به گزارش حلقه وصل، کاسبی با فقر در هنر ایران صرفاً به نمایشگاه عکس موسوم به پرنسسهای کوره محدود نمیشود چراکه سینمای ایران همواره از فقر کاسبی کرده ولی این کاسبی هیچگاه از سوی جریانات غربزده با واکنشهای درخور روبهرو نشده است.
خبر برگزاری نمایشگاهی با عنوان پرنسسهای کوره به قدری واکنش داشت که به تعطیلی آن پیش از رونمایی منجر شد. دلیل واکنشها هم مشخص است؛ سوءاستفاده از فقر. خیلیها معتقدند پرداختن به مسئله فقر در طول دوران مختلف از سوی هنرمندان متفاوت لزوماً به معنای تأثرخاطر این افراد نبوده و خیلی وقتها فقر دستمایهای برای مطرح کردن و خودنمایی هنرمندنماهایی بوده است که هنر را عرصهای برای کسب درآمد یافتهاند. این همان چیزی است که برگزارکننده نمایشگاه پرنسسهای کوره به آن متهم شد تا جایی که منجر به تعطیلی آن پیش از رونمایی بشود.
سوژهای برای عکاسی یا کاسبی!
آنچه سبب جریحهدار شدن احساسات کسانی شد که به نمایشگاه واکنش نشان دادند، کاسبی با فقر کودکان کار است چراکه اگر مثل همیشه صرفاً عکسهایی رئالیستی از چهرههای معصومانه این کودکان گرفته میشد و به نمایش درمیآمد، اتفاق خاصی نمیافتاد، اما وقتی این کودکان از سوژهای برای عکاسی به سوژهای برای کاسبی تبدیل میشوند، موضوع متفاوت میشود. ایراد اصلی درباره عکسهای نمایشگاه موسوم به پرنسسهای کوره این است که عکاس آنها پیش از عکاسی در سوژهها دست برده و با پوشاندن لباسهای گرانقیمت با سوژههای خود بازی کرده و به نوعی از ناآگاهی و معصومیت آنها سوءاستفاده کرده است.
دخل و تصرف در واقعیت رویکردی است که در هنرهای دیگر هم اتفاق میافتد و برای مثال سینمای ایران همواره داستانهایی را از زندگی فقرا جلوی دوربین برده یا شخصیتهایی را درون یک زندگی فقیرانه ترسیم کرده است که در عالم واقع مابهازای بیرونی نداشتهاند و کسی هم به دنبال اثبات مغایرت این تولیدات با حقیقت نبوده، اما در اغلب این فیلمها به شکلی با آبروی قشر ضعیف و فقیر جامعه بازی شده است، ولی این میتواند یک سؤال مهم باشد که چرا نمایشگاه عکس پرنسسهای کوره با واکنشهای منفی زیادی روبهرو میشود، اما مشابه همین رفتار در سینمای ایران نه تنها نکوهش نمیشود بلکه ترغیب و تقدیر هم میشود. آیا بازیای که مثلاً فیلمسازی، چون محمد رسولاف با حیثیت فقرا به راه انداخته و با فیلمهایش در جشنوارههای غربی خودنمایی میکند، تفاوت چندانی با رفتار سوداگرانه عکاس پرنسسهای کوره دارد؟
عکاسی از رؤیای کودکان
علی صوفی عکاسی که این تصاویر را از کودکان کار گرفته، اما معتقد است نیت و انگیزه دیگری در سر داشته است: «مجموعهای از ۱۵ عکس پرتره رنگی از دخترانی که همراه خانواده در کورههای آجرپزی زندگی میکنند به نمایش گذاشتهام. من میخواستم رؤیاهای این کودکان را به نمایش بگذارم و به همین دلیل با این نمایشگاه پروژه عکاسی برای من به پایان نمیرسد. برای گرفتن این عکسها با بچهها صحبت کرده و از آنها پرسیدهام بیشتر دوست دارند چگونه باشند و کوشیدم رؤیاهای این بچهها را عملی کنم.»
