
سرویس معرفی: م به مناسبت فرارسیدن ۱۵ خرداد و سالروز قیام خونین مردم ورامین گفتگویی داشته ایم با رحیم مخدومی نویسنده و فعال فرهنگی انقلاب و از اهالی شهرستان ورامین در خصوص تاثیرات این قیام بر نسل های بعدی و همچنین بازتاب های آن در رسانه ها که در ادامه خواهید خواند.
جناب مخدومی ماجرای قیام ۱۵ خرداد از کجا شروع شد؟
مردم مبارز قم، قبل از همه شهرها متوجه دستگیری امام شدند، از این رو قبل از طلوع آفتاب در مقابل منزل ایشان در قم اجتماع کردند و از آنجا به همراه حاج آقا مصطفی خمینی به سمت صحن حضرت معصومه (س) به حالت اعتراض، راهپیمایی کردند، در صحن اجتماع باشکوهی ترتیب دادند، خواستار آزادی امام شده و شعارهایی بر علیه رژیم پهلوی سر دادند.
ورامینی ها هم که اغلب آنان دهقان و کشاورز و کارگر بودند، کفن پوش به سمت تهران حرکت کردند و خواستار آزادی امام خمینی شدند. مردم شهرستان ورامین، بعدازظهر روز 15 خرداد 42 به پل باقرآباد رسیدند اما متوجه شدند جاده توسط نیروهای نظامی بسته شده است.علیرغم هشدار نیروهای نظامی، مردم به حرکت خود ادامه دادند و مأموران نظامی که هشدار خود را بی نتیجه می دیدند، به سمت مردم تیراندازی کردند و کفن پوشان ورامینی را به خاک و خون کشیدند.آمار دقیق کشته شدگان قیام 15 خرداد هرگز مشخص نشد، به طوری که این آمار از چهار تا 15 هزار نفر ذکر شده است.
شما که خود آن روزها نبودید تا خاطره ای داشته باشید اما بفرمایید که قیام ۱۵ خرداد ۴۲ در میان مردم این شهر چه جایگاهی دارد؟
بله من با توجه به اینکه متولد سال 45 هستم و 15خرداد در سال 42 اتفاق افتاده است، قطعا خود من حضور نداشتم منتهی در شهر ورامین زندگی میکنم و این حکایت پانزده خرداد جزء بارزترین موضوعاتی است که به گوش هر ورامینی زیاد میخورد. با توجه به اینکه مردم ورامین در آن مقطع که نقش ویژهای ایفا کردند، یکی از افتخارات نسلهای بعدی به نسل گذشته خودشان همین است. این تاثیر خیلی زیادی در جهتدهی دینی، جریان انقلابی و سیاسی مردم گذاشته است. ما تاثیر این را به کرات دیدیم. در اتفاقات مهم کشور دیدیم، در انتخابات دیدیم، در دفاع مقدس دیدیم، در خود انقلاب دیدیم، یعنی جرقهای سال 42 در ورامین زده میشود، این شعلهور میماند و همچنان پرفروغ است. بعدها که تنور انقلاب داغ شد، مردم ورامین با توجه به اینکه شهر کوچکی است و در آن مقطع معمولا اتفاقات مهم در استانها رخ میداد، در همان حال و هوای قبل از انقلاب و در خیابانهای ورامین ساواک ورود پیدا کرد و با مردم درگیر شد و سه نفر در همین خیابانهای ورامین گلوله خوردند و به شهادت رسیدند.
یعنی جرقه قیام بود؟
این اتفاق 10دی 57 اتفاق افتاد. میگویم به تاسی از 15 خرداد سال42 این جرقه که زده شد و این شعله همچنان پرفروغ و فروزان بود و در مقاطع مختلف ما تاثیرات این را ما در عرصههای بعدی همچنان میدیدیم.قضیه دفاع مقدس که پیش آمد، این شهر کوچک حدود دو هزار پانصد شهید داشت. این موضوع رقم قابل توجهی بود. یعنی این تعداد شهید برابر میکند با بعضی از استانها، در قضیه مدافعان حرم باز به همین شکل. من آمار دقیق ندارم، ولی فکر میکنم از این نظر تعداد شهدایی که در زمینه مدافعان حرم، تقدیم کرده است، رتبه اول را داشته است. یعنی ما یک آمار صدتایی داشتیم. البته با مهاجرین افغانستانی که در ورامین زیاد هستند و ایرانیها، ما این روزها هم کمتر هفتهای پیش می آید که شاهد مراسم تشیع پیکر شهید مدافع حرم نباشیم.
