به گزارش حلقه وصل، احتمال حضور شرکتهای خارجی در پروژههای بزرگ کشور از جمله پروژههای حوزه بالادست نفت و گاز با اعلام خروج آمریکا از برجام، به حداقل رسیده است و حتی قراردادهای قبلی با این شرکتها یا در حال لغو است یا مبهم مانده است.
یکی از مهمترین شرکتهایی که از قرارداد با ایران خارج شد، شرکت فرانسوی توتال بود که رهبری کنسرسیوم بین المللی توسعه فاز 11 پارس جنوبی را با سهم 50.1 درصدی در اختیار داشت [1]. در حال حاضر، این سؤال مطرح است که با خروج شرکتهای خارجی، چه مسیری برای تکمیل پروژههای توسعهای کشور به خصوص در بخش بالادستی نفت و گاز وجود دارد؟
در سالهای گذشته، پروژههای گوناگونی توسط شرکتهای ایرانی در حوزههای مختلف به انجام رسیده است و این شرکتها تجربیات ارزشمندی در توسعه میدانهای نفتی و گازی کسب کردهاند.
به عنوان مثال، میدان یاران شمالی با قرارداد بیع متقابل توسط شرکت ایرانی پرشیا انجام شد و مطابق اهداف تعیین شده، به تولید رسید [2]. از این رو میتوان گفت توانایی فنی مناسبی در طول سالهای گذشته در این شرکتها شکل گرفته است؛ اما با توجه به هزینههای سرمایهای بالا در این پروژهها، این شرکتها با مشکل تأمین مالی برای پروژههای مذکور مواجه هستند. در صورتی که بتوان راهکاری برای تأمین منابع مالی پیدا کرد، میتوان پروژههای مهم بالادست نفت و گاز مانند میدان آزادگان جنوبی را به شرکتهای ایرانی سپرد تا کشور از منافع آن بهرهمند شود.
با توجه به حجم نقدینگی 1530 هزار میلیارد تومانی کشور در انتهای سال 96 [3]، این امکان وجود دارد که با فراهم کردن شرایط مناسب، منابع مالی از این حجم نقدینگی جمعآوری شود. بدین منظور میتوان از ظرفیت بازار سرمایه و ابزارهای نوین مالی مانند اوراق صکوک و صندوق سرمایهگذاری پروژه استفاده کرد که قابلیتهای لازم برای تأمین مالی پروژه را دارا هستند.
صکوک، مبتنی بر بدهی است و ناشر آن سود اوراق را در بازههای زمانی چند ماهه و اصل اوراق را در سررسید مشخص پرداخت میکند. نقطه ضعف اوراق، بیشتر بودن بازه زمانی توسعه پروژه نسبت به بازه زمانی بازگرداندن اصل و سود اوراق است که در این صورت منابعی غیر از عواید پروژه برای پرداخت آن استفاده میشود.
در روش دیگر، صندوق سرمایهگذاری پروژه مبتنی بر سرمایه است و دارندگان واحدهای سرمایهگذاری صندوق، در اجرای پروژه شریک هستند؛ بنابراین نیازی به بازپرداخت اصل و سود در مواعد مقرر قبل از تکمیل پروژه نیست. برای اطمینان از شرایط پیشرفت پروژه، ساختاری متشکل از ارکان اجرایی و نظارتی و همچنین قواعد شفافیت برای صندوق سرمایهگذاری پروژه تعریف شده است تا انحراف از طرح توجیهی پروژه به حداقل برسد.
با توجه به بالا بودن میزان تأمین مالی، نیاز است تا از منابع مختلفی، سرمایه لازم جذب شود. بنابراین پیشنهاد میشود روش صندوق سرمایهگذاری پروژه برای یک پروژه (مانند میدان نفتی آزادگان جنوبی) به عنوان محور اصلی به کار رود و اوراق صکوک به عنوان مکمل در بخشی از تأمین مالی آن استفاده شود.
به عنوان مثال، درصدی از سرمایه لازم به صورت آورده بانی به پروژه اختصاص مییابد؛ درصد دیگری از طریق پذیرهنویسی واحدهای سرمایهگذاری صندوق جذب میشود و در بازه زمانی نزدیک به بهرهبرداری از پروژه نیز، اوراق صکوک برای تأمین منابع مالی به کار میرود. همچنین امکان استفاده از وام بانکهای تجاری و تسهیلات صندوق توسعه ملی در صورت برنامهریزی بانیان صندوق سرمایهگذاری پروژه وجود دارد؛ بنابراین نیاز ارزی این پروژه ها می تواند از مسیر صندوق توسعه ملی رفع شود. نکته دیگر اینکه پذیرهنویسی میتواند در مراحل مختلف متناسب با پیشرفت پروژه صورت گیرد و به این ترتیب هزینه جذب منابع مالی کاهش پیدا میکند.
نمودار صکوک و اوراق نفتی
سرمایه گذاری پروژه های نفتی، جذابیت بالایی برای مردم و سرمایه گذاران دارد و دستگاه های مسئول همچون شرکت ملی نفت ایران و سازمان بورس با تشکیل صندوق سرمایه گذاری پروژه و استفاده از سایر روشهای تأمین مالی داخلی میتوانند مسیر جدیدی برای تأمین مالی پروژه های نفتی ایجاد کنند.
مهدی اجتهادی
منابع
[1] https://www.reuters.com/article/iran-france-total-gas/total-confirms-has-quit-irans-south-pars-gas-project-idUSP6N1SI010
[2] http://persia-oil.com/index.aspx?pageid=135&p=1
[3] گزارش گزیده آمارهای اقتصادی بخش پولی و بانکی انتهای اسفند 96 – بانک مرکزی