
به گزارش حلقه وصل، روز جمعه در جریان یک عملیات تروریستی در نماز جمعه مسجدحضرت صاحب الزمان(عج) معروف به مسجدخواجه حسن در گردیز افغانستان قریب چهل تن ازنمازگزاران به شهادت رسیده و بیشت از صد نفر مجروح شدند. دکتر سیدمحمدعلیشاه موسوی گردیزی نیز در این حادثه تروریستی به شهادت رسید. دکتر گردیزدی به واسطه خدماتش به مردم مظلوم افغانستان به چمران افغانستان مشهور شده بود. او در جریان سالهای دفاع مقدس به عنوان پزشک در خط مقدم حضور داشت پس از بازگشت به افغانستان به عنوان نماینده مردم زادگاهش به لوی جرگه راه یافت اما امریکاییها را یازداشت کرده و بیش از ۴۰ ماه در گوانتانامو اسیر بود.
محمدحسین جعفریان مستند ساز و کارشناس مسائل افغانستان پس از شهادت دکتر سیدمحمدعلیشاه گردیزی در اینستاگرام خود نوشت:
سالهای سال بودمرگ و شهادت کسی اشکم رادرنیاورده بود... تادیشب که خبرشهادت دکتر"سیدمحمدعلیشاه گردیزی"راشنیدم.آدم شگفت انگیزی بود.شنیده
ایدمیگویندفلانی زندگی پربرکتی داشت...مصداقش اینمرداست.
-درنوجوانی دروطنش افغانستان باروسهاجنگید.چه جنگهایی...دوبارمجروحیت ثمره آن مجاهدتهابود.
-درجوانی به ایران آمدوپزشکی دانشگاه تهران راخواند و درهمان حال به جهادسازندگی پیوست...جزآن بارها به جبهه های جنگ ایران وعراق رفت و باصدام جنگید... تاآنجاکه درعملیات "والفجرمقدماتی"فرماتده اورژانس خط دونبردبود...
-درمیانسالی پس ازپیروزی مجاهدین درافغانستان به زادگاهش رفت.نماینده مردم شهرش در لویه جرگه(مجلس سنتی بزرگان)شد.درمخالفت باحضورامریکاییهادرافغانستان شهره بود.نیمه شبی توسط آنهادرخانه اش دستگیرو به زندان بگرام وسپس گوانتاناموفرستاده شد.حدودپنجسال بدون محاکمه...اوپس ازنبردباروسهاوصدام به نبردباآمریکاییهارفته بود.
-پس ازآزادی علیرغم داشتن امکانات کافی درایران برای مبارزه بافقرمردمانش به زادگاهش گردیز درجنوب شرق افغانستان برگشت.درمانگاهی رادرآنجاراه انداخت وهمزمان با فقروبیماریها،بااندیشه های افراطی ، خاصه داعش به نبردبرخاست. جنگ باداعش آخرین جنگ اوبود.
اوبه دکترچمران افغانستان شهره بودوخدا میداندشهادتش به همان اندازه متاثرم ساخت...شهادت مبارکت و بهشتبرین نوشت باد دکترجان که مرگی جزاین برتوحرام بود.
محمدمهدی خالقی کارگردان مستند قصه شبان و گرگ که درباره شهید موسوی گردیزی و خاطرات وی از گوانتانامو است درباره شهادت او این گونه نوشته است:
خبری شنیدم که هنوز از شنیدنش گیج و حیران هستم. از جنس شنیدن خبر شهادت یک دوست عزیز...
هفت سال پیش ایام نوروز ۱۳۹۰ در قصر نیمه ویران دارالامان کابل با دوستی قرار ملاقات و مصاحبه داشتم. دکتر #سید_علیشاه_موسوی_گردیزی، پزشک مجاهد افغانستانی، سیدی از اهالی گردیز افغانستان که چندسالی از عمرش را بی گناه در گوآنتانامو گذرانده بود. گذرانی در چنگال دژخیمان آمریکایی.
قرار بود به گردیز سفر کنیم. اما خودش پیشنهاد داد به دلیل نا امنی جاده به کابل بیاید ... پیشنهاد دومش این بود که با لباس محلی افغانستانی بیاید که من استقبال کردم. آن روز دارالامان مصاحبه بسیار خوبی گرفتیم ... سید بااخلاق، خنده رو، نترس و یک شیرمرد واقعی ...
