
طرح آیات رویش بنیاد خیرین انصارالقرآن هدفگذاری خاص و ویژهای برای خود تعریف کرده است. بنیاد خیرین انصارالقرآن برای رسیدن به این هدفگذاری پیش از شروع اجرایی شدن طرح، برای مدرسان کارگاهی برگزار کرده بود تا مربیان قرآنی بیشتر با نوع سیاستگذاری و چگونگی آموزش قرآنآموزها آشنا شوند. با امالبنین خلیلی سوادکوهی، مدرس طرح آیات رویش در شهر رباطکریم، در مورد تفاوت تدریس بر اساس رویکرد طرح آیات رویش با سایر تدریسهای قرآنی که در سطح کشور صورت میگیرد و اینکه این نوع از تدریس چقدر میتواند در نهادینه کردن تربیتی قرآنی در بچهها موثر باشد گفتوگو کردیم. خانم خلیلی لیسانس الهیات دارد و 16 سال است که قرآن تدریس میکند.
***
خانم خلیلی! شما از چه زمانی و از چه طریق با بنیاد خیرین انصارالقرآن و مشخصا طرح آیات رویش آشنا شدید؟
مسئولان طرح آیات رویش در تیرماه سال 1395 از ما دعوت کردند تا برای گذراندن دورههای آموزش این طرح به مشهد برویم. محوریت این دورهها هم این بود که ما با چگونگی تدریس به بچهها آشنا شویم. من قبل از اینکه به مشهد بروم و با طرح آیات رویش آشنا شوم، این طرح را در عمل اجرا میکردم. طرح، طرح قشنگی است و البته بدون عیب و ایراد نیست. این امر خیلی خوبی است که فقط برای بچههای کمیته امداد برگزار میشود ولی ای کاش این طرح برای بچههای تمام قشرهای جامعه اجرا میشد تا تمام بچهها بتوانند از مزیتهای این طرح استفاده کنند. من چندین سال است که در حوزه قرآن، تجربه تدریس دارم و به نظرم نباید این طرح عجلهای باشد. الان مسئولین طرح آیات رویش برای ما محدودیت زمانی قائل شدند؛ یعنی گفتند که از این زمان تا آن زمان فرصت داریم مثلا پانزده شانزده سوره را تدریس کنیم. درصورتیکه اگر فرصت بیشتر باشد هم بچهها به مرور زمان سورهها را حفظ میکنند و هم بیشتر از این میشود بر روی پیام قرآنی آیات کار کرد. اگر این اتفاق بیفتد عالی میشود. طرح آیات رویش تاکید دارد که اگر تا فلان تاریخ بچهها سوره را حفظ نشدند اشکال ندارد، پیام قرآنی آن را حفظ کنند. این روش در کار ما خلل ایجاد میکند. از طرف دیگر اکثر بچههایی که در این طرح ثبتنام کردند حتی سوره توحید را هم بلد نیستند و ما فرصت میخواهیم تا در ابتدا بتوانیم اینها را با قرآن انس بدهیم. آنها قرآن را دوست داشته باشند تا برای آمدن به کلاسها رغبت پیدا کنند و بعد طرح را اجرا کنیم. ولی وقتی با محدودیت زمان مواجه میشویم چیزی که ما دوست داریم اتفاق نمیافتد. من پیش از دورههای طرح آیات رویش طرح معلم را گذرانده بودم و ما عملا داشتیم با روش تدریس طرح آیات رویش پیش میرفتیم. به بچهها قصههایی درباره سورهها یا آیات قرآن میگفتیم و داستانهایی که برایشان تعریف میکردیم بچهها را خیلی علاقمند کرده بود و زمان مناسب هم داشتیم و بچهها آیات را حفظ میکردند. خوشبختانه طرح آیات رویش بر روی این موضوع تاکید ویژه دارد ولی زمانش کافی نیست. جزوهای که به بچهها دادند، کمی ایراد دارد. نکته اولش این است که کمی سنگین است و نمیتوان آن را برای همه بچهها در نظر گرفت. تدریس این جزوه برای مقطع دوم تا چهارم سخت است و برای مقاطع پنجم و ششم مناسبتر است. در جاهایی معنای کلمه و جمله با همدیگر فرق میکند و اینها باعث میشود که بچهها در معنی مردد شوند و جزوه هم اینقدر سنگین است که دانشآموزان با یک نگاه میترسند. کاش این جزوه فقط دست معلمان بود و به دست دانشآموزان نمیرسید. ما خودمان چکیدهاش را به آنها میگفتیم و اگر ایرادی داشت، خودمان برطرف میکردیم. الان چون دست دانشآموزان است، بچههای کوچکتر با دیدن این جزوه سنگین میترسند. طراحی صفحات جزوه هم شیک نیست و فوت آن هم ریز است. هر چقدر صفحات شاد و رنگی باشد، علاقه بچهها بیشتر میشود. بچهها به طراحی و نوشتار قرآن هم نگاه میکنند و دیدیم که بچهها میگویند ما این قرآن را نمیخواهیم و آن قرآن را میخواهیم. چون آن قرآن قشنگتر است... پس برای بچهها طراحی و نوع نوشتار قرآن هم مهم است.
