
از مسائل همیشگی انسان که به او جهت میدهد و فضای زیست او را مشخص میکند مسئلۀ «انس» است. انس، یک نیاز ضروری برای آدمی است و بشر همواره در پی پر کردن خلأ تنهایی خویش است. اسلام برای مؤانست و قرین شدن مسلمانان، گزینههای انس با نماز، اهلبیت و تلاوت قرآن را پیشنهاد میکند و از مظاهر بزرگ جمع این سه قرین، ماه مبارک رمضان است.
امام سجاد(ع) در فرازهای متعددی از دعای «وداع با ماه رمضان» به مسئلۀ انس و الفت خویش با ماه رمضان اشاره میکند: «فنَحنُ مُوَدِّعُوهُ وِداعَ مَن عَزَّ فِراقُهُ عَلَینا و غَمَّنا و اَوحَشَنا انصِرافُهُ عَنّا» (اینک او را بدرود میگوییم همچون بدرود گفتن کسی که فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت میکند.) امام علیهالسلام در نوزده فراز دیگر این دعا با عبارت «السلام علیک» ماه رمضان را میستاید و با این ماه خداحافظی میکند. تردیدی نیست که این عبارات امام، با هدف آموزش نوعی تعلق قلبی و سبک زندگی به مؤمنان بوده است و نباید با این نگاه نگریست که اینها دعای انسان معصومی است که فقط در سطح و منزلت اوست و اختصاص به ایشان دارد. حضرت در سیودومین فراز این دعا نوع نگاه یک فرد مسلمان به ماه رمضان را مشخص میکند و میفرماید: «اَلسلامُ عَلیکَ ما کانَ اَطوَلَکَ عَلَی المُجرِمینَ و اَهیَبَکَ فی صُدورِ المُؤمِنین» (بدرود که بر گناهکاران چه طولانی بودی و چه پرهیبت بودی در دلهای مؤمنان). بهراستی چند درصد از ما آنچنان غرق در مهابت و شکوه این ماه میشویم که به تعبیر آن روایت که مؤمن و مسجد را به ماهی و آب تشبیه کرده، از بودن در این ماه لذت وافر میبریم؟! از آن طرف چه تعداد از ما به دعای روز بیستونهم یعنی «اللهم غشّنی» که میرسیم نفَس راحتی میکشیم که دیگر تمام شد؟! آنقدر این روحیه در میان ما فراگیر است که عبارت «اللهم غشّنی» از گذشته به اصطلاح خلاصی از یک کار معروف شده است. این در حالی است که حضرت زینالعابدین، این ماه را برای گناهکاران، طولانی میداند نه بر مؤمنان پرهیزکار! اساساً وقتی زمان یا مکانی در ذهن و قلب انسان هیبت و جذابیت داشته باشد همۀ اندیشه و عمل آدمی را با خود همراه میکند و انسان با او انس میگیرد و شیفتهاش میشود.
آنچه مسلم است اینکه انسانی که میخواهد در فضای گام دوم انقلاب، زمینهساز طلوع خورشید ولایت عظمی باشد باید خودسازیاش با معارف اهلبیت تطابق داشته باشد که از مؤلفههای مهم این اصلاح نفس، اصلاح تعلقها و به تبع آن، اصلاح همنشینیها و مؤانستهاست. وقتی تعلقها الهی شد ماه رمضان، ماه نزدیک شدن آرزوها خواهد بود نه مانعی برای برنامهها و امور روزمرۀ ما؛ که فرمود: «اَلسلام علیک مِن شهرٍ قَرُبَت فیهِ الآمال و نُشِرَت فیهِ الاعمال» (درود بر تو که ماه نزدیک شدن آروزها بودی و کارهای خیر در تو گسترش یافت.)
یادمان باشد اگر برای رفتن ماه رمضان روزشماری میکنیم و نه آمدنش و اگر در هنگام رفتن این ماه گرامی، از صمیم قلب با او وداع نمیگوییم یعنی یک جای کارمان میلنگد و پرچمداری مسیر نویدبخش ولی پرفراز و نشیب گام دوم انقلاب، کار لنگها و ناقصالایمانها نخواهد بود.