حلقه وصل: محمد زندی
کمتر از دو ماه دیگر وارد دومین سالی می شویم که کرونا پا به عرصه حیات انسان ها گذاشت و همه چیز را تغییر داد؛ در همین راستا مرگ بیش از پنج میلیون انسان در کمتر از دو سال بزرگترین ضایعه ای است که کرونا با خود به ارمغان آورد.
در کنار انسان هایی که هر روز از دست دادیم، دنیا شاهد آسیب هایی در همه ابعاد و حوزه ها بود که هر چند اقتصاد زیربنای همه این تغییرات و آسیب ها قرار داشت اما حوزه های فرهنگی و اجتماعی نیز دستخوش تغییرات گسترده ای شدند.
یکی از مهمترین مراکزی که کرونا سایه مرگ خود را روی آن انداخت، سینما است. با شیوع همه گیری، همه مراکز تجمع از جمله سینماها تعطیل شدند. همین موضوع یکی از بزرگترین ضررهای مالی را متوجه سینماداران در سراسر جهان کرد. بعضی گزارش های مالی از ضرر 32 میلیارد دلاری سینماها در سال 2020 میلادی خبر می دهند.
تا قبل از کشف واکسن و گسترده شدن واکسیناسیون تقریباً همه سینماها در جهان تعطیل بودند اما پس از واکسینه شدن بخش زیادی از جمعیت هر کشور، به مرور شاهد بازگشایی سینماها بودیم. اما با این وجود هیچ چیز همانند گذشته نبود؛ در یکی از اولین تجربیات اکران فیلم ها بعد از کرونا، فیلم tenet کریستوفر نولان اکران کوتاه مدتی داشت و بلافاصله در سیستم های VOD ها یا همان تلویزیون های اینترنتی به نمایش در آمد.
روند پخش کوتاه فیلم ها در سینماها و اکران آنها به صورت همزمان با کمتر از یک ماه تأخیر در تلویزیون های اینترنتی، همچنان ادامه دارد که این موضوع هر چند برای تماشاگران دلنشین است اما برای اهالی سینما جذابیتی نداشته است و حتی کار به شکایت و شکایت کشی از تهیه کنندگان کشیده است که نمونه آخر آن شکایت «اسکارلت جوهانسن» از تهیه کنندگان فیلم «بیوه سیاه» بود.
از سوی دیگر کرونا یک موهب برای VOD ها و انواع پلتفرم های نمایش اینترنتی محسوب می شود. در همین مدت VOD هایی همچون «نت فلیکس»، «اپل تی وی پلاس»، «آمازون» و امثال آنها جای بیشتری در نگاه مخاطبان و منازل آنها پیدا کردهاند به طوری که فقط شبکه نت فلیکس در دوران قرنطینه 207 میلیون عضو جدید به خانواده جهانی خود اضافه کرده است!
در ایران اما وضعیت برای سینماها کمی بحرانی تر است زیرا به طور عادی استقبال از سینماها بسیار اندک بود و حالا هنوز بعد از نزدیک به دو سال از کرونا سینماها یا تعطیل و یا برای مدت اندکی باز هستند و تقریباً هیچ فیلم جدیدی در این مدت اکران نشده است و حتی کارگردانان نیز رغبتی برای فیلم ساختن برای سینماها که تکلیف آنها نامشخص است، ندارند.
البته در ایران نیز تلویزیون های اینترنتی تا حدودی همانند نمونه های خارجی رشد داشتهاند و در این مدت شاهد عرضه فیلم ها و عموماً سریال هایی از این شبکه ها بوده ایم که برخی از آنها با استقبال مردم روبرو شده است.
نکته مهم درباره مزیت VOD ها نسبت به سینما این است که در این حوزه دیگر از مافیای اکران خبری نخواهد بود زیرا همه فیلم ها فرصتی برابر برای پخش در سیستم نمایش اینترنتی خواهند داشت؛ موضوعی که اگر جایگاه VOD ها در جامعه گسترش یابد، تبدیل به یک مزیت بی نظیر خواهد شد.
همچنین دردسرهای اکران سینمایی و رفتن مخاطبان به سینما که عموماً در ایران نه یک برنامه فرهنگی و اقتصادی که یک کار تفریحی و گاهاً لوکس تعریف می شود، با رونق گرفتن نمایش فیلم ها در سیستم اینترنتی تغییر ماهیت می دهد و نتیجه این تغییر، دیده شدن بیشتر فیلم ها و جذب بیشتر مخاطب است؛ همان هدفی که یک فیلم ساز از ساختن فیلم خود دارد.
به نظر می رسد برای رسیدن به این اهداف مهم و کاربردی در حوزه اقتصاد و فرهنگ نیازمند عزم جدی هستیم که نخستین و مهمترین آن ساخت محتوای مناسب و با امکانات به روز است. هر چند در سال های اخیر شاهد افزایش تولید محتوای اختصاصی در شبکه های اینترنتی بوده ایم اما به طور کل VOD ها در ایران نسبت نسخه های توسعه یافته خود در کشورهای دیگر، کمتر به تولید محتوا اهمیت دادهاند و رساندن آن به استاندارد جهانی هر چند پر هزینه است اما بدون تردید نتیجه آن برای این شبکه ها سودمند خواهد بود.
البته در این میان باید در حوزه تقنین ورود جدی به موضوع بسیار مهم قانون کپی رایت داشته باشیم؛ زیرا متأسفانه در حال حاضر شاهد هستیم محتواهایی که در شبکه های اینترنتی پخش می شودن، بلافاصله در سطح شهر و یا سایت های اینترنتی ارائه می شوند که این موضوع حفظ کیفیت تولید محصول در این شبکه ها را با مخاطره روبرو می کند.
شاید بدبینانه باشد که بگوییم با تداوم این وضعیت و حتی با عادی شدن زندگی ها بعد از کرونا، سینماها دوباره رونق نخواهند گرفت اما به هر ترتیب سینماگران و اهالی آن باید خود را برای گام برداشتن به نسل جدیدی از نمایش های عمومی آماده کنند به خصوص آنکه دسترسی به اینترنت از سینماها بسیار بیشتر است و این یک فرصت مناسب هم برای اهالی سینما و هم برای مردم خواهد بود.