقلاب و حاج قاسم بود و فارغ از جایگاهی که در آن حضور داشتند مردمی و دلی وارد شدند و از جایگاهشان برای حضور در این عرصه خرج کردند، خاطرنشان میکند: برای مثال شخصی مانند سید رضا نریمانی نیازی نداشت که در چنین عرصهای وارد شود اما تمام وقت خود را در این عرصه گذاشت و شروع به کار کرد؛ چنین اقداماتی بهواسطه احساس تکلیف و عشق است و اگر اثرگذاری در ذهنها باقی میگذارد از همین مورد است.
روزهای سخت و نفسگیر کرونا هنوز و پس از ۲ سال ادامه دارد اما نباید فراموش کنیم در آن روزها اول، زمانی که در بسیاری از کشورها از ترس این بیماری ناشناخته دست به اعمالی عجیب میزدند، این رزمندگان عرصه سلامت بودند که از همان هفته اول همگی به خط شدند و برگ زرینی دیگر به تاریخ پرافتخار استان اضافه کردند.
مجاهدان اصفهانی در آن روزها هنوز داغ حاج قاسم را بر دل داشتند اما میدانستند حاج قاسمی که رفت، همان فردی بود که با سیل خوزستان، در سریعترین زمان ممکن خود را به میدان رساند و هر آنچه در توان داشت به میان آورد؛ حاج قاسم رفت اما شاگردان مکتب او ثابت کردند مسیر فرمانده را به خوبی آموختهاند و در راه او قدم میگذارند.
منبع:فارس