به گزارش حلقه وصل، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه اصلاحطلب آرمان در گزارشی با عنوان «سال ۱۴۰۰؛ رکورددار کسری گندم کشور» اذعان کرد: تولید محصول استراتژیک گندم در سالهای اخیر به قدری کاهش یافته که واردات از تولید پیشی گرفته است. دولت برای تشویق کشاورزان هر سال قیمت تضمینی خرید گندم اعلام میکند تا بتواند آنها را برای کشت بیشتر تشویق کند، ولی طی سالهای اخیر قیمت تعیین شده مورد رضایت کشاورزان نبوده است. از طرفی مدیریتی در نوع کشت و همچنین تغییر اقلیم و خشکسالی در کاهش میزان محصول اثر مستقیم گذاشته است. با این حال با توجه به حساسیت کشت چنین محصولی این انتظار وجود دارد دولت در خرید تضمینی دست و دلبازی بیشتری به خرج بدهد تا بتواند کشت گندم را نجات دهد.
این روزنامه از قول کاوه زرگران رئیس کمیسیون کشاورزی در اتاق بازرگانی تهران نوشت: شرکت بازرگانی دولتی توانسته چیزی حدود چهار و نیم میلیون تن گندم داخلی از کشاورز بخرد، قریب ۸ میلیون تن هم از خارج از ایران خرید کرده که در حال حمل به سمت کشور است. متوسط قیمت خرید هر تن از این ۸ میلیون تن چیزی حدود ۲۸۰ تا ۲۹۰ یورو است اگر ۲۸۰ یورو را ملاک قرار بدهیم عددی حدود ۸۷۰۰ تا ۸۸۰۰ تومان در بنادر ما هزینه خواهد شد، یعنی هر کیلوگرم واردات رقمی با احتساب عوارضی که دولت باید برای واردات آن پرداخت کند چیزی حدود ۹ هزار تومان است. در زمینه خرید داخلی باید به دو موضوع توجه داشته باشیم، یکی اینکه گندم را براساس کیفیت خرید کنیم. یعنی ما تنها کشوری هستیم که گندم کلاس یک و گندم کلاس ۴ را به یک قیمت تضمینی میخریم و این طبیعی است که این اقدام حقوق کشاورزان را تضییع میکند. مانند همه دنیا معیار باید پروتئین و گلوتن گندم باشد، یعنی باید برای گندم کشاورزانی که با پروتئین و گلوتن بالا تولید میشوند، قیمت بالاتری پرداخت شود و این انگیزه هم برای کشاورزان میشود تا گندم مناسب و کیفی تولید کند ولی وقتی ما هر گندمی را به صورت تضمینی پیشخرید کنیم این طبیعتا جایگاهی برای ارتقای کیفیت نمیگذارد، اما آن چیزی که وجود دارد این است که این قیمت باید عددی حدود ۹ هزار تومان برای گندمهای مرغوب باشد و براساس آن گندمهای دیگر با قیمتهای پایینتری خریداری شود.
این ضعف بزرگ در سیستم وزارت جهاد کشاورزی است که امیدواریم در دولت جدید اصلاح شود، اما به نظر من در حال حاضر دولت چیزی حدود ۹ هزار تومان برای گندم پرداخت میکند؛ بازرگانی دولتی در حال حاضر حدود ۸ میلیون تن گندم را با قیمت ۹ هزار تومان خریداری کرده است. اگر بخواهیم ملاکی برای کشاورز در نظر بگیریم یعنی هزینههای حمل و نقل و بیمه بار را کم بکنیم فکر میکنم عددی حدود ۸ هزار تومان برای گندم مرغوب معقول باشد. گندم مرغوب داخلی باید حداقل کیلویی ۸ هزار تومان خریداری شود.
یعنی چیزی حدود ۱۲ میلیون تن مصرف سالانه گندم داریم؛ با احتساب شرایط خاص باید بین ۳ تا ۵ میلیون تن ذخایر استراتژیک کشور باشد. چیزی که امسال و تا این لحظه از کشاورزان داخلی خریداری شده چهار و نیم میلیون تن است و امسال بیشترین میزان کسری را تجربه کردیم که باید از طریق واردات
جبران شود.
زرگران میافزاید: به دلیل نبود نهاده و عدم مدیریت صحیح در واردات نهادههای دامی بخشی از گندم تولیدی کشاورز جایگزین مصرف نهادههای دامی شده است! یعنی کشاورز به جای اینکه گندم خود را به دولت بفروشد با قیمت مناسبتری توانست به مرغدار یا دامدار بفروشد، یک نقطه هم این بود که قیمت خرید دولتی پایین بود و انگیزه برای کشاورزی ایجاد نمیکرد که بخواهد گندم را به دولت بفروشد. یعنی تولید را تحتالشعاع قرار داد.
همه چیز به ایجاد انگیزه برای کشاورز بستگی دارد، اگر دولت بتواند شرایطی را فراهم کند که تولید گندم صرفه اقتصادی مناسب داشته باشد طبیعتاً بخش کشاورزی از تمام پتانسیلها استفاده خواهد کرد، ولی سال گذشته این اتفاق نیفتاده یعنی حمایت لازم از کشاورزان انجام نشد، قیمت مناسب نبود، خشکسالی هم همراه شد، نتیجه این بود که نتوانستیم بیشتر از چهار و نیم میلیون تن گندم تولید کنیم.