در قضیه 9 دی سال88 مردم باز به تاسی از پدران خودشان در قیام 15خرداد سال42، گفتند که بله اتفاق همان اتفاق است. حالا آن زمان بحث مرجعیت بود، درواقع همان ولی فقیه زمان بود که گرفتار شده بود و مردم احساس کردند که باید از جان خودشان بگذرند برای دفاع از حریم ولایت، کفن به تن کردند که در بین راه در پل باقرآباد راهشان مسدود شد و به گلوله بسته شدند، در 9 دی سال88 هم مردم گفتند درواقع مشابه همان اتفاق افتاده است و حریم ولایت خدشهدار شده است، باز هم مردم کفن پوشیدند و از ورامین پیاده به سمت تهران راه افتادند. این اتفاق 8دی اتفاق افتاد. روز 9دی به تهران رسیدند و آن شور عظیم و دریای خروشان مردمی در 9دی تهران رخ داد، در واقع این رود هم به آن دریا پیوست. این را میخواستم خدمت شما عرض کنم که ما از وقتی چشم باز کردیم، در شهرستان ورامین خب آن اتفاق نادر به عنوان یکی از برجستهترین وقایع شهرستان ورامین که در تعلیم و تربیت و جهتدهی و روشنگری نسلهای بعد حرف اول را میزند را شاهد بودیم و روی ما هم خیلی اثر گذاشته است و همچنان این ادامه دارد. یعنی رودی است که به حرکت افتاده است و همچنان دارد حرکت میکند و در مقاطع مختلف خودش را نشان میدهد. در نوع انتخابهای ورامینیها همیشه، انتخابهایشان، انتخابهای منطبق با جانبداری از حریم ولایت بوده است.
شما در حوزه ادبیات و مطبوعات شناخته شده هستید و سالهاست که از فعالان این عرصه محسوب می شوید، قیام مردم ورامین در عرصه رسانه ها اعم از مطبوعات، فیلم ها، سریال ها و کتاب های داستان و رمان و... چگونه منعکس شده؟
در باره این قیام کار شده است و زیاد هم کار شده است. من در عین حالی که میگویم زیاد کار شده است، میگویم که خیلی هم مظلوم واقع شده است. علت این است که خیلی ذوقی و پراکنده کار صورت گرفته است و بزرگی این اتفاق اصلا دیده نشده است. یعنی به عنوان یک پروژه ملی هیچ وقت دیده نشده است. خب دیگرانی که کار کردند و نمیتوانستند پروژه ملی ببینند. شاید این توان را نداشتند. رمانهایی نوشته شده است. خود بچههای ورامین نوشتند. جشنوارههایی برگزار شده است. مثلا اولین جشنواره ادبی 15 خرداد را ما از وقتی که موسسه رسول آفتاب را راهاندازی کردیم، برگزار شده است که حاصلش دو تا کتاب شده است که یک مجموعه شعر و یک مجموعه داستان، منتهی اینها درواقع شعلههای کم فروغی است که در دنیای ادبیات یک کمی این تنور را گرم نگه میدارد ولی به هیچ وجه نمیتواند حق مطلب را ادا کند. درواقع قیام 15خرداد خواستگاه انقلاب ما است و به طبع آن دفاع مقدس و مدافعان حرم و اینها. این ریشه آغازگر بارور شدن نهال بود و حضرت امام نگاه ویژهای نسبت به 15خرداد داشت. اما ما یک فیلم سینمایی قابل دفاع در این زمینه نداریم. هیچ رمان قابل طرحی نداریم. یک مستندنگاری جدی در این زمینه صورت نگرفته است. یعنی کار محکمی که توانسته باشد حالا تا اندازهای حق مطلب را ادا کند در عرصه ادبیات اتفاق نیفتاده است. البته یک مقدارش به دفاع مقدس برمیگردد. چون در دوران طاغوت که نمیشد کاری کرد. از سال 42 تا سال 57 نمیشد کاری کرد.
آنها دنبال سانسور و بایکوت این قضیه بودند.
بله دنبال خاموش کردن این قضیه بودند. حتی یک اعلامیه به سادگی امکان جابجایی نداشت و بلافاصله هم موضوع غائلههای اختشاش در استانهای مختلف به وجود میآید و بعد هم قضیه جنگ تحمیلی و اینها، همه ذهنها متوجه دفاع مقدس شد و بعد هم چون دفاع مقدس افراد بیشتری را درگیر کرده بود، برخلاف 15خرداد که یک عده قلیلی را درگیر کرده بود، خیلیها به سمت ادبیات دفاع مقدس رفتند که اینها همه متوجه دفاع مقدس شد و زمان طولانی شد. این فاصله افتادن باز تاثیر داشت در اینکه مظلوم واقع شود. اما این خواستگاه اهمیتش فوقالعاده است. چون انقلابی که حضرت امام شروع میکنند، انقلابی نبود که با پیروزی 22بهمن 57 به انتها برسد. امام آغازگر نهضتی بود که زمینهساز ظهور حضرت حجت باشد و بتواند مستضعفین عالم را نجات دهد. خب این شروع از 15خرداد42 بود. شروع، شروع بسیار مقدس جهانشمول است و حقش این است که این بتواند درخشش بینالمللی پیدا کند.
