به گزارش حلقه وصل، چندی پیش رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران خبر داد که ۷۶ درصد جامعه ایرانی به اختلال فابینگ مبتلا هستند. برای آن دسته از افرادی که این اصطلاح را نشنیدهاند، در ابتدا باید گفت که معنای ساده این اصطلاح، وابستگی شدید به تلفن همراه است. کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران معتقد است که فابینگ نوعی اختلال کارکردی در حوزه اجتماعی است تا جایی که افراد حین پیاده روی، رانندگی و حتی افراد در مشاغل حساس به شکل افراطی از تلفن همراه خود استفاده میکنند، البته میزان این اختلال از خفیف تا شدید در ایران متغیر است و چیزی در حدود ۴۵ درصد زوجین ایرانی به این مشکل دچارند. فابینگ در تقاطع بسیاری از اعتیادهای اینترنتی قرار دارد، البته خود اختلال فابینگ هم ریشه در اعتیاد اینترنتی دارد. افرادی که دچار این اختلال هستند وجود تلفن همراه برای آنها هویت شده است و دستکم ۴ بار در روز بهصورت دزدکی به تلفن همراهشان سرک میکشند. چک کردن روزانه بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ بار تلفن همراه نشانهای از بروز این اختلال است یعنی فرد هر ۳ تا ۵ دقیقه یکبار به گوشی ورود میکند.
هر ۱۰ دقیقه یکبار تلفن همراه خود را چک میکنید؟مجید صفاری نیا، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران، با اشاره به این که در حال حاضر در طبقهبندی تشخیصی بیماریهای روانی وابستگی به فضای مجازی وجود ندارد، میگوید: در بحث کلی اعتیاد، در پیشبینیهای انجام شده، وابستگی شدید به تلفن همراه در همان طبقهبندی اعتیاد گنجانده میشود، جدا شدن از تلفن همراه مانند سایر اعتیادها، برای عدهای علائم بیقراری، گوشهگیری و پرخاشگری را بهدنبال دارد. تحقیقات مختلف نشان داده که پدیده فابینگ یا وابستگی شدید به تلفن همراه در همه جای دنیا وجود دارد و پدیدهای عمومی است. در مطالعات انجام شده در خصوص زوجهایی که با یکدیگر به رستوران میروند، تقریباً هر ۱۰ دقیقه یک بار افرادی که در رستوران در حال غذا خوردن هستند، تلفن همراه خود را چک میکنند. حتی هنگام صرف غذا و در فضای خانوادگی نیز این اتفاق برای این دسته از افراد میافتد.
بهگفته او، امروز تلفن همراه هم جنبه سرگرمی دارد و هم جنبه کار و اطلاعرسانی و در کل دسترسی به فضای مجازی به پدیدهای اجتنابناپذیر تبدیل شده است. تشخیص این که این پدیده یک نوع اختلال است یا خیر، مقوله پیچیدهای است. یکی از روشهایی که از طریق آن میتوانیم پی به اختلال فردی ببریم این است و مطمئن شویم اختلال فابینگ وجود دارد، این است که برای چند دقیقهای تلفن همراه را از او جدا کنیم، چنانچه فرد علائم ترک را نشان دهد یعنی بیقرار و بیتاب و پرخاشگر شود و ولع به دست آوردن تلفن همراه را داشته باشد، به این اختلال مبتلا شده است.
صفاری نیا در ادامه میافزاید: تحولات هزاره سوم و نیاز مبرم مردم برای کسب اطلاعات، اخبار، حوادث، کار و نظایر اینها، اجتنابناپذیر شده و این امر هم درست نیست که افراد فکر کنند، دچار اختلال مرضی شدهاند، مگر این که در معرض قرار بگیرند و ثابت شود که دچار عوارض ناشی از اختلال هستند.
