
به گزارش حلقه وصل، یافتن کتاب خوب این روزها شاید کاری راحت به نظر برسد اما با انتشار حجم وسیعی از آثار آنهم در حوزه دفاع مقدسی کتابی که بتواند پس از سالها انتشار همچنان پرمخاطب باشد و در ذهن مخاطب مانده باشد زیاد نیست.
«خاکهای نرم کوشک» از آن دست آثاری است که خواندن یکبار آن ذهن را برای همیشه از یک اثر خوب پر میکند.
این اثر به نویسندگی سعید عاکف منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان «سردار شهید عبدالحسین برونسی» در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است. شهید برونسی در تاریخ ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ با مسئولیت فرماندهی تیپ ۱۸ جوادالائمه(ع) در منطقه عملیاتی بدر به شهادت رسید و پیکرش در منطقه عملیات بر جای ماند. سالها بعد در جریان تفحص شهدا پیکر ایشان شناسایی و در تاریخ هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ در سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در بهشت رضا(ع) در مشهد مقدس به خاک سپرده شد. این شهید با آرزوی قلبی و حتمی خود به شهادت میرسد؛ چراکه در یکی از مصاحبههای خود میگوید؛ "در این عملیات (عملیات بدر) ان شاءالله دیدار، دیدار یار است. امیدوارم که گمنام شهید بشوم و جنازهام به یاد سالار شهیدان، کنار آب فرات و کنار او بماند."
«خاکهای نرم کوشک» این اثر نه تنها در سطح ملی بلکه با ترجمه به چندین زبان توانسته در عرصه بینالمللی هم خوش بدرخشد. به گفته ناشر تاکنون به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی نیز ترجمه و در خارج از کشور منتشر شده است.
«عارفی بنّا بود. به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورد، تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجههای وحشیانه ساواک قرار گرفت. او که از اهالی توابع تربت حیدریه بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، رشد کرد و در جریان جنگ تحمیلی چنان لیاقت و کارآمدی از خود نشان داد که زبانزد همگان شد. اینها بخشی از مشخصات سردار شهید عبدالحسین برونسی است که به قلم «سعید عاکف» در کتاب نقش بسته شده است. این نویسنده با دیدن تصویری از «شهید عبدالحسین برونسی» جرقهای در ذهنش شکل میگیرد که کتابی درباره این شهید بزرگوار بنویسد و پرده از زندگی پر رمز و راز وی بردارد.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلمسازان و کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است- این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است. آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده.
ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد- بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده- صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همه اینها را در مشت میگرفته. بهخاطر همین که گفتم؛ یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس میکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ که حالا کاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا کند و یا اینهایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا میتوانید پیدا کنید؟ کجا میشود پیدا کرد؟»
خاکهای نرم کوشک از سوی انتشارات ملک اعظم منتشر شده و تاکنون 216 چاپ را پشت سر گذاشته است.
منبع: فارس