
حلقه وصل: محمدرضا سنگری، محقق تاریخ اسلام در دهمین سوگواره شعر و پژوهش فاطمی که شامگاه ۲۸ دیماه در دزفول برگزار شد، گفت: بانویی به اسم رمیسه یا رمیسا که زیست فراوانی با حضرت زهرا(س) داشت و مادر براءبن مالک است، توصیفی درباره حضرت زهرا دارد. او میگفت که حضرت زهرا بسیار خوش رفتار بود. شیوه راه رفتنش، شیوه راه رفتن پیامبر(ص) بود. حتی در توصیف لحظاتی که برای خواندن خطبه فدک به مسجد میرفت، همه چنین توصیف کردهاند که مشی او، مشی رسول الله(ص) بود و یک دختر پنج ساله همراه او بود تا خطبه او را حفظ کند و برای نسلهای بعد گزارش دهد.
وی اظهار کرد: از حضرت زهرا(س) ۲۶ یا ۲۷ بیت باقی مانده است. شعری که به آن اشاره خواهم کرد، الگوی فوق العادهای برای شاعرانی است که میخواهند زبان به ستایش بگشایند. این ابیات نکاتی را برای ما روشن میکنند که یکی از این نکات، مسالهای است که امروز شاعران کمتر به آن میپردازند و آن لالاییهای حضرت زهرا(س) است. یکی از این لالاییها را ام ایمن میخواند.
سنگری ادامه داد: لالاییها بهترین بخش تجلی فرهنگ ما هستند. یکی از ابعاد لالایی، شعر روان و قابل فهم با القای پیامهایی به کودک است. معروفترین لالایی حضرت زهرا(س) این است:
اشبه اباک یا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الها ذا منن
لا تُوالِ ذَاالإحَنِ
ای حسن شبیه پدرت باش و کوشش کن هیچگاه حقیقت را دربند نبینی. خدایی که منتش را متوجه تو کرده است، عبادت کن و با کسانی که کینهتوز هستند دوست نباش. اگر قرار باشد تمام اصول زندگی را خلاصه کنیم به همین چهار مصراع میرسیم.
این استاد دانشگاه گفت: حضرت لالایی دیگری هم دارند که جای بررسی به لحاظ محتوایی، موسیقیایی و نمایشی دارد:
یابن رسول الله
یابن کثیرالجاه
فرد بلا اشباه
اعاذه الهی من امم الدواهی
بافت و ساخت این لالایی خاص است. اینکه امروز لالایی نمیگوییم واقعاً یک خلا است. لازم است که اگر بتوانیم از ظرفیت لالایی ها برای پیام رسانی استفاده کنیم.
وی در بخش دوم از سخنان خود به توصیف شرایط حضرت فاطمه(س) پس از رحلت رسول الله(ص) پرداخت و گفت: حضرت زهرا(س) با وجود همه سختیها و مصائبی که بعد از رحلت رسول الله(ص) کشید، روزی ۱۲ کیلومتر تا منطقه احد راه طی میکند و به مزار حمزه سیدالشهدا میرفت و فرزندان خود را با خود میبرد و آنجا مرثیه میخواند. منطقه شهدای احد، محل درنگ کاروانها بود و حضرت در این مجال پیامهای لازم را منتقل میکرد. بیتالاحزان هم، چنین است. جغرافیای فرهنگی حضرت فاطمه(س)، یک موضوع قابل مطالعه است. حضرت زهرا روز شهادتش هم سر مزار حمزه سیدالشهدا رفته است و پس از آن برای آخرین بار سر مزار پیامبر(ص) میرود. حضرت وقتی به مزار پیغمبر میآمد، خاک را چنگ میزد و میبویید. غزلی از ایشان وجود دارد که نشانگر این مطلب است.
سنگری افزود: پیش از اشاره به غزل حضرت زهرا(س) لازم است شرایطی که این غزل در آن سروده شده است، توصیف کنیم. کسانی که تاریخ را مطالعه کرده باشند میدانند قنفذ(غلام عمر) دو بار یا برخی میگویند سه بار در خانه حضرت علی(ع) آمد، اما حضرت زهرا(س) او را مجاب کرد، قانع شد و برگشت، اما بار آخر به او گفته بودند هر که میخواهد باشد، وارد خانه شوید. این که در آن روز حضرت زهرا(س) در را باز می کند به دلیل این بود که هنوز برای حضرت زهرا(س) احترام قائل بودند ولی برای حضرت علی(ع) کسی احترام قائل نبود. حضرت فاطمه(س) فرمود: علی بمان. من میروم، شاید به پاس و حرمت دختر پیغمبر بودن جسارت نکند، اما رعایت نکردند، هم آتش زدند، هم به در لگد زدند.
