به گزارش حلقه وصل، تحقیقات تیم جنایی پایتخت برای رمز گشایی از قتل مرد پولدار که در جریان سناریوی آدم‌ربایی به کام مرگ رفته با شناسایی یکی دیگر از اعضای باند وارد مرحله‌ای تازه شد. متهم دختری جوان است که مرد پولدار را به محل قرار کشانده و سناریوی مرموز رقم خورده‌است. دستور انتشار تصویر بدون پوشش وی از سوی بازپرس صادر شده است.
روز شنبه ۲۶تیر امسال زن میانسالی به اداره پلیس رفت و گم‌شدن ناگهانی شوهر پولدارش را گزارش داد.
وی گفت: شوهرم مرد ثروتمندی است و در خرید و فروش ملک، لوازم خانه، فرش‌های گرانقیمت فعالیت می‌کند. امروز صبح برای کار از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت. پس از این هر چقدر با تلفن همراهش تماس گرفتیم جواب نداد تا اینکه تلفنش خاموش شد والان احتمال می‌دهیم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت یکی از اعضای خانواده مرد گمشده به اداره پلیس رفت و اعلام کرد که افراد ناشناس در قبال آزادی پدرشان درخواست پول کرده‌اند. وی گفت که خانواده‌اش ماجرا را از پلیس پنهان کرده و ساک حاوی طلا را به دست آدم‌ربایان رسانده‌اند. وی گفت: ساعتی قبل مرد ناشناسی تماس گرفت و گفت پدرمان را گروگان گرفته و باید برای آزادی او یک‌میلیارد تومان بدهیم. او تهدید کرد اگر موضوع را به پلیس خبر بدهیم پدرمان را به قتل می‌رسانند. از آنجایی که این مبلغ را نمی‌توانستیم به سرعت فراهم کنیم قرار شد به جای آن طلا بدهیم. ما ساکی را پر از طلا کردیم و سرقرار رفتیم و در محلی که نشانی‌اش را داده بودند قرار دادیم و مردی هم آمد و ساک را با خودش برد، اما بعد از آن پدرمان آزاد نشد و تلفن همراه مرد آدم‌ربا هم خاموش شد.
با به‌دست آمدن این سرنخ مأموران پلیس خیلی زود مردی را که سر قرار ساک پر از طلا را تحویل گرفته بود شناسایی و دستگیر کردند. وی در بازجویی‌ها مدعی شد که مردی به نام بشیر او را اجیر کرده‌است تا ساک طلا را تحویل بگیرد که بشیر هم دستگیر شد. متهم در تحقیقات پلیسی به قتل مرد ثروتمند اعتراف کرد و مدعی شد که از سوی مردی ناشناس اجیر شده‌است.
وی گفت: مدتی قبل در پارک نشسته‌بودم که مردی به سراغم آمد و گفت اگر مرد پولداری را بربایم پول خوبی گیرم می‌آید. وسوسه شدم و نقشه آدم‌ربایی را طراحی کردم. من دختر جوانی را به بهانه پیدا کردن کار طعمه قرار دادم و او هم خیلی زود با مرد پولدار ارتباط گرفت و روز حادثه او را به بهانه‌ای به پارک بعثت کشاند. داخل پارک او را به زور ربودیم، اما با هم درگیر شدیم که کشته شد. پس از این جسدش را به حوالی شهر ایوانکی دفن کردیم و با خانواده‌اش تماس گرفتیم و برای آزادی او درخواست پول کردیم. آن‌ها هم فریب ما را خوردند و به ما یک ساک پر از طلا دادند. من ساک را تحویل آن مردی که مرا اجیر کرده‌بود، دادم و از آن‌روز به بعد از آن خبری ندارم. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد قاضی پرونده دستور چاپ عکس دختر فراری را صادر کرد تا با دستگیری وی زوایای پنهان این حادثه بر ملا شود.
منبع: روزنامه جوان
مشتریان نفت ایران در ۷ سال گذشته +فیلم
راز اصرار بر «مذاکره و ملاقات به هر قیمت» چیست؟