حلقه وصل: حسین حسننژاد/
هر سال وقتی دهه فجر میشود مردم انقلابی و رسانههای جمهوری اسلامی شروع میکنند به بازگو کردن دستاوردها و پخش تولیداتی درباره رشد کمی و ارتقای شاخصها در دوران عمر مبارک انقلاب اسلامی. همان کاری که اگر ظرفیت رسانههای جمعی در گذشتههای دورتر هم وجود داشت از انقلابیون انقلاب کبیر فرانسه یا حکومت کمونیست شوروی سرمیزد. در مقابل این دستاوردها، عدهای که از عملکرد دولتها در بعضی سالها و ادوار به ستوه آمدهاند، زبان به گله میگشایند و در برابر بیان هر موفقیتی، نقصی از شرایط حاکم را مطرح میکنند؛ مثلا اگر از پیشرفتهای هستهای و پزشکی بگویی از ریزش بورس میگویند یا قیمت گرانِ موز و خیار را به رخ میکشند. یا اگر برگ به برگ افتخارات کتاب صعود چهلساله را جرعه جرعه در کامشان بریزی از نظر آنان ارزشی نخواهد داشت وقتی تورم سرسامآور فعلی، مردم را کلافه کرده است.
بیایید صادقانه، شجاعانه و بدون ملاحظه بنگریم و قضاوت کنیم! اگر خود را به جای کسی بگذاریم که هیچ دلبستگیای به «آرمانهای انقلاب» پیدا نکرده است (میگویم پیدا نکرده چون معتقدم آرمانهای انقلاب در فطرت مخالفان انقلاب هم حضور دارند چون فطری و جداییناپذیرند) وقتی ارزش پول ملی را میبینیم و گرانی مسکن و خودرو و وسایل ضروری زندگی را، چه علقه و علاقهای به دستاوردهای عددی و کمی چهل سال انقلاب پر رنج و پر از تلاش و سختی خواهیم داشت؟ کدام انسان انقلابی است که بتواند با تفکر مادیانگارانه از حیات انسانی، با توسل به اعداد و ارقام و شاخصهایی که در میان همه ملل دینی و غیردینی مشترک است، جایگاه انقلاب «اسلامی» را به درستی ترسیم کند؟!
گاهی آنقدر زمینی فکر میکنیم که گویی فراموش کردهایم انقلابی آسمانی رخ داده و مردم برایش خون دادهاند. کدام انسان عاقلی برای رفاه بیشتر، جان میدهد؟ دفاع از خون شهدای انقلاب، دفاع از آرمانهای آنهاست نه آن چیزهای که بدون شهادتها و مرارتها هم دستیافتنی بودند. انقلاب اسلامی همواره زنده است چون در قلوب و فطرتها حضور دارد اما انقلابیها ممکن است در آن بدعت به وجود آورند. از بدعتهای این سالهای انقلاب، که اتفاقا این روزها در سخنان برخی مسئولان هم تکرار میشود همین کمّی کردن انقلاب است، همین آرمانی است که به امام نسبت میدهند و حالا توانستهاند آن را محقق سازند، رایگان شدن آب و برق و گاز برای محرومان. راستی با این سنجه، امارات متحده عربی، انقلابیتر است یا جمهوری اسلامی؟! بدعت تغییر ذائقه مردم و غبارآلود کردن فضای فطری انقلاب، گناهی نابخشودنی است که برای اثبات توفیق انقلاب هم، راه به جایی نخواهد برد. شاید گفته شود انقلاب برای دین و دنیای مردم آمده است آنچنان که دین، متولی سعادت هر دو سراست! درست است اما در بینش اسلامی، دنیا و آخرت، ضریب متفاوتی دارند و تربیت انسان انقلابی، میزانکردن همین گرایشها و انگیزههاست.
فرهنگ انقلابی باید فرهنگسازی شود و آن هم از سینهسوختگان انقلاب برمیآید که حقیقتاً دلبسته آرمانهای انقلاب هستند. این کار، کار دلی است، با فطرتها و اعماق وجود انسانها سروکار دارد و حتماً چند جو اخلاص میطلبد. به نظر میرسد آن بازوان پرتوانی که علَم انقلاب را افراشته نگه میدارند پالایشگاه خلیج فارس و علوم پزشکی و صنایع پیشرفته نیستند بلکه امید، عزم، همت، برادری، اخلاص و توکل جوانان انقلابی است که باید از آنها گفت و دهههای فجر برایشان برنامه ساخت و آن فرهنگ فطری و اصیل را ترویج کرد. حالا یک بار دیگر بیانیه گام دوم انقلاب را بخوانیم تا بفهمیم نقشه راه انقلاب یعنی چه و ما به کجا میرویم؟!