فابینگ؛ ترجیح تلفن همراه بر ارتباط مستقیم با دیگرانممکن است شما واژه فابینگ را نشنیده باشید یا در ارتباط کلامی از آن کم استفاده کنید، اما بهکرات در معرض آن قرار گرفته اید یا آن را در مورد دیگران اعمال کرده اید. فربد فدایی با بیان این که واژه فابینگ از ادغام دو واژه انگلیسی به وجود آمده است، توضیح میدهد: این دو واژه یکی به معنی تلفن و دیگری به معنی بیتوجهی است، یعنی بیتوجهی به افرادی که در حضور فرد هستند به علت توجه زیاد به تلفن و در آن فرد در یک موقعیت اجتماعی که میتواند در حضور افراد خانواده، جمع دوستان یا همکاران باشد به آنان بیتوجهی و کم محلی میکند و بر تلفن همراه خود متمرکز میشود. در یک نمونه، خانم شکایت دارد که همسرش به خانه که میرسد، به جای پرسیدن حال او و رویدادهای روزانه به تلفن همراه خود میچسبد و به شبکههای اجتماعی مختلف سرک میکشد و با او به سردی رفتار میکند یا آقایی شکایت میکند که همسرش مرتب سر در گوشی تلفن همراه دارد و مشغول رد و بدل کردن پیام است و وقتی برای او نمیگذارد. به این ترتیب فابینگ یکی از نشانههای وابستگی روزافزون ما به تلفن همراه و اینترنت است. طبق یک پژوهش ۱۷ درصد افراد حداقل ۴ بار در روز به قیمت بیاعتنایی به همراهان و مصاحبان خود روی تلفن همراه خود متمرکز میشوند.
این روانپزشک در ادامه اضافه میکند: پدیده فابینگ به معنی کاهش ارتباط نزدیک و چهره بهچهره است که از نیازها و الزامات زندگی انسان به شمار میرود. رواج فابینگ موجب دوری انسانها از یکدیگر و نیاموختن مهارتهای اجتماعی و بین فردی میشود. افرادی که وقت زیادی را با تلفن همراه میگذرانند، نمیدانند با فردی که روبهروی آنان است، چگونه رفتار کنند، از تغییر حالات چهره و وضعیت بدنی مخاطب خود که بخش عمدهای از ارتباط را تشکیل میدهد، ناتوان هستند و نمیفهمند در ذهن مخاطب آنان چه میگذرد، بنابراین در ارتباط واقعی با دیگران شکست میخورند. پدر و مادر یک نوجوان مبتلا به فابینگ در مییابند که مرجعیت و اعتبار خود را در مورد فرزند از دست دادهاند، زیرا نوجوان برای هرچیز به تلفن همراه مراجعه میکند و به تجربه آنان اعتنایی نمیکند. پزشکان هم با بیمارانی روبهرو میشوند که به عوض انجام توصیه درمانی پزشک، سر در گوشی همراه دارند و مطالب سطحی و عامیانه موجود در آن را بهعنوان حقایق پزشکی تلقی میکنند و در نتیجه از درمان محروم میمانند، اما واقعیت آن است که خیلی هم این پدیده جدید نیست. در سالهای گذشته نیز بانوان شکایت داشتند که همسرشان تا به خانه میرسد، مشغول مطالعه روزنامه میشود و به صحبتهای آنان فقط با اشاره پاسخ میدهد، آقایان نیز شکایت میکردند که همسرشان به عوض صحبت با آنان فقط به تلویزیون نگاه میکند و مجموعههای تلویزیونی برای او جذابتر از ارتباط با شوهر و فرزندان است، تلفن ثابت هم موجب میشد که جوانان ساعتها به مکالمه بپردازند و از ارتباط با پدر و مادر و برادر و خواهر صرفنظر کنند.
بهگفته فدایی، سابق بر این حتی گاه خانواده نگران فرزندشان بودند که فقط سر در کتاب داشت و از ارتباط با دیگر اعضای خانواده یا همسالان پرهیز میکرد. گاهی این شکایت مطرح میشد که جوانان با خواندن کتاب از دنیای واقعی غافل میشوند و بهدنبال رویاها و تخیلات غیرواقعی میروند. به هرحال در دورههای گوناگون و برحسب فناوری رایج زمان که میتوانست صنعت چاپ و نشر روزنامه و مجله و کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و تلفن ثابت باشد، نگرانی از کاهش ارتباط چهره به چهره و عواقب آن وجود داشته است. امروز هم نگرانی بر اینترنت و تلفن همراه متمرکز شده است. ضمن تأکید بر مزایای انکارناپذیر همه این فناوریها، ارتباطهای نزدیک و چهره به چهره نیز باید تقویت شود.