این محقق تاریخ ادامه داد: امام صادق(ع) میفرماید آن لگدی که به در زدند وحشتناکتر تلختر و بزرگتر از کربلا بود. خیلی تعبیر عجیبی است؛ چراکه کربلا از اینجا آغاز شد. حضرت فاطمه(س) در چنین وضعیتی است که آنها وارد خانه میشوند و حضرت علی(ع) را میبرند. حضرت فاطمه(س)، دامان علی(ع) را میگیرد، اما در کوچه به دستان او تازیانه زدند تا او را جدا کنند. پس از آن حضرت فاطمه(س) در آن شرایط جسمی دشوار به مسجد می رود و آنجا میگوید میخواهید علی را بکشید؟ بعد خطاب به سلمان گفت: سلمان! اکنون به روضه پیغمبر(ص) میروم، مویم را افشا میکنم و آنجا سوگواری خواهم کرد و آه خواهم کشید. آنجا بود که سلمان گفت: علی را رها کنید، نگذارید دختر رسول الله(ص) نفرین کند. اینجا بود که علی(ع) را رها کردند و حضرت فاطمه(س) فرمود؛ من بدون علی به خانه بر نمیگردم. نه به اعتبار اینکه علی شوهر اوست، یا پسرعمو و برادر پیغمبر(ص) است، نه. علی حق و مدار حقیقت است و فاطمه از علی دفاع میکند که محض حق است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: معمولا کسی این را نمیگوید که آن روز تمام یادداشتهای حضرت زهرا(س) را که در حاشیه قرآن و با خط خود نوشته بود سوزاندند. حضرت ۵۰۰ حدیثی را که از پیامبر(ص) شنیده و جمع کرده بود در خانه داشت که آن را پیش چشمش آتش زدند. این داغ سنگین است. حضرت فاطمه(س) در این شرایط با داغ سنگین پدر، تازیانه خورده، فرزند سقط شده، علی را خانه نشین میبیند و با این شرایط بر سر مزار پیغمبر(ص) میرود و این غزل را میخواند:
مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ
أَنْ لَا یَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِیَا
صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا
صُبَّتْ عَلَى الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا
قُلْ لِلْمُغيَّبِ تَحْتَ اَطْباقِ الثَّرى
اِنْ كُنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتى وَنِدائيا
صُبَّتْ عَلىَّ مَصآئِبٌ لَوْ اَنَّها
صُبَّتْ عَلَى الاْيّامِ صِرْنَ لَيالِيا
قَدْ كُنْتُ ذاتَ حِمىً بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لا اَخْشَ مِنْ ضَيْمٍ وَكانَ حِمالِيا
فَالْيَوْمَ اَخْضَعُ لِلذَّليلِ وَاَتَّقى
ضَيْمى وَاَدْفَعُ ظالِمى بِرِدآئيا
فَاِذا بَكَتْ قُمْرِيَّةٌ فى لَيْلِها
شَجَناً عَلى غُصْنٍ بَكَيْتُ صَباحِيا
فَلاََجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَكَ مُونِسى
وَلاَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فيكَ وِشاحِيا
آیا اگر کسی خاک مزار پیغمبر را بوییده باشد دیگر هرگز سراغ بوییدنیهای دیگر خواهد رفت؟ آیا سراغ مشک و عبیر خواهد رفت؟ بر جان من غمها و داغهایی فرو ریخته است که اگر بر روزها میریخت شب تار میشدند. به کسی که زیر این خاک خفته است، بگویید آیا نالههای من را میشنوی؟ بر جان من غمها و داغهایی فروریخته است که اگر بر روزها میریختند شب تار میشدند. من تاکنون زیر سایه حمایت تو قرار داشتم، امروز کدام سایه بر سر من خواهد افتاد. امروز هیچکس برای من نمانده است، فقط با چادرم دشمن را دفع میکنم. اگر در میانه شب قمری ناله میکند، میگذارم تمام شب را ناله کند و صبحگاهان در امتداد نالههای او، نالههایم را آغاز خواهم کرد. بعد از تو، غم مونس من است و با اشک هایم برای تو، برای خویش گردنبندی میسازم.
سنگری گفت: حضرت زهرا(س) در آخرین روز حیاتش اسماء را صدا میکند و به او فرمود: عطر نمازم را بیاور، لباسی که در آن نماز میخواندم بیاور. این نشان میدهد لباس نماز مستقل است و باید لباس ویژهای برای نماز داشته باشیم. در مراسم تشیع حضرت فاطمه(س) چهارده نفر بیشتر نبودند. البته خانمهایی هم بودند. غسل حضرت زهرا(س) در خانه خودش بود و نماز نیز در خانه خوانده شد. حضرت علی(ع) با آن حالت داغداری هفت قبر آماده کردند.
وی در پایان با اشاره به توصیههای پایانی حضرت زهرا(س) گفت: حضرت زینب(س) میگوید مادر در آخرین لحظات مرا در آغوش گرفت و مرا برای آینده آماده کرد. کربلا را برایم توضیح داد و من با کربلا آشنا شدم. این نکته را میتوان استفاده کرد که باید نسلهای امروز را برای چالشهای آینده آماده کرد، این شیوه زهرای مرضیه(س) است. باید از حضرت نگاه به آینده، آینده پژوهی و فراتر از آن مهندسی آینده را یاد بگیریم.