دست‌های پیدا و پنهان گسترش داعش در افغانستان

به گزارش حلقه وصل، وب سایت «پیام آفتاب» درباره وضعیت تروریسم در افغانستان نوشت:

داعش خراسان، گروهی‌است متشکل از جنگجویان تندرو افغانستانی و پاکستانی که در ۶ دلو/بهمن ۱۳۹۳ برابر با  ۲۶ ژانویه ۲۰۱۵ با حکم ابوبکر البغدادی، سرکرده گروه داعش، به رهبری حافظ سعید خان عضو سابق طالبان پاکستان، به‌عنوان «امیر داعش خراسان»، رسما شروع به فعالیت کرد. حافظ سعید خان نخستین رهبر این گروه سلفی به دلیل روابط گسترده‌ای که با عشایر محلی و گروه‌های سلفی پاکستان داشت توانست تعدادی از پیکارجویان با تجربه و نا راضی طالبان را اطراف خود جمع کند. تمرکز این گروه بر مناطق سنی‌نشین کشور پاکستان، افغانستان، ایران، هند، آسیای میانه و شمال چین است و افرادی  هم در این کشورها با آن‌ها اعلام بیعت کرده‌اند. اعضای این گروه را عمدتا اعضای سابق و ناراضی طالبان افغانستان و پاکستان و اتباع کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و چین مانند تحریک اسلامی ازبکستان و تحریک اسلامی ترکستان شرقی که از ایغورهای چینی هستند تشکیل می‌دهند. فعالیت این گروه در زمان حاکمیت نظام جمهوری عمدتا در ولایات شرقی مثل کنر و ننگرهار متمرکز بود و گاهی به حملات انتحاری و انفجاری در شهرکابل اقدام می‌کردند. اما پس از روی کار آمدن طالبان و خلأ قدرت موجود و آزاد شدن جنگجویان این گروه از زندان‌های افغانستان و دست به کار شدن استخبارات منطقه و فرامنطقه ظاهرا قلمرو شواهد و گزارش‌های مردمی از ولایات مختلف حاکی از آن است که گروه داعش در حال گسترش قلمرو خود و  سربازگیری از میان مردم و برخی سربازان ناراضی طالبان است. گفته می‌شود داعش برای افراد خود ماهانه ۴۰۰ دالر حقوق می‌دهد که این مسأله در شرایطی که افغانستان درگیر فقر و بی‌کاری گسترده است و شغلی هم وجود ندارد موجب ترغیب افراد برای پیوستن به داعش خواهد شد. از سوی دیگر قدرت‌های فرامنطقه‌ای که می‌خواستند برای کنترل قدرت‌های منطقه مانند: چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران در افغانستان حضور و پایگاه نظامی داشته باشند بعد از ۲۰ سال جنگ و خونریزی به این نتیجه رسیدند که حضور نظامی آنها در افغانستان برای مردم افغانستان و کشورهای منطقه پذیرفتنی نیست و حساسیت زا خواهد بود الآن با تغییر استراتیژی با استقرار نیروهای نیابتی خود در افغانستان و نا امن کردن منطقه اهداف سیاسی خود را دنبال نموده و نا امنی را از افغانستان به کشورهای رقیب خود منتقل نمایند. از این رو این کشورها تمام تلاش خود را برای بی‌ثبات سازی افغانستان به کار خواهند بست و از نیروهای نیابتی خود متشکل ازگروه‌های افراط‌گرای مسلمان منطقه استفاده خواهد کرد تا هم افغانستان را نا امن سازد و هم نا امنی را به به کشورهای مورد نظر خود انتقال دهد. برخی گزارشها نیز از پیوستن کماندوهای اردوی ملی و قطقه ۰۱ امنیت ملی به گروه داعش حکایت دارد که می تواند زنگ خطر جدی را برای امنیت و ثبات افغانستان به صدا در آورد و این مسأله نباید دست کم گرفته شود و از آن غفلت شود. غفلت از گسترش روز افزون داعش و دست کم گرفتن این گروه با وجود زمینه‌های رشد و گسترش این گروه و دخالت کشورهای بیرونی و قدرت‌های فرامنطقه‌ای پس از روی کار آمدن طالبان و خلأ قدرت موجود و آزاد شدن جنگجویان این گروه از زندان‌های افغانستان و دست به کار شدن استخبارات منطقه و فرامنطقه ظاهرا قلمرو فعالیت این گروه افزایش پیدا کرده و این گروه سعی دارد قلمرو خویش را در سراسر افغانستان بویژه در ولایات شمالی افغانستان گسترش دهد. برای حفظ نفوذ خود در افغانستان و دنبال کردن اهداف استکباری خود در منطقه خسارات زیادی را برای مردم افغانستان به بار خواهد آورد که جبران ناپذیر خواهد بود. برای خنثی سازی توطئه‌های دشمنان افغانستان و ناکام گذاشتن داعش در افغانستان باید در قدم اول زمینه رشد و گسترش افراد به این گروه از بین برود و این مسأله در صورتی امکان پذیر است که طالبان خواست‌های مردم افغانستان مبنی بر تشکیل یک حکومت ملی و فراقومی متشکل از افراد مسلکی، متخصص و تحصیل کرده فارغ از تعلقات قومی، زبانی، مذهبی و جنسیت آنها بپذیرند تا وفاق ملی به وجود آمده و زمینه برای آشتی ملی فراهم شود. این مسأله به حکومت مشروعیت داخلی بخشیده و کسب مشروعیت داخلی موجب کسب مشروعیت خارجی و به رسمیت شناختن حکومت از سوی کشورهای جهان و سازمان ملل خواهد شد و افغانستان که در این صورت هم سرمایه‌های بلوکه شده افغانستان آزاد شده و هم زمینه کار و اشتغال و گسترش تجارت فراهم خواهد گردید. با به وجود آمدن وحدت و وفاق ملی و فراهم شدن زمینه کسب کار زمینه برای فعالیت داعش و دیگر گروه‌های تروریستی محدود و تنگ شده و از گسترش آن جلوگیری خواهد شد وگرنه با تداوم روند فعلی خطر گسترش داعش بسیار جدی است.