نگذاریم افکار مزاحم ما را احاطه کنندفرشاد نجفیپور، روانشناس با تأکید بر این که هر فعلی که بهصورت چند دقیقه یک بار تکرار شود، نوعی اختلال وسواس است، میگوید: هیچ فرقی نمیکند که فعل چه چیزی باشد، وقتی بهصورت ناخودآگاه اجباری و در فواصل کوتاه انجام میشود، به نوعی که بازهم فرد قانع نمیشود و با تناوب و تواتر آن کار را تکرار میکند با نوعی وسواس سر و کار دارد، برای شناختن فابینگ هم باید در ابتدا وسواس را بشناسیم. پشت وسواس فکر مزاحمی وجود دارد، امکان ندارد وسواس عملی وجود داشته باشد، ولی فکر مزاحمی دخیل نباشد، در واقع همین فکر است که سبب میشود، فرد قانع و راضی نباشد. خوب است بدانیم که فکر مزاحم در اثر اضطراب به وجود میآید، وقتی نگران موضوعی هستید یا به هر دلیلی نگرانی کلی دارید، اضطراب ایجاد میشود، اضطراب میتواند برونزاد یا درون زاد باشد، در اضطراب برون زاد، موضوع نگرانکنندهای واقعاً وجود دارد مثل این که شخص مسلحی در حال شلیک و نزدیک به شما باشد، این اتفاقی است که واقعاً وجود دارد و میتواند شما را مضطرب کند. اما اضطراب درون زاد، هنگامی است که فعل وجود ندارد، این در حالی است که اضطراب برون زاد هم میتواند به درون زاد تبدیل شود و بعد از مدتی فکر مزاحم ایجاد میشود یعنی فکری کاملاً پوچ و بیاساس سبب میشود فعلی را مکرر انجام دهیم.
بهگفته او در دنیای امروز، سطح کلی هیجان عمومی بالا است و عموماً افراد مضطرب هستند، فشارها و استرسهای مختلف نمره هیجان عمومی را بالا برده است و هر عملی میتواند در ما واکنش ایجاد کند. وقتی سطح هیجان عمومی بالا است و اضطرابها طولانی مدت میشوند، افکار مزاحم هم زیاد میشوند و کاری که بیشتر با آن سر و کار داریم، بیشتر میشود. مثلاً در زمان قدیم فعل شستوشو در میان زنان به فکر مزاحم و فعل تکرار که همان وسواس بود، تبدیل میشد، در حال حاضر استفاده از تلفن همراه بین افراد شایع شده است و همچنین سبب شده بسیاری از افراد به این اختلال که به آن فابینگ گفته میشود، دچار شوند.
نجفیپور مهمترین راهکاری را که میتواند سبب کاهش آمار مبتلایان شود، کاهش اضطراب و افکار مزاحم دانسته و توضیح میدهد: در مواردی که فرد نمیتواند به خود کمک کند، بهرهمندی از روانشناس و مشاور به بهبود اوضاع کمک خواهد کرد.
بــــــرشفرشاد نجفیپور، روانشناس: در دنیای امروز، سطح کلی هیجان عمومی بالا است و عموماً افراد مضطرب هستند، فشارها و استرسهای مختلف نمره هیجان عمومی را بالا برده است و هر عملی میتواند در ما واکنش ایجاد کند.
وقتی سطح هیجان عمومی بالا است و اضطرابها طولانی مدت میشوند، افکار مزاحم هم زیاد میشوند و کاری که بیشتر با آن سر و کار داریم، بیشتر میشود. مثلاً در زمان قدیم فعل شستوشو در میان زنان به فکر مزاحم و فعل تکرار که همان وسواس بود، تبدیل میشد، در حال حاضر استفاده از تلفن همراه بین افراد شایع شده است و همچنین سبب شده بسیاری از افراد به این اختلال که به آن فابینگ گفته میشود، دچار شوند.