
حلقه وصل: حجتالاسلام محمدصادق حیدری/ مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه اخیر(27 دی ماه 98)، به ضرورت یادآوری ایّام الله و جلوگیری از فراموشی آن در غبار اتفاقات دیگر تأکید فراوانی نمودند. ایّام الله روزهای ظهور غلبهی دستگاه خدای متعال است که در آن دست قدرت خداوند دیده میشود.
با این معیار عید غدیر نیز -به عنوان عیدالله الاکبر- یوم الله به شمار رفته و فراموشی آن از جملهی فراموشی ایّام الله به حساب میآید؛ خصوصا با همهی تأکیدهای مکرّر و اتمام حجّتهای متعدد بر حق جانشینی ایشان. البته ابلاغ ولایت توسط پیامبر(ص) در روز غدیر، یکی از این اتمام حجتها به شمار میآید و باید معجزات تکوینیای چون فرود آمدن ستارهی آسمان در منزل امیرالمومنین(ع) را نیز به چنین اتمام حجتهایی افزود. روایاتی که در توضیح شأن نزول سوره نجم در مصادر روایی شیعه و اهل سنت وارد شده است، اشاره به چنین معجزه تکوینیای دارد.
چطور این فراموشی به جایی میرسد که بلافاصله بعد از رحلت نبی اکرم(ص)، غصب خلافت صورت میگیرد و به آن اکتفا نشده بلکه آن چنان مصائب سنگینی را نیز بر سر حضرت زهرا(س) درمیآورند؟!
درس گرفتن از حوادث پس از رحلت پیغمبر(ص)، برای جلوگیری از تکرار آن در «عصر غیبت» و جلوگیری از فراموشی ایّام الله بسیار بااهمیّت است.
رسول اکرم(ص) در نهضت خود برای آن که کلمه توحید را محقق کنند و امنیت را برای خداپرستی و توحید فراهم نمایند، با همه صاحبان مناصب اجتماعی-چه نزدیک و چه دور- درگیر شدند و وقتی سرشان را بر زمین گذاشتند همه کسانی که صاحبان این روابط اجتماعی بودند و منتفع از آن بودند، آماده بودند که انتقام کامل و تمام عیاری از نزدیکترین افرادِ به این نهضت و به این شعار بگیرند. مظهر درگیری با آن قدرتها پس از نبی اکرم(ص)، حضرت امیرالمومنین(ع) بودند. در نظام قبیلهمحور، اگر فردی از قبیلهای کشته میشد تمام آن قبیله خونخواهش میشدند و عظمت و اقتدار قبائل اساسا به چنین امری تعریف میشد، به همین دلیل کسی جرئت درگیری و قتال با مشرکین را نداشت و تنها کسی که با شجاعت پا در میدان میگذاشتند امام علی(ع) بودند. به همین دلیل از او کینه بر دل داشتند و تمایل نداشتند که او ولی و خلیفه پس از پیغمبر گردد و پس از رحلت پیغمبر(ص) افرادی با تکیه بر جامعهشناسی دقیق، بر موج این کینه و نفرت ِحاصل از به هم خوردن هویتها و مناصب و روابط اجتماعی، سوار شدند و فضای اجتماعی را به گونهای مدیریت کردند که حضرت ولایت جامعه را به عهده نگیرند.
با این اخلاق قبیله محوری که مظهر دنیاپرستیِ روسای قبائل بود و با آن حاکم و محکوم و نظم اجتماعی درست شده بود، قرنهای متمادی امم مختلفی فریب خورده بودند اما پیامبر اکرم(ص) به همراه امیرالمومنین(ع) در 13 سال این رابطه جهانی- و نه فقط رابطه اجتماعی- را شکستند و توانستند حکومتی را تأسیس کنند.
انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) و با همراهی ملت ایران، توانست با تمسک به راه نبی اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع)، روابط سیاسی مدرن مادی و دوگانه «یا شرقی یا غربی» را شکسته و اسلام را از خرده فرهنگ به یک طرف معادلات جهانی تبدیل کند و دوگانه «اسلام و استکبار» را در عالم جایگزین نماید و توانسته است با وجود -به تعبیر مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم- «وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند» 40 سال مقاومت کند و باقی بماند.
اما خطر آن وسوسهها همچنان ما را تهدید میکند؛ چرا که روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مادی جهانی همچنان به صورت همه جانبه ما را در معرض تغییر سیرت انقلابی مان قرار میدهد و میتواند ایّام الله را به فراموشی بسپارد و این گونه آن قدرت الهیای که ایجاد شده است در معرض خطر قرار بگیرد.