به گزارش حلقه وصل، «محمد عبدی» هفت ساله از چهار سال گذشته تاکنون با نوعی بیماری سرطان خون به نام «ای ال ال» دست و پنجه نرم میکند و آنطور که پزشکان می گویند فاصلهای با زمینگیر شدن ندارد.
پدر و مادر محمد که درآمد چندانی ندارند از سه سال گذشته برای درمان تک فرزند خود از موسسه خیریه «مهر آیینان مهر» کمک میگیرند؛ موسسه ای که در کنار تامین مخارج درمان کودکان مبتلا به بیماریهای صعب العلاج، بخشی از آرزوی آنان را نیز برآورده می کند.
محمد که هر چند وقت یکبار مددکاران این موسسه را میبیند به آنان گفته بود که تنها و آخرین آرزویش پرواز با بالگرد است که موسسه مذکور این موضوع را با فرماندههان پایگاه یکم هوانیروز در میان گذاشت و آنان برای برآورده کردن آخرین آرزوی این کودک مبتلا به سرطان اعلام آمادگی کردند.
پس از انجام هماهنگی های لازم با پایگاه یکم هوانیروز، امروز(دوشنبه- هشت آذر) راهی خانه محمد شدیم؛ خانهای بسیار ساده و پدر مادر مهربانی داشت که از برآورده شدن آرزوی فرزندشان خوشحال بودند.
او از داستان بیخبر بود و دیدن لباس خلبانی با اسم خودش و خوشههای طلایی براق بر روی شانهاش غافلگیرش کرد؛ موهای محمد به دلیل شیمی درمانی کاملا ریخته بود و رمقی در چهر نداشت، اما میشد خوشحالیش را از نیم خندهای که بر لب داشت، فهمید.
پس از اینکه زیپ لباسهای خلبانی محمد با زور سنجاقها و نخ و سوزن مادرش به هم آمد، سرهنگهای هوانیروز با ماشین تشریفات سر رسیدند تا با احترام نظامی او را برای برآورده شدن آرزویش بدرقه کنند.
پس از گذشت ۲۰ دقیقه به پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه رسیدیم که در آنجا گروه تشریفات ارتش، رزم نوازان و گروهی از فرماندهان در انتظار محمد بودند.
محمد که مجال شادی کودکانه را به سرطان باخته بود، زمانی که به دشواری از مقابل تیم تشریفات قدم می زد، نگاهی حیرتزده به جمعیت داشت و تمام تلاشش این بود که مثل سربازها انگشتانش را درست در کنار کلاه گشادش نگه دارد.
پدر محمد که در گوشهای از مسیر بادکنک شفاف فرزندش را در آغوش گرفته بود، با گردنی متمایل به کنار و صورتی بدون لبخند به مراسم نگاه میکرد؛ مادرش هم مدام با دستمال جلوی حرکت اشک در فاصله بین چشمانش و ماسک را می گرفت، تا شادی محمد خراب نشود.
خلاصه پس از طی کردن تشریفات پر زرق و برق ارتشی، محمد به آرزوی خود که سوار شدن به بالگرد بود، رسید؛ بر روی صندلی خلبانی بالگرد ۲۱۴ هوانیروز نشست و کلاهش را هم با کلاه خلبانی عوض کرد.
با روشن شدن بالگرد و شنیده شدن صدای پرهها، محمد ذوق زده شد اما جنس ذوق زده شدنش با آنچه از دیگر کودکان سراغ داریم متفاوت بود؛ چهره خواب آلودش به یکباره شاداب شد و به جای قهقه چند نفس عمیق کشید.
او که از زمین برنخواسته بود، پس از پیاده شدن از بالگرد به همراه فرماندهان نظامی راهی دستگاه شبیه ساز بالگرد کبرا شد تا در فضایی مجازی آرزوی شلیک با بالگرد جنگنده را تکمیل کند.
در آخر هم سرهنگ خلبان «غلامرضا ضمیری شایان» فرمانده پایگاه یکم هوانیروز در دفتر کارش میزبان محمد و خانوادهاش بود و پس از اهدا یک ماکت بالگرد، هر سه آنان را به یک سفر زیارتی مشهد میهمان کرد.
محمد با همان خودروی تشریفاتی که او را به آرزویش رسانده بود، پادگان را ترک کرد، تاهمچون گذشته به دنیای درگیر با بیماری خود باز گردد؛ دنیایی که گویا در ذهنش مرور شد و چشمانش را بار دیگر پشت شیشههای دودی خودرو، کم رمق و خواب آلود کرد.
ابتلا سالانه ۲ هزار و ۵۰۰ کودک به سرطان
بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی سالانه ۱۶۰ هزار کودک زیر ۱۵ سال در دنیا همچون محمد با بیماری سرطان درگیر می شوند و هر سال ۹۰ هزار کودکان مبتلا جان خود را از دست می دهند؛ این آمار تنها مربوط به ۲ درصد از جمعیت بیماران مبتلا به سرطان در جهان است.
آمار ابتلا در میان کودکان ایران به سالانه ۲ هزار و ۵۰۰ مورد می رسد که به عقیده متخصصان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به مرگ ۲۵ درصد از این مبتلایان منجر می شود.
پنج تا ۱۵ درصد عامل سرطان ها، ژنتیک است و عوامل محیطی هم کمتر از پنج درصد بر سرطان کودکان اثر می گذارند. بنابراین برای ۷۵ تا ۹۰ درصد سرطان های کودکان علتی متصور نیست.
هزینه بالای بیماری
سرطان جزو بیماری های کم علاج است و افرادی که به این بیماری مبتلا می شوند نه تنها باید درد ناشی از آن را تحمل کنند بلکه در پرداخت هزینه های بستری، شیمی درمانی، داروها و سایر موارد دچار مشکل می شوند و این عوامل آنها را تحت فشار روانی قرار می دهد؛ بر اساس اعلام اداره سرطان وزارت بهداشت، سالانه حدود سه هزار میلیارد تومان در کشور برای درمان سرطان هزینه میشود.
بسیاری از خانواده ها همچون خانواده محمد به دلیل محدودیت های مالی توان تامین مخارج مورد نیاز درمان را ندارند از این رو موسسات خیریه برای تامین هزینهها در کنار تعدادی از آنان قرار می گیرند.
«سحر احمدپور» یکی از مددکاران موسسه «مهر آیینان مهر» که رسیدگی به پرونده درمان محمد را دنبال می کند، در این رابطه به خبرنگار ایرنا، گفت: کودکان بسیاری همچون محمد تحت پوشش موسسه خیریه قرار دارند و ما با کمک خیرین هزینه درمان آنان را تامین می کنیم.
به گفته او، مددکاران این موسسه زمانی که با کودکانی همچون محمد روبه رو میشوند در کنار تامین هزینه درمان، بخشی از آرزوهای آنان را نیز برآورده میکنند.
این آرزوها معمولا شامل تلفن همراه، گوشواره، دستبند، اسباب بازی و هدایایی از این دست هستند و کودکان محدودی همچون محمد با امید به آینده نگاه می کنند و آرزوهای بزرگ در سر دارند.
این نخستین باری نیست که آرزوی کودکان مبتلا به سرطان توسط ارگان های نظامی بر آورده می شود، پیش از این نیز بارها کودکانی مبتلا به بیماری های صعب العلاج، لباس نظامی بخش های مختلف را به تن کردهاند.