شما گفتید که پیش از طرح آیات رویش روش تدریس این طرح را مورد استفاده قرار میدادید و سعی میکردید در قالب داستانهای قرآنی قرآنآموزان را تربیت قرآنی کنید. با توجه به اینکه در زمینه تدریس سابقه طولانی دارید فکر میکنید طرح آیات رویش چه افزودهای بر این نوع از تدریس داشته است؟
به نظرم شاید طرح آیات رویش یک جرقه در این زمینه است، چون این طرح از قبل بوده و فقط ممکن است که به این تعداد نبوده باشد. شاید محدود بود و شاید هم اصلا نبود و من به شکل تجربی داشتم اجرا میکردم. طرح آیات رویش این نوع از تدریس را بین کسانی که در دورههایش شرکت کرده بودند جا انداخت. چون این طرح تاکید دارد که آموزش قرآن صرفا این نیست که بچه قرآن را حفظ کند و فقط روخوانی یا روانخوانی یاد بگیرد، مفهموم آیات هم خیلی قشنگ است، داستانهای سورههای مختلف قرآن خیلی قشنگ است و باید به آنها هم توجه کرد. معلمانی هم که دارند این طرح را اجرا میکنند، این طرح را خوب میدانند.
نقطه مرکزی طرح آیات رویش تربیت قرآنی است تا آموزش روخوانی قرآن؛ یعنی این طرح با این هدف در حال اجراست که بتواند ارزشهای رفتاری و گفتاری قرآنی را در گفتار و رفتار بچهها نهادینه کند. شما رسیدن به این هدف را چقدر قابل دسترس میدانید؟
ما بالای چهل حدیث درباره تلاوت و انس با قرآن داریم. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «فرزندم از خواندن قرآن غافل نباش. زیراکه قرآن، دلِ مرده را زنده میکند و از فحشا و زشتی انسان را بازمیدارد.» با توجه به تجربه پانزده شانزده سالهای که در این عرصه دارم، اولین صحبتم با مادرانی که فرزندانشان را میآوردند، این است که من در ابتدا برای بچهها سخت نمیگیرم و به دنبال این نیستم که بچهها صرفا قرآن یاد بگیرند. روش تدریس ما از همان ابتدا ایجاد انگیزه و انس با قرآن است. با همین روش که مورد تاکید طرح آیات رویش هم هست، بچههایی که سر کلاس میآمدند تغییر میکردند؛ یعنی دخترانی که میآمدند اگر با چادر نبودند، بعدا چادر سرشان میکردند. همه اینها از معجزات قرآن است. بودند بچههای کوچکتر که نماز نمیخواندند و پدر و مادرشان دوست داشتند که بچههایشان نمازخوان باشند، ما برای این بچهها انگیزه ایجاد کردیم و نماز خواندند. لذا معتقدم همه معلمان باید دغدغهشان این باشد که رفتار بچهها قرآنی باشد، نه اینکه صرفا بچهها قرآن را حفظ کنند. البته خود خواندن قرآن هم به مرور زمان اثر میگذارد، ولی شاید اصل مطلب را بچهها نفهمند. این هدف طرح آیات رویش است و این خیلی خیلی عالی است. ولی این تاثیرگذاری منوط بر این است که ما عجله نکنیم. باید اجرایی شدن طرح را در اختیار خود معلمان بگذاریم تا آنها بر اساس میزان یادگیری بچههایشان و گرایش آنها، ایجاد انگیزه کنند و یواشیواش پیش بروند. طرح آیات رویش منِ معلم را بیشتر روشن میکند که وظیفهام برای تربیت قرآنی بارآمدن بچهها چیست. آرزوی من این است که طرح آیات رویش در سراسر کشور و برای همه قشرها اجرا شود.
