به گزارش حلقه وصل، لیگ قهرمانان آسیا میدان مهمی برای فوتبال ایران است چراکه باشگاههای کشورمان میتوانند با حضور در این رقابتها علاوه بر ارزیابی سطح کیفی تیمهایشان، با آخرین متدها و چارچوبهای باشگاهداری حرفهای در سطح قارهای که در آن فعالیت میکنند، آشنا شوند و خودشان را بیشتر و بیشتر به سطح استاندارد بینالمللی و آن چه که در کشورهای پیشرفتهای مانند قطر، امارات، عربستان، ژاپن و کرهجنوبی وجود دارد، نزدیک کنند.
یکی از این چارچوبها، ارتباط رسانهای باشگاهها با علاقهمندان و هواداران است که بدون شک تاثیر زیادی در رشد و پیشرفت تیمها و ایجاد انگیزه بیشتر برای رسیدن به موفقیت بهتر در بین بازیکنان دارد.
برای درک بهتر این موضوع، به عنوان مثال میتوان به فعالیت رسانهای باشگاه حرفهای و تمام عیار السد قطر اشاره کرد که علاوه بر فعالیت و خبررسانی حرفهای که در شبکههای مجازی به صورت لحظهای دارد، نشستهای خبری، گزارشات تمرینی، گفتوگو با بازیکنان مختلف تیم و... را به دو زبان عربی و انگلیسی با صرف حداقل زمان روی سایت رسمی باشگاه قرار میدهد و پس از آن اقدام به انتشار آدرس اینترنتی این مطالب در شبکههای مجازی میکند.
به این ترتیب باشگاه السد درهر لحظه پیش یا پس از مسابقات یا در حین تمرینات، ارتباط با هواداران خودش زنده نگاه میدارد و علاوه بر این موضوع، به تمام اهالی فوتبال در دنیا نشان میدهد که این باشگاه قطری، فعالیتی پویا در رشته فوتبال دارد و همین اتفاق باعث نگرش بهتر و بیشتر در دنیای حرفهای فوتبال به این باشگاه میشود.
با این حال، متاسفانه توجه به ارتباط رسانهای تیمها به خصوص در زمانی که به مسابقات بیرون از کشور اعزام میشوند، از سوی مدیران باشگاهها و حتی فدراسیون فوتبال ایران بسیار ضعیف است و درحالیکه بخش رسانهای یک تیم فوتبال در تورنمنتهای بینالمللی در واقع زبان و ابزار دفاع از فوتبال ایران است اما با بی توجهی به این بخش، فوتبال ایران گام اول را لرزان و ضعیف بر میدارد.
لزوم بررسی عملکرد مدیران رسانه ای باشگاه های ایرانی به خصوص در لیگ قهرمانان آسیا که یک آوردگاه بین المللی است، می تواند خیلی مسائل را روشن کند. بی شک در شرایطی که برخی باشگاه ها حاضر نیستند خبرنگاران در کنار تیم باشد حداقلی تریم کار رسانه ای از سوی آنها پوشش مناسب رویدادها از جمله نشست های خبری قبل و بعد از مسابقه است که این روزها شاهد هستیم به شکل ضعیفی در حال پوشش از سوی باشگاه ها است.
جالب اینجاست که باشگاههای ایرانی با تلاش فدراسیون فوتبال، پیش از آغاز فصل جاری نمایندگان خودشان را به کارگاه آموزشی رسانهای اعزام کردند اما با این وجود، طی بازیهای برگزار شده در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، نه تنها فعالیت معمولی از بخش رسانهای تیمهای ایرانی دیده نشده بلکه عملکرد ضعیف آنها فاصله عمیق فوتبال ایران با دنیای حرفهای را پررنگ و پررنگ تر کرد.
از چهار تیم ایرانی حاضر در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا، تنها باشگاه پرسپولیس توانسته با عملکردی خوب و استاندارد ارتباط با هوادارانش را به خوبی زنده نگهدارد و با پوشش خوب نشست ها و تمرینات تیم تبلیغ خوبی برای کار درست از جانب یک تیم ایرانی باشد. باشگاه پرسپولیس علاوه بر پوشش موضوعات مربوط به سرخپوشان، کنفرانسها و اخبار حریفان این تیم را هم به خوبی و در کمترین زمان پوشش میدهد که نشان میدهد رویکرد مدیریت این باشگاه، به فعالیت رسانهای حرفه ای تر از سایرین است.
باشگاه استقلال نیز تلاشهایی در زمینه پوشش خبری نشست ها و اخبار تیم انجام داده اما این تلاشها به صورت مستمر و مداوم نیست و در واقع میتوان گفت بخش رسانهای این باشگاه به صورت یک خط در میان کار میکند اما این روش برای یک باشگاه پرطرفدار اصلا قابل قبول نیست و انتظار عملکردی با کیفیتی بهتر از بخش رسانهای آبیها میرود.
باشگاه سپاهان، به عنوان یک تیم مدعی قهرمانی در ایران و با داعیه حضور در جام باشگاههای جهان وارد مسابقات آسیایی شده و قصد دارد پس از 4سال دوری از این مسابقات، فصل موفقی را پشت سر بگذارد اما بخش رسانهای این باشگاه اصلا فعالیتی حرفهای ندارد و نه تنها نشست ها، اخبار، گزارشات و اتفاقات اردوهای خارجی را پوشش نمیدهد بلکه برای نشان دادن فعالیت خودش از مطالب و گزارشات برخی رسانههای خاص و نزدیک به افراد تیم استفاده میکند و خودش به صورت مستقل تلاشی برای دادن خوراک خبری به تمامی رسانههای ورزشی ندارد.این درحالیست که از باشگاه سپاهان به عنوان حرفه ای ترین باشگاه ایران یاد می شود و زمانی که خیلی دور هم نیست بخش رسانه ای این باشگاه حرفه ای تر از زمان فعالی فعالیت می کردند.
در میان 4نماینده ایران، از باشگاه شهرخودرو به عنوان باشگاهی خصوصی انتظار بیشتری میرفت که توجهای دقیقتر و حرفهای تر بین دیگر باشگاهها داشته باشد اما متاسفانه باید گفت این باشگاه پایین ترین نمره را بین سایرین میگیرد چرا که نه تنها توجهی به موضوعات حریفان شهرخودرو ندارد بلکه کنفرانسهای خبری مربوط به تیم مشهدی را هم پوشش نمیدهد و حتی در اعلام برگزار شدن یا نشدن نشستها و یا انتشار اخبار و گزارشات جلسات تمرینی تلاش و فعالیت بسیار ضعیفی دارد.
با این تفاسیر باید از مدیران باشگاهها پرسید که هزینه کرد آنها در بخش رسانهای تیم و باشگاهشان چه نتیجهای داشته و آیا آنها هرروز از مدیران رسانهای تیم یا مدیرروابط عمومی باشگاه گزارش یا بیلانی را خواستار هستند؟
ضمن اینکه از مدیران فدراسیون فوتبال انتظار میرود به عنوان متولی فوتبال کشور توجه بیشتری به این مساله داشته باشند و هنگامی که دوره آموزشی رسانهای برگزار میکنند و آن را رزومهای خوب در کارنامه خودشان میدانند، پیگیر نتیجه برگزاری این دوره باشند و با نظارت دقیق روی بخش رسانهای باشگاهها و تیمهای ایرانی که درواقع مانند یک سفارتخانه برای فوتبال ایران هستند، گامی موثر در رشد فوتبال حرفهای کشورمان بردارند.