به گزارش حلقه وصل، سرهنگ کارآگاه حمداله علیزاده گفت: ۶ اسفند ماه سال جاری پرونده‌ای مبنی بر سرقت از یک مغازه نقره فروشی در محدوده بازار توسط کلانتری ۱۱۳ بازار برای رسیدگی تخصصی به پایگاه هفتم پلیس آگاهی ارجاع شد.
وی افزود: شاکی با حضور در پایگاه هفتم اظهار داشت، در بازار تهران مغازه نقره فروشی دارم، ساعت ۹ صبح پنجم اسفند ماه وقتی درب مغازه را باز کردم دیدم مغازه به هم ریخته است و حدود ۱۰ کیلو زیورآلات نقره به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان که در مغازه داشته ام به سرقت رفته است.
به گفته علیزاده، کارآگاهان پس از اظهارات شاکی برای بازبینی و بررسی محل وقوع جرم راهی بازار تهران شدند که با پایش فیلم ضبط شده توسط دوربین‌های مدار بسته متوجه شدند سرقت توسط یک خانم انجام شده و با پوشاندن صورت خود توسط ریموت کنترل، درب مغازه شاکی را باز کرده و پس از سرقت متواری می‌شود، کارآگاهان در گام نخست تحقیقات، فرضیه را سرقت داخلی عنوان داشته و احتمال می‌دهند فردی که به ریموت کنترل مغازه دسترسی داشته است نقشه سرقت را کشیده، لذا با مصاحبه و بازجویی فروشندگان و همکاران مغازه شاکی کارآگاهان متوجه می‌شوند یکی از فروشندگان به نام وحید ۳۰ ساله حدود یک سال است برای شاکی کار می‌کند که با توجه به حرف‌های ضد و نقیض و با توجه به ادله بدست آمده در نهایت لب به اعتراف گشود و به سرقت مغازه با همدستی دخترعمویش به نام فاطمه ۲۷ ساله اعتراف کرد.
رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تصریح کرد: وحید در اظهارات خود گفت، به علت مشکلات مالی نقشه سرقت را کشیدم و در روزی که ریموت کنترل مغازه در دستم بود طی فرصتی از رویش کپی کردم و با طرح نقشه‌ای از دخرعمویم کمک گرفتم و سرقت را انجام دادیم و در حال حاضر تمام اموال مسروقه در اختیار وی است.
به گفته علیزاده، در گام بعدی با همکاری متهم، دخترعموی وی نیز طی عملیاتی دستگیر و در بازرسی از منزل او اموال مسروقه کشف شد، پس از انتقال فاطمه به پایگاه هفتم ضمن قبول بزه انتسابی علت همدستی خود را با وحید، قول ازدواج وی اعلام کرد و گفت به خاطر عشقی که به او داشتم تن به این سرقت دادم.
رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی در پایان گفت: با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم، با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شدند.
تلاش مجدد ایران اینترنشنال برای تخریب شهید رئیسی
رمز پیروزی در مقابل قلدری آمریکا! 
فراخوان پذیرش ایدهها و تیمهای نوآور دینی در رویداد «راهنو»
چرا نهجالبلاغه؟ 
پدر معنوی مداحان که جایش خیلی خالی است