پیش از این دیدار، کتاب خاطراتش از زندان گوآنتانامو را خوانده بودم و بعد از آن هم چند باری در ایران سعادت دیدارش را یافتم.
امروز خبر ناگوار شهادت این دوست عزیز و مجاهد فی سبیل الله را شنیدم. شهادتی عارفانه و پرمعنا در مسجدی پر از نمازگزار که تروریست ها مردم را به رگبار می بندند و سپس در حمله انتحاری مسجد را منفجر می کنند.
دکتر گردیزی دومین شهید مجموعه مستند "هم زبانی و بی زبانی" است. سه سال پیش هم شیخ نجفی جقاره ای از علمای هرات که شخصیت یکی از قسمت های این مستند بود، میانه بازار هرات هدف حمله تروریستی قرار گرفت.
اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
بیانیه اتحادیه بین المللی امت واحده در پی شهادت دکتر سید محمدعلیشاه موسوی گردیزی
هرچند خبرهای مکرر شهادت برادران و خواهران افغانستانیمان خلال بمبگذاریهای کوردلان افراطی، جان را هرازچندگاهی میکاهد، لیک انفجار روز گذشته در مسجد صاحبالزمان گردیز افغانستان، همراه با خبر شهادت دکتر سید علیشاه موسوی نیز بود. فرصت هرچند کوتاه آشنایی با او برای فعالین اتحادیه بین المللی امت واحده کافی بود تا عمق شخصیت این مجاهد نستوه آشکار شود. سید علیشاه موسوی را شاید بتوان چهرهای منحصربفرد در میان شخصیتهای انقلابی جهان اسلام برشمرد. گلولهها و ترکشهای ارتش شوروی سابق و مزدورانش، سید علیشاه را در دوران جهاد علیه اشغالگری شوروی، تا سر حد شهادت پیش برد. عطش مبارزه برای عدالت و آزادی اما او را از جبهههای نبرد افغانستان به ایران و جنگ علیه رژیم بعث صدام کشاند. او که پیشتر دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه کابل بود، برای تکمیل تحصیلاتش وارد دانشگاه تهران شد و پس از فارغ التحصیلی برای خدمت به محرومین، عازم کشورش افغانستان شد اما تقدیر عینیت شعار نه شرقی نه غربی را برای حیات این بزرگمرد رقم زده بود که به اسارات نیروهای اشغالگر آمریکایی در افغانستان درآمد و طعم تلخ دموکراسی آمریکایی را در زندانهای بگرام و گوانتانامو چشید.
سید علیشاه وقتی پس از سه سال از زندان آزاد شد و به زادگاهش در گردیز بازگشت لحظهای درنگ نکرد و همه همت خویش را صرف خدمترسانی به محرومین و نیز وحدت میان مسلمین کرد. نه گلولههای روسی و نه شکنجههای آمریکایی و نه فقر و فلاکت مردم افغانستان، هیچکدام باعث نشد تا سید علیشاه موسوی آرمان نخست جهان اسلام را که آزادی قدس شریف و فلسطین محبوب است از یاد ببرد؛ چه آنکه در آخرین یادداشت منتشره از او در شبکههای اجتماعی٬ سخن از وظیفه مسلمین در قبال فلسطین اشغال شده بدست صهیونیستها رانده بود.
حیات و ممات امثال سید علیشاههای موسوی، در دورانی که جمعی خسته و درمانده دو پا بر آرمانهای انقلابی نهادهاند و دو دستی به مناصب قدرت چنگ زدهاند و دو چشم به دنیا غرب دوختهاند و بدنبال پرکردن کیسهها و شکمهای پرناشدنی خود هستند، بارقههای امیدی است که مبادا نسل جدید انقلاب اسلامی ایران ریشههای خود را بخاطر چند مسوول بیمسوولیت و کفایت در قوای گوناگون کشور، فراموش کند. سید علیشاه موسوی که به حق چمران افغانستان لقب گرفت نمونهی مبارزه خستگی ناپذیر علیه مستکبرین عالم و تلاش برای خدمترسانی به محرومین و تحقق وحدت امت اسلامی است. باشد که شهادتش نسل انقلابیهایی چون او را تکثیر کند. ان شا الله.
اتحادیه بین المللی امت واحده شهادت این بزرگ مرد مبارز به خانواده، دوستان و آشنایان او در وهله اول تبریک و تهنیت گفته و از خداوند منان تحمل درد فراق و جدایی او را برای ایشان مسالت دارد