گفتید جنشنواره هایی برگزار شده است. این جشنواره ها به چه شکل و در چه حوزه هایی بوده است؟
جشنوارهها چون مستلزم هزینه است، همه چیز دست ما نیست. یک وقتی است کار نوشتن است، خب نوشتن هزینه ندارد و من در خانه مینشینم و یک کاغذ و قلم بر می دارم و مینویسم که صبح تا شب هم کارم همین است. منتهی برگزاری جشنوارهها مستلزم هزینه است و معمولا وزارت ارشاد هم خب خیلی تحت تاثیر جریات سیاسی است. اینکه چه کسی دارد این کار را میکند، برایش خیلی مهم است. کدام موسسه میخواهد همچین کاری بکند؟! ما در دولت های قبل جشنوارههایی برگزار کردیم، اما بعد از آن که دولت عوض شد و خب دولت تدبیر و امید که آمد نگاه بسیار قهرآمیزی به موسسه رسول آفتاب داشت و سعی کردند به انواع گوناگون بایکوت کنند. مثلا مکانی که داشتیم، این مکان را وزارت ارشاد در اختیار ما گذاشته بود، از ما گرفتند و برای جشنوارهها دیگر با ما همکاری نکردند. ولی این جشنوارهها را خودشان یکی دو سال دنبال کردند. ما باز خوشحال بودیم که حتی این دنبال شود و در داوریها هم حتی کمکشان کردیم. اما دیگر کلا مسیرش عوض شد.
مثلا خاطرم است جشنواره را که برگزار کردیم، جدای از داوریها و جوایز و اینها، دو تا کتاب ، هر کدام سه هزار نسخه چاپ کردیم. سالهای بعد اینها یک حدود دویست میلیون و سیصد میلیون رفتند و هیچ خروجی هم نداشت. بعد هم دیگر تعطیل شد. سال گذشته مثلا برگزار نشد. امسال برگزار نشد. به این شکل یعنی وقتی که اینها نگاه جناحی داشتند که این گروه انجام ندهد و دیگری انجام دهد، دیگری هم دغدغه و انگیزه نداشت، متاسفانه رها شد.
در حال حاضر در ایام سالگرد حماسه مردم ورامین، فضای شهر چطور است و چه برنامههایی گرفته میشود و به چه شکل است، خود شما آیا برنامههایی برای بزرگداشت این روز میگیرید؟
معمولا با توجه به اینکه با فضای فرهنگ، هنر و ادبیات مسئولین آشنایی ندارند، هر موضوعی را که از این منظر میخواهند به آن ورود پیدا کنند، به جز یک مراسم سوری تشریفاتی چیزی از آن درنمیآید. یعنی کافی است شما مثلا از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی حالا چه در شهرستان ورامین و چه در استان تهران، که از سال 58 نمیدانم شاید تا به الان، هر سال دارند برای 15خرداد مراسم برگزار میکنند، شما بگویید که این قریب به چهل سال یک نسخه کتاب اگر چاپ کردید میتوانید ارائه دهید؟ یک نسخهای که بشود با جرات در قفسه ادبیات کشور گذاشت. نه حالا این جزواتی که خب معمولا هر کسی چهار تا مطلب از آن کنار هم میگذارد؛ نه، یک کتاب قابل دفاع، یک مقاله قابل دفاع. البته این صورت قضیه لازم است و من نمیخواهم منکر این قضیه شوم، راهپیمایی باید اتفاق بیفتد، تجلیل شود، سخنران دعوت شود، قطعنامهای صادر شود؛ همه اینها لازم است، اینها شعائری است که ما به آن احتیاج داریم منتهی اکتفا کردن صرفا به این، آن هم این همه سال، نشان دهنده این است که نمیدانم چه امر مهمی را مغفول گذاشتند، چه امر مهمی باید تا به حال انجام میشد، بازماندگان واقعه 15خرداد یکی پس از دیگر از دنیا رفتند، آنها دیگر نیستند که خاطراتشان ثبت و ضبط شود، این جرقهای که خود به خود توانست این همه دلها را گرم کند، توانست اصلا شهرستان ورامین را بیمه کند، اهمیت این چرا نباید شناخته شود؟ چه باعث شد که نسلهای آینده هم همچنان تنور دلشان گرم بماند، با استناد به چه؟ اینها چیزهایی بود که دیده نشده است. اینها مورد بیتوجهی قرار گرفته است و همچنان همین است یعنی ما هر سال 15خرداد ورامین فقط شاهد یک راهپیمایی هستیم و یک سخنرانی و یک تجمع و اینها.