به گزارش حلقه وصل، نویسندگان، شاعران و ادیبان برجسته اهل سنت با تکیه بر پشتوانههای غنی روایی و نیز تصریحات و اشاراتی که به صورت مکرر از پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) نقل شده است، کتابها، دیوانها و نگاشتههایی در قالبهای مختلف ادبی از جمله شعر آفریدهاند. در واژه به واژه این ادبیات و سرودهها، عشق و ارادت قلبی و صادقانه به اهل عترت(ع) و به خصوص امام حسین(ع) موج میزند. بنابراین این اردت قلبی به اهلبیت(ع) را نمیتوان منحصر در ادبا و شاعران شیعیمذهب دانست.
نکته جالب توجه اینکه سنت شعرگویی در مدح و رثای اهلبیت پیامبر در بین برخی امامان اهل سنت به کرات دیده میشود که این مسأله گویای علاقه این علما به خاندان وحی است. به عنوان نمونه شافعی، یکی از امامان اهل سنت در یک سروده ارادت خویش به ساحت مقدس اهل عترت(ع) را اینگونه بروز میدهد:
قَالُوا: تَرَفَّضتَ قُلتُ: کَلَّا مَا الَّرفضُ دینی وَ لا إعتِقادی
لکِن تَوَلَّیتُ غَیرَ شَکٍّ خَیرَ إمَامٍ وَ خَیرَ هَادی
إن کَانَ حُبُّ الوَلِیِّ رَفضاً فإنَّنی أرفَضُ العِبادَ
گویند: تو رافضی و مرتد شدی، گویم: هرگز رفض و ارتداد آیین من نیست
اما بیشک من بهترین امام و بهترین راهنما را دوست دارم
اگر محبت علی دلیل بر رفض و بیدینی است، دنیا بدانند که من بی دینترین مردمانم.
غیاث الدین بن همام الدین شافعی، معروف به خواندمیرتاریخنگار سنیمذهب ایرانی قرن دهم هجری یکی دیگر از عالمان اهل سنت است که ارادتی بیحد نسبت به خاندان وحی دارد. وی در احوالات امام جواد(ع) چنین میگوید:
در اوایل ایام صبی و مبادی آوان نشو و نما، شمایم امامت و سروری از صادرات افعال آن غنچه گلبن نبوت در دمیدن بود، و نسایم کرامت و دین پروری از واردات احوال آن نهال گلشن فتوت در وزیدن. رخسار فایز الانوارش سپهر علم و دانش را آفتابی بود از افق دودمان مصطفوی طالع گردیده، و قامت موفور الاستقامتش گلزار مجد و معالی را شجره بود بر جویبار خاندان مرتضوی بالا کشیده، دلایل امامتش به موجب نص آبا نامدارش در غایت ظهور، و امارات جلالتش در کتب متقدمین و متأخرین بأقلام اهتمام مستور.
امام تقی، نقی جواد
فطانت نهاد، کرامت نزاد
ز صلب شریف علی الرضا
ز اولاد دین پرور مرتضی
گل سوری بوستان رسول
نهال ثمر بخش باغ بتول
بفضل کرم آنچنان شهره گشت
که صیتش(شهرتش) ز اوج فلک در گذشت
ز حد بود بیرون کرامات او
ز حصر است افزون مقامات او