در میان انتقادکنندهها چهرههای آشنایی، چون لیلی گلستان هم به چشم میخورد. او میگوید: «واقعاً خجالتآور است که یک عکاس برود به کورهپزخانه و لباس نو و شیک تن دخترهای فقیر کند و تاج سرشان بگذارد و از آنها عکس بگیرد و در یک گالری هم عکسها را به نمایش بگذارد! چه فکر کرده این عکاس و چه فکر کرده این گالریدار که با بچههای فقیر این بازی زشت را میکنند. خجالت بکشید. این همه حماقت و وقاحت را از کجا آوردهاید؟ این یک تجاوز علنی به روح پاک دخترهای معصوم و بیگناه است. از این همه کثافت حالت تهوع به آدم دست میدهد.»
نمایش رقتانگیز فقر
مجید حسینی، جامعهشناس فعال در فضای مجازی هم به این ماجرا اینگونه واکنش نشان داده است: «در عکسها بچههای کار را رساندهاند به رؤیاها! آنوقت بچههای کار با لباس پرنسس برمیگردند به کورهپزخانهها! با فشار جمعی روشنفکر، این نمایش بیسابقه کنسل میشود، اما درون این وضعیت ما هنوز گیر افتادهایم، میشود کودک کار یعنی ضعیفترین حلقه بردگی و مظلومیت را هم تبدیل به بخشی از نمایش بزرگ رقتانگیزی فقرا کنیم! از محلش اعتبار بخریم، انساندوست شویم، اعانه جمع کنیم و رقت عمیق وضعیت خودمان را از چهره معصوم او جبران کنیم! ما یک نمایش بزرگ فقر میسازیم تا شرمندگی خودمان را پنهان کنیم تا به دروغ خودمان را انسان جا بزنیم و به دروغ موفقیتمان را منطقی کنیم! انسانها هر چه ندارند جار میزنند! من اندازه خودم، به قد تاریخ زندگی خودم، از این همه تناقض و ریای خودم و همه طبقه متوسطی که کنار من این نمایشها را میبینند تا وجدانشان آرام شود، شرمگینم.»
در این میان، معاون فرهنگی- اجتماعی شهردار تهران هم در صفحه رسمی خود در توئیتر به نقش وزارت ارشاد در تعطیل شدن نمایشگاه عکس «پرنسسهای کوره» اشاره کرد. محمدرضا جوادییگانه نوشت: «حساس بودن روی سوءاستفاده از فقر و سختی مردم امیدوارکننده است و خوشبختانه با همین حساسیتها و اعتراضها برگزاری نمایشگاه عکس پرنسسهای کوره از سوی وزارت ارشاد لغو شد.»
در ادامه، انجمن صنفی نگارخانهداران تهران هم به صحنه آمد و به این ماجرا واکنش نشان داد. در بیانیه این انجمن آمده است: «انجمن صنفی نگارخانهداران تهران هرگونه بیتوجهی به شأن و منزلت انسانی شهروندان را محکوم میکند و بارها درباره موارد مشابه این گالری کتبی و شفاهی به متولیان امر تذکر داده است. گالری کاما، عضو انجمن نگارخانهداران تهران نیست و مسئولیت تخلفهای آن بر عهده نهاد یا نهادهایی است که مجوز فعالیت و فرصت ادامه کار به این گالری دادهاند.» هادی مظفری، مدیر کل هنرهای تجسمی معاونت هنری وزارت ارشاد در گفتگو با هنرآنلاین درباره دلایل لغو نمایشگاه میگوید: با بررسی آثار مشخص شد برداشتهایی که در فضای مجازی منتشر شده با عکسها تفاوتهایی دارد. کودکانی که در این عکسها دیده میشوند، کودک کار نیستند بلکه بچههایی هستند که همراه خانوادههای خود در اطراف کورههای آجرپزی زندگی میکنند. همچنین لباسهای فاخر به تن آنها پوشانده نشده بود بلکه تزئینات دستساز و گلهای خشک یا مصنوعی استفاده کردهاند. با این اوصاف به دلیل اینکه شأن و منزلت انسانی برای همه ما جایگاه ویژه دارد و نمایشگاه میتوانست موافقان و مخالفان زیادی داشته باشد، از مدیر گالری خواسته شد فعلاً از نمایش آثار خودداری کند تا جزئیات بیشتر به ما ارائه شود و اگر با شأن و منزلت انسانی منافات نداشته باشد، آثار به نمایش درآید.
منبع: روزنامه جوان