به گزارش حلقه وصل، «امین محمد حطیط» تحلیلگر و کارشناس امور راهبردی منطقه در مقاله جدید خود به بررسی اهداف سفر اخیر «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد به لبنان و همچنین نقش یونیفل در این کشور پرداخته و نوشت، زمانی که آمریکا در سال ۲۰۰۶ متوجه شد که رژیم صهیونیستی به اهداف تجاوزات خود در لبنان دست نخواهد یافت و مطمئن شد که مقاومت در برابر اشغالگران متجاوز ایستادگی میکند به تکاپو برای خلع سلاح مقاومت لبنان افتاد.
زمانی که واشنگتن اطمینان یافت که دستیابی به خواستههای رژیم صهیونیستی در جنگ جولای ۲۰۰۶ غیر ممکن است، به سرعت برای تهیه پیش نویس قطعنامهای که به شورای امنیت ارائه کرده بود به سمت فرانسه شتافت تا بتواند بر اساس این قطعنامه یک دستاورد سیاسی برای اسرائیل کسب کند. در بند دهم این قطعنامه بر تشکیل یک نیروی چند ملیتی برای فعالیت در جنوب لبنان جهت ایجاد حصار برای محافظت از اسرائیل و جلوگیری از هرگونه اقدام مقاومتی لبنان ضد اشغالگران صهیونیست تاکید شده بود.
آمریکا در آن زمان اطمینان داشت که فشارهای مختلف سیاسی،اقتصادی و اجتماعی که بر مقاومت و طرفداران آن در داخل و خارج و لبنان وارد می شود، مقامات این کشور را وادار به پذیرش شرایط آمریکایی-صهیونیستی جهت توقف جنگ خواهد کرد و به این ترتیب اسرائیل که در جنگ شکست خورده میتواند دستاوردهای دیگری کسب کند. این اقدام آمریکا شوک بزرگی از جانب آمریکاییها و اروپاییها و همچنین برخی کشورهای عربی برای دولت لبنان و وزرای این کشور بود.
«امیل لحود» رئیس جمهور پیشین لبنان ضمن مخالفت قاطع با این خواسته آمریکا اعلام کرد: «غیرمنطقی است که در عرصه سیاسی به اسرائیل چیزی بدهیم که در عرصه میدانی قادر به کسب آن نبود». به این ترتیب لحود مانع از موافقت کابینه با این درخواست آمریکا شده و مقاومت همچنان به دستاوردهای خود پایبند ماند و هر تصمیمی که سلاح آن را تحت تاثیر قرار می داد، رد کرد.
به این ترتیب پیش نویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت که در یکی از بندهای آن خلع سلاح مقاومت مطرح شده بود، اصلاح شد و در نهایت قطعنامه ۱۷۰۱ صادر گردید. به دنبال آن «یونیفل» (نیروهای موسوم به حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان) که از مارس ۱۹۷۸ وارد این کشور شده بودند، حضور خود را در لبنان حفظ کرده و تعداد آنها افزایش یافت. طبق این قطعنامه وظیفه یونیفل «حمایت از ارتش لبنان برای گسترش حاکمیت دولت آن در مناطق جنوبی این کشور بعد از خروج اشغالگران اسرائیلی از مناطق لبنانی» است. همچنین پیدا کردن راه حلی برای مسئله مزارع شبعا لبنان که توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده به دبیرکل سازمان ملل واگذار شد.
به این ترتیب قطعنامه ۱۷۰۱ صادر شد که با وجود همه کم و کاستیها و بندهایی که در حمایت از رژیم صهیونیستی دارد، به یونیفل حق انجام اقداماتی که در راستای خواستههای اسرائیل است را نمیدهد. همچنین نیروهای بینالمللی در لبنان حق انجام عملیات مستقل از ارتش این کشور را ندارند و در صورتی که ارتش لبنان درخواست کند، می توانند ماموریت عملیاتی در منطقه استقرار خود انجام دهند.
این محدودیتها مانع از تبدیل یونیفل به نیروهای رزمی در مقابل مقاومت، افکار عمومی و مردم لبنان در جنوب، بر اساس خواسته «اسرائیل» شد. این امر موجب شد تا آمریکا از نسخه نهایی قطعنامه ۱۷۰۱ راضی نباشد اما به اجبار این قطعنامه را پذیرفت. البته هدف آمریکا از ابتدا این بود که اصلاحاتی بر اساس دیدگاه خود در این قطعنامه ایجاد کند.
آمریکا از گذشته تاکنون بارها دستور تغییر ماموریت یونیفل در لبنان را داده و این مسئله در سازمان مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این خواسته آمریکا هر بار با موضع قاطع لبنان در رد آن مواجه شده و همچنین حمایت بین المللی کافی برای تصویب آن در شورای امنیت نیز وجود ندارد.
اما ایالات متحده ناامید نشده و از سال ۲۰۰۶ همچنان به تلاش برای اصلاح این قطعنامه ادامه داد و علی رغم شکستهای پی در پی، این تلاش خود را همچنان تکرار میکند. در شرایط کنونی واشنگتن سعی دارد از وضعیت ضعیف و رو به وخامت لبنان بهرهبرداری سیاسی و مالی و اقتصادی کند و سیگنالهایی در این زمینه برای دبیرکل سازمان ملل نیز فرستاده است.