استقبال خانوادهها چطور بود؟ آیا برای خانوادهها به اندازه کافی تفاوت تدریس در طرح آیات رویش با سایر کلاسهای قرآنی که برگزار میشود، تبیین شده است؟
دیدگاه خانوادهها متفاوت است. خانوادهای که دغدغهاش این است که فرزندشان با محوریت قرآن بزرگ شود، فرق میکند با خانوادهای که مثلا مادر خانواده دغدغهاش هزار نوع مسائل و مشکلات مالی و... است. اگر خانوادهای این نوع تربیت برایش مهم نباشد و فرزندش فقط به این کلاسها بیاید و برود، طبیعتا ما را به آن انگیزه و هدفی که داریم نمیرساند. در مجموع اگر خانوادهای از انگیزه اول برخوردار باشد، قطعا استقبال میکند که فرزندش در کلاسهای طرح آیات رویش شرکت کند. خیلی از مادران هستند که میآیند و به خود من میگویند که بچههای ما از وقتی در این کلاسها شرکت کردند از نظر رفتاری خیلی تغییر داشتند. ولی برای بعضی از خانوادهها هنوز این دغدغه و انگیزه ایجاد نشده است و کمتر استقبال کردند. بچههای ما اکثرا از اطراف شهر رباطکریم میآیند و دغدغه رفت و آمد دارند. برخی از آنها مادر یا پدرشان را از دست دادند یا پدر و مادرشان از هم جدا شدند... به هر دلیلی مادرشان خانه نیست که آنها را سر موقع بیدار کند و به شکل نامرتب در کلاسها حضور مییابند. این مشکل هم الحمدالله با پیگیریهایی که انجام دادیم رو به کاهش است. خواهش من از عزیزانی که در مجموعه بنیاد خیرین انصارالقرآن هستند این است که این کاستیها را برطرف کنند تا کار همانطوری که یک مادر از ما انتظار دارد یا منِ معلم انتظار دارم پیش برود تا بتوانیم بچهها را قرآنی تربیت کنیم. تمام دغدغه ما همین است که بچههایمان قرآنی تربیت شوند. بچهها معصوم هستند و تربیت دست خانوادهها و معلمان و جامعه است وگرنه بچهها هیچ بدی ندارند. داستانی هم که ما برای بچهها تعریف میکنیم آنها را دگرگون میکند و واقعا عوض میشوند. ما بچهها را گلزار شهدای گمنام برده بودیم، مشخص بود که آنها احساس مسئولیت میکردند. یا وقتی میخواهیم کلمه «حافظ» به معنای نگهبان را برای آنها توضیح دهیم برایشان از مدافعان حرم و نقش نظامیانی که از مرزهایمان نگاهبانی میکنند، میگوییم و بچهها با این داستانها خیلی روشن میشوند و نسبت به مسائل آگاهی پیدا میکنند.