به گزارش حلقه وصل، رسیدگی به این پرونده از سال 95 و با شکایت مردی که مدعی بود اموالش از سوی 2 مرد و یک زن به سرقت رفته است، آغاز شد. او به مأموران گفت: چند ساعت قبل از شهرک غرب به سمت سعادت آباد سوار یک خودروی پژو که فکر میکردم مسافرکش است، شدم. پیش از آنکه به مقصد برسم مردی که کنار دستم بود با تهدید چاقو تلفن همراه، پول و کارتهای بانکیام را گرفت و در ادامه هم چند ساعتی من را در خیابان چرخاندند. آنها وادارم کردند به چند نفر از اقوامم زنگ بزنم و بخواهم که به کارتهای بانکیام پول واریز کنند بعد آنها هم با پولهای واریزی طلا خریداری کردند و وقتی تمام حساب هایم را خالی کردند در گوشهای از خیابان مرا بیرون انداختند.
پس از این اظهارات مأموران در حال تحقیقات بودند که چند شکایت مشابه دیگر به مأموران گزارش شد و در این میان یکی از قربانیان عنوان کرد که پس از پیاده شدن موفق شده شماره خودروی متهمان را بردارد. با این سرنخ مأموران بعد از چند روز اعضای این باند 3 نفره را در غرب تهران شناسایی و دستگیر کردند و با حضور شاکیها 3 متهم در میان سایر متهمان قرار گرفتند که همه شاکیها آنها را مورد شناسایی قرار دادند. در ادامه مشخص شد که این باند 16 نفر را به همین شیوه مورد سرقت قرار دادهاند و پرونده آنها با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به مراجع قضایی ارجاع شد. ناهید زن جوان این باند به مأموران گفت: من و حمید مدتی است که با هم دوست هستیم اما نمیدانستم که شغلش چیست تا اینکه چندبار من را همراه خود برد تا با کارت بانکی طلا بخرم بعد هم طلاها را از من میگرفت که همانجا فهمیدم او سارق است. من هیچ نقشی در سرقتها نداشتم فقط روی صندلی جلو مینشستم و همه کارهای مربوط به سرقت و تهدیدها را حمید و نادر انجام میدادند.
در ادامه تحقیقات حمید و نادر عنوان کردند که همه 16 سرقت کار آنها نبوده است. ضمن اینکه نادر گفت: ماشین متعلق به حمید است و او بیشترین سهم را هم در این پرونده داشته است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و آنها صبح روز چهارشنبه محاکمه شدند. در ابتدای جلسه رسیدگی، شاکیهای پرونده به نوبت در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند. یکی از شاکیها گفت: آن روز از میدان کاج سعادت آباد به سمت جنت آباد سوار خودرو این متهمان شدم اما قبل از اینکه به مقصد برسم فردی که کنارم نشسته بود سر من را زیر صندلی کرد و با تهدید چاقو هرچه داشتم را از من گرفت آنها پول نقد، تلفن همراه و کارتهای بانکی به همراه رمز آن را از من گرفتند و بههمراه زنی که همراهشان بود به طلافروشی رفتند و خرید کردند بعد از من خواستند که با اقوامم تماس بگیرم و بگویم که پدرم بیماراست و به پول فوری نیاز دارم آنها من را تهدید کردند که خیلی زود این کار را بکنم و من هم قبول کردم چون جانم در خطر بود من از اقوامم 17 میلیون تومان پول گرفتم و آنها هم با همین پول دوباره طلا خریدند، البته بعد از دستگیری متهمان مادر ناهید - متهم زن - بخشی از اموالم را برگرداند اما پولها و طلاهایی را که خریداری کردند، پس ندادند. من به ناهید رضایت دادم اما از دو متهم دیگر شکایت دارم.
شاکی دیگر به قاضی گفت: چون پول زیادی همراهم نبود نتوانستند مبلغ زیادی را از من سرقت کنند فقط تلفن همراهم را گرفتند و بعد هم با ضربه چاقو گردنم را مجروح کردند و در حالی که زخمی شده بودم در خیابان رهایم کردند. بعد از اظهارات شاکیهای پرونده متهمان در جایگاه حاضر شده و دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.