سرویس ورزش حلقه وصل – کاندیدای پست ریاست فدراسیون فوتبال این روزها در حالی هنوز در کارزار انتخاباتی باقی مانده که شنیده ها از اطرافیان و نزدیکان به گروه مشاورانش، حاکی از این است قلباً هیچ تمایلی به حضور در این عرصه نداشته و به سفارش و درخواست تعدادی از رفقای نزدیک و مشترکش با وزیر ورزش وارد انتخابات شده است.
سکوت غریبِ قریب، خود حاوی ناگفته های بسیار است؛ چرا که او در هیچ مکان عمومی و خصوصی حتی در تماس خبرنگاران حاضر به پاسخگویی یا ارائه شرحی مختصر از برنامه هایش نشده است!
قریب که در سالهای اولیه راه اندازی لیگ برتر(سوم و پنجم) مدیرعاملی باشگاه استقلال را در دست داشت با شیوه مدیریتش مشخص کرد بی سروصداترین مدیر یکی از پرحاشیه ترین باشگاه های فوتبال کشور بوده است. دورانی که عده ای ادعا می کنند تیم بزرگسالان استقلال اگر هم توفیقی (قهرمانی در دور پنجم لیگ برتر) کسب کرد به واسطه افراد دور و بر مدیریت بود به ویژه امیر قلعه نویی.
وی پس از پایان فصل پنجم در بهار ۱۳۸۵ (۲۰۰۹) از فوتبال رفت و تنها در برهه ای کوتاه مدت حدود ۴ ماه به باشگاه برگشت اما حجم کاری در استقلال مانع از ادامه همکاری طولانی ترش شد و عطای کار در این باشگاه با به لقایش بخشید. او حتی همین چند ماه پیش که انتقادات گسترده ای به مدیرعاملی امیرحسین فتحی وارد بود هرگز حاضر نشد به باشگاه استقلال برگردد و خودش را درگیر مشکلاتی اعم از برگرداندن آندره آ استراماچونی کند.
چنین مدیری با روحیاتی که شباهت نزدیکی به جو پر جوش و خروش فوتبالی ندارد، وقتی نخواست به هر دلیلی از پس اداره یک باشگاه بربیاید قطعا برای اداره سازمان فوتبال یک مملکت با انبوهی از مشکلات اداری، مالی، اجتماعی و غیره چطور توانسته خود را وسط غوغایی از اتفاقات ریز و درشت فوتبالی ببیند و به جای یک تیم و هوادارانش، رودررو با میلیونها هوادار فوتبالی از اقوام و گرایش های مختلف بایستد؟
او و گروه مشاورانش که به تازگی صفحه توییتری قریب را نیز راه انداخته اند تا نظرات طرفداران فوتبالی را بخوانند و خواسته های مردم را مورد سنجش قرار دهند باید ظرفیت بالاتری نسبت به قبل در خود ایجاد کنند. چرا که ادبیات هوادار فوتبال همواره در کلاس ادبیات دکتری نیست!
از طرفی با بررسی اسامی دیگر کاندیداها و شنیدن اخبار مربوط به برخی دیگر از کاندیداها از جمله عباس صوفی آیا دکتر قریب حواسش به دور و بری ها و حامیان امروزش هست که ممکن است باز هم همچون چند دوره پیش در روز آخر از خودی ها بازی بخورد؟
هنوز چهره مغموم دکتر قریب را از یاد نبرده ایم وقتی در تاریخ ۱۵ اسفند ماه سال ۱۳۹۰ اعلام شد: "علی کفاشیان با ۴۷ رای به مدت ۴ سال دیگر رئیس فدراسیون فوتبال ماند. قریب فقط ۲۵ رای آورد، یک رای هم باطل اعلام شد". در آن دوره در دور نخست؛ علی کفاشیان ۳۹ رای ، محمدحسین قریب ۲۳ رای و عزیزاله محمدی ۱۱ رای کسب کردند و به علت به حد نصاب نرسیدن آرای یکی از نامزدها با توجه به حضور ۷۳ عضو مجمع انتخاباتی ، رای گیری به دور دوم کشیده شده بود.
بی گمان همه طرفداران فوتبال خواهان حضور رییسی در رأس فدراسیون فوتبال هستند که قدم در راه اعتلای آن برداشته و احقاق حق این رشته در مواجهه با حجم بالای ناعدالتی علیه فوتبال سرزمین مان در قاره آسیا را خواستار شود. کسی که رودرروی کنفدراسیون تماما عربستانی فوتبال آسیا ایستاده و حق مان را بگیرد. اما آیا محمدحسین قریب که در آخرین حضورش در مجموعه آبی پایتخت، قید باشگاه استقلال با مشکلاتی در حد خودش را زد و رفت، تاب و تحمل اَبَرمعضلات قبلی تلنبار شده مالی و حقوقی در فدراسیون را دارد و یا می داند مشکلات بغرنج پیش رو، با از راه رسیدن شکایتهای دادگاه CAS فیفا چه روزها و شبهایی را برایش رقم می زند؟ آیا صابون این مسایل را به تن مالیده و لباس رزمی درخور چنین میدان جنگی دارد؟ احتمال عدم صعود به جام جهانی و سیل انتقادات ریز و درشت کارشناسان داخلی هم که جای خود دارد!
حبیب کاشانی، مهدی محمد نبی، حیدر بهاروند، عباس صوفی، محمدحسین قریب و هدایت ممبینی در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که ۲۵ اسفند برگزار خواهد شد، حضور دارند و توانسته اند ۱۰ امضای اولیه را کسب کنند. عنوان می شود که ممبینی به دلیل نداشتن سابقه مدیریت لازم در قانون، در صورت عدم فراهم ساختن مستندات، از این عرصه حذف خواهد شد.