ظاهراً اهداف سفر اخیر آنتونیو گوترش به لبنان بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی این کشور و تاکید بر انجام اصلاحات و برگزاری انتخابات پارلمانی و فراهم کردن شرایط مطلوب معیشتی برای شهروندان بود. اما واقعیت آن است که همه این موارد در واقع به مثابه پوششی بود که خواستههای واقعی آمریکا و اسرائیل که دبیرکل سازمان ملل با خود به لبنان برده بود را پنهان میکرد.
این اهداف و خواستهها را می توان به شکل زیر طبقه بندی کرد:
- اصلاح قوانین تعامل یونیفل با نیروهای لبنانی در داخل این کشور جهت دستیابی به خواسته ۱۵ ساله اسرائیلی- آمریکایی. گوترش این درخواست را به این صورت بیان کرد: «یونیفل باید حق دسترسی آزاد و اختیار کافی برای انجام عملیات بدون هیچ مانعی در سراسر حوزههای عملیاتی خود تحت قطعنامه ۱۷۰۱ را داشته باشد». این اظهارات دبیر کل سازمان ملل به معنای تلاش برای توانمند ساختن یونیفل جهت انجام ۳ ماموریت است که طبق قطعنامه ۱۷۰۱ از آن منع شده است، یعنی:انجام عملیات انفرادی و مستقل از ارتش لبنان، انجام عملیات تفتیش و جستجو، توسل به زور برای انجام آنچه که لازم میداند و مداخله در امور لبنان با صلاحدید خود.
- جدا کردن مزارع شبعا از مرزهای لبنان و رسیدگی به وضعیت مرزهای زمینی به طوری که بر خط خیالی موسوم به «خط آبی» که بر خلاف قواعد بین المللی توسط سازمان ملل ترسیم شده است، تاکید کند؛ آن هم بدون ارائه هیچ تضمینی در خصوص عقب نشینی رژیم صهیونیستی از شمال این خط.
- رسیدگی به پرونده ترسیم مرزهای دریایی لبنان و فلسطین اشغالی به طوری که خواستههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را برآورده کند و لبنان از منطقه ۲۹ خارج شده و صرفا درباره نقطه ۲۳ منطقه مورد مناقشه در جریان مذاکرات غیر مستقیم با اسرائیل، صحبت کند؛ تا به این ترتیب رژیمصهیونیستی به راحتی بتواند عملیات اکتشاف و حفاری خود در میدان کاریش را ادامه دهد.
از طرف دیگر محافل نزدیک به سازمان ملل فاش کردند که با توجه به شرایط سیاسی پیچیده لبنان، گوترش پاسخهای مثبتی را از جانب برخی مقامات این کشور درباره پیشنهادات خود شنیده است. البته این پاسخ ها هنوز به مرز مستند و مکتوب نرسیدهاند.
به نظر میرسد گوترش میخواست جدیت شنیدههایش را در لبنان آزموده و میخواست یونیفیل با حضورش در لبنان یک واقعیت جدید را به این کشور تحمیل کند. اما در همان روزهای حضور دبیر کل سازمان ملل در لبنان یک ماشین گشت یونیفل بدون هماهنگی با ارتش لبنان در یکی از مناطق جنوبی این کشور پرسه می زد که ساکنان منطقه با آن مقابله کرده و از تردد این ماشین در داخل شهر خودشان جلوگیری کردند.
به این ترتیب ارتش لبنان مجبور به مداخله شد تا گشت یونیفل را از کوچه پس کوچههای این منطقه خارج کند. بنابراین دبیرکل سازمان ملل با دیدن این صحنه متوجه شد آنچه که از مقامات لبنانی درباره پاسخ مثبت به خواستههای خود شنیده است به این راحتی عملی نخواهد شد؛ چرا که مردم لبنان نشان دادند چیزی که آمریکا با مانورهای چند ساله خود نتوانسته به لبنان تحمیل کند، آنتونیو گوترش در طول یک روز و نیم محقق نخواهد کرد.
درباره مرزهای زمینی و دریایی نیز به نظر نمیرسد که هیچ یک از مقامات لبنانی توانایی پاسخگویی به خواستههای آمریکا که از زبان آنتونیو گوترش مطرح شد را داشته باشند؛ زیرا علیرغم همه بحرانهایی که مردم لبنان در سطوح اقتصادی، سیاسی و مالی تجربه میکنند ۳ عنصر اصلی تضمین کننده حقوق لبنانیهاست: ارتش، مقاومت و ملت که با همه وجود همچنان از حقوق خود دفاع میکنند.
با توجه به این موارد باید گفت که دبیرکل سازمان ملل نباید امیدوار باشد که بتواند خواستههای آمریکا و اسرائیل را در لبنان اجرا کند. اما در هر صورت مقامات این کشور باید محتاط باشند؛ چرا که تلاش طرف آمریکایی و صهیونیستی و حامیان بین المللی آنها علیه لبنان هرگز متوقف نخواهد شد.