اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ
خدایا! امروز درهای بخششت را بر رویم بگشا و برکاتت را فرو فرست و بر آنچه موجب خشنودیات میشود موفقم گردان و مرا در بهشتت جای ده. ای اجابتکننده دعای درماندگان
شرح دعای در کلام آیت الله مجتهدی تهرانی:
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ؛ خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن
الان خداوند با فضل خود با ما معامله میکند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در دعا میخوانیم «اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک »[۲]
نتیجه اعمال را میبینیم
شخص عوامی بود دعا را بر عکس خواند یعنی «اللهم عاملنا بعدلک» تا اینکه سر یک مسئلهای محکوم به اعدام شد، آن شخص با خود گفت چرا من محکوم به اعدام شدهام؟!از طرف خداوند به پیامبر زمان آن شخص الهام شد که به او بگو، در گذشته جانداری را به نا حق کشتهای و او را اعدام نمودی تو خودت از ما خواستی که با عدلمان با تو معامله کنیم، و ما هم با عدلمان با تو معامله کردهایم. [۳] لذا در قرآن آمده است که: «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک» [۴] هر پیش آمدی که بر سر شما میآید بخاطر اعمال بد خودتان هست «و یعفوا عن الکثیر» تازه خیلی از امور بد شما را خدا ندیده میگیرد. و این ندیده گرفتن خیلی از کارهای بد ما از سوی، خدا فضل اوست و اگر بخواهد مو به مو محاسبه کند عدل اوست. از خدا بخواهیم که با فضل خودش با ما برخورد کند.
وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَخدایا برکاتت را بر ما نازل کن، برکات چیست؟ بعضیها عمر با برکت دارند، طلبه و غیر طلبه فرقی نمیکند، اگر پول داری کار خیر بکنی، و اگر طلبه و عالم هستی برکت داشته باشی، مثل شیخ محمد حسین زاهد که میگفت: من پنج هزار شاگرد تربیت کردهام. مثل شیخ عباس قمی، ایشان چقدر عمر با برکتی داشته است، این همه کتاب نوشته است.
این گونه نباشیم
به مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی گفتند: شخصی میخواهد شما را ببیند، نزدیک ظهر هم بود و ایشان قصد داشت استراحت کند، ولی ماخوذ به حیا شد و گفتند: بگویید بیاید؛ آن شخص که وارد شد ایشان دیدند آن شخص تازه وارد قیافه علمایی هم دارد و تصور کرد از مراجع تقلید هستند؛ و احوال پرسی کردند مرحوم اصفهانی سوال کردند: شما اهل کجایی؟ مرد گفت: اصفهان شیخ: در آنجا مشغول چه کاری هستید؛ تدریس دارید، منبر می روید و …؟ گفت: خیر شیخ: کتاب مینویسید؟ گفت: خیر شیخ: طلبه پروری میکنی؟ گفت: خیر شیخ: پس چکار میکنی گفت: سالی یک مرتبه «نعش» میشوم مرحوم اصفهانی فهمید که او تعزیه خوان هست، سالی یک مرتبه روز عاشورا روی تختی میخوابد و نقش جنازه را بازی میکند و مردم روی او پول میریزند و خرج سالش را در میآورد، باز خدا پدر و مادر این شخص را بیامرزد که حداقل نعش میشود، بعضیها نعش هم نمیشوند!
وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَطلبهها کاری کنید عمربا برکت داشته باشید
خدایا برکاتت را بر من نازل کن، علامه مجلسی چه عمر با برکتی داشت؛ فقط صد و ده جلد بحار الانوار نوشت و …، طلبهها کاری کنید که عمر با برکت داشته باشید؛ به پیش نمازی تنها قناعت نکنید؛ اهل کار باشید، ملأ بشوید.
وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَخدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود.
وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَخدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیا الهی است که آن را از خدا درخواست میکنیم
یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینای خدایی که دعای مضطرین را اجابت میکنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن.