حلقه وصل: مراسم چهارمین سالگرد «ساعت شعر» شامگاه یکشنبه ۸ دیماه در سالن «امیرحسین فردی» حوزه هنری با حضور جمع کثیری از شاعران جوان کشور، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، ناصر فیض مدیر دفتر طنز، علی داودی مدیر دفتر شعر حوزه هنری، سعید بیابانکی شاعر و محمود حبیبیکسبی شاعر برگزار شد.
* «ساعت شعر» باز طراحی جلسات شعر بود
علی داودی مدیر دفتر شعر حوزه هنری در ابتدای مراسم با بیان مطالبی نقش شاعران در شکلگیری حوزه هنری را یادآور شد و گفت: حوزه هنری به شعر شناخته میشده و همچنان همینطور است و شعر صرفا یکی از بخشهای حوزه هنری نیست، شعر پیشانی فعالیتهای حوزه هنری است، طرح و ایده راهاندازی حوزه هنری توسط یک شاعر و یا گروهی از شاعران پیشنهاد و طراحی شد.
وی شعر و شاعری را دو مولفه جداناپذیر حوزه هنری دانست و ادامه داد: شعر جایگاه بلامنازع و بیرقیبی در حوزه هنری داشته و آنچه امروز به عنوان چهرههای بزرگ ادبی میشناسیم حاصل انجمنها و جلسات شعر حوزه هنری است؛ بزرگانی چون مرحوم علی سبزواری، مرحوم مشفق کاشانی، مرحوم مهرداد اوستا، مرحوم قیصر امینپور، مرحوم حسن حسینی و مرحوم سلمان هراتی که از افتخارات فرهنگ و ادب معاصر هستند در همین جلسات حوزه هنری حضور داشتند.
مدیر دفتر شعر حوزه هنری فعالیت نامآوران شعر و ادب معاصر را مرهون سه دهه برگزاری جلسات شعر در حوزه هنری خواند و گفت: «ساعت شعر» پس از تعطیلی جلسات شعر با قدمت ۳۰ سال، با نوعی باز طراحی با فرصت حضور طیف جدیدی از مخاطبان و شاعران شکل گرفت و تمایز آن حضور نسل جدیدی از شاعران است که پیشتر از این در جلسات حوزه هنری نبودند، این را به فال نیک میگیریم و امیدواریم همیشه این جلسه -«ساعت شعر»- جوان باشد و جوانان بهرهمند باشند.
* نقش جلسه شعر در فرهنگ کشور بلامنازع است
داودی به گذشت چهار سال از تشکیل جلسات و نشستهای «ساعت شعر» اشاره و عنوان کرد: وارد سال پنجم «ساعت شعر» شدیم، سالی را پشت سرگذاشتیم سراسر شعر، سفر و خاطره؛ گپ و گفت و شنید، به یاری خدا سالهای پیشِ رو پُربارتر باشد و برنامههای متنوعتری داشته باشیم و از پیشنهادات دوستان بیشتر استفاده کنیم و همچنان تشکیل این برنامهها را مدیون حضور دوستان میدانیم.
وی تصریح کرد: ظاهر این جلسه شعرخوانی است، اما نقشی که در فرهنگ کشور و ادبیات معاصر دارد، تاثیری بلامنازع است.
مدیر دفتر شعر حوزه هنری با خواندن شعر «گاهی گلم پرهیز کن، پرهیز، از خنده پاییز/ هرچند میگوید میخواهد تو را، من نیز/ آخر چرا اینقدر بیفکر و پروایی؛ گاهی حواست نیست زیبایی...» به سخنان خود پایان داد.
* آشنایی من از «جُنگ سوره» در دوران دانشآموزی بود
سعید بیابانکی شاعر پس از شعرخوانی پنج شاعر جوان اظهار کرد: حوزه هنری با شعر شروع به کار کرده و زمانیکه من دانشآموز بودم اولین بار از طریق کتابهای «جُنگ سوره» با حوزه هنری آشنا شدم و در آن نشریه با شعر شاعران خوبی چون «قیصر امینپور»، «سلمان هراتی»، «سیدحسن حسینی»، «مشفق کاشانی»، «اوستا»، «سپیده کاشانی» و دیگر شاعران و اساسا با شعر آشنا شدم و علاقهمند شدم و خداوند تقدیر من را اینطور مقدر کرد که روزی و روزگاری عضو خانواده شریف و هنرمند شاعران شوم.
وی خاطرنشان کرد: زمانی جلسه شعر حوزه هنری چنان اثربخش بود که بسیاری از علاقهمندان به شوق حضور در این جلسه به تهران سفر میکردند و من هم در دوران دانشجویی به شوق خریدن کتاب «تنفس صبح» که سرودههای مرحوم «قیصر امینپور» بود به تهران آمدم و در طول مسیر برگشت همه کتاب را خواندم.
* «ساعت شعر» جلسهای که طراز نقد شعر است
این شاعر با ابراز خوشحالی از کشش و جریان مورد استقبال شعر در حوزه هنری پس از چند نسل از شاعران، گفت: خوشحالم که این جریان به ما رسیده است و در این چهار سال برگزاری جلسات «ساعت شعر» سعی کردیم امانتدار خوبی باشیم، مطالب و آموختههای خود از استادانمان را به نسل بعد که مشتاق و علاقهمند به شعر منتقل کردیم و در جلسات «ساعت شعر» یکشنبهها بسیاری از دوستان از شهرستانها حضور پیدا میکنند.
بیابانکی تبدیل شدن جلسات «ساعت شعر» به طراز و نقد خوب شعر در کشور را موجب افتخار دانست و ادامه داد: بدون هیچ حب و بغض و رفاقتی سعی میکنیم نقد ادبی را به عزیزان یاد داده و آموزش دهیم.
وی خطاب به رئیس حوزه هنری عنوان کرد: تقاضای ما این است که بیشتر حمایت شویم و برای انتشار مجموعهای از آثار شاعران را که در جلسات «ساعت شعر» عرضه و ارائه شده و گردآوری کردیم، تسریع کنید تا به نمایشگاه کتاب برسد و این هدیهای ارزنده برای شاعران است؛ تاکنون ۲ بار موقعیت سفر و اردوهای شعر فراهم شده است که یکبار به یوش و خانه نیما یوشیج رفتیم و بار دیگر به کاشان و بر مزار سهراب سپهری رفتیم که مورد استقبال شاعران کاشان و مدیران فرهنگی کاشان قرار گرفتیم و برنامههای ویژه برای ما ترتیب دادند.
* شعری که بیابانکی برای نخستین بار خواند
شراب عاطفه از جوی صبحدم بردار
قدم به قصد شکست سپاه غم بردار
شب نزول سلام است و بارش کلمات
به پیشواز غزل کاغذ و قلم بردار
شراب نور قلیل است و حلق تشنه کثیر
محبتی کن و از این شراب کم بردار
ببین که عشق به صحرا شبانه باریده است
تو بایزید شو و مهربان قدم بردار
که گفته شادی و غم خواهران ناتنیاند
نقاب از این دو عروس شبیه هم بردار
بیا و راز از این سکهی دو رو بگشای
بیا و پرده از این خنجر دو دَم بردار
بیا که نوبت ایام پادشاهی توست
جلال جام برافکن جمال جم بردار
بس است سلطه سلطانی سیاهی شب
بیا و بیرق فتح سپیدهدم بردار»
* «سرعت» «درمانگر ملال» فضیلت آهستگی را از از بین برد
عبدالحمید ضیایی، شاعر و مدرس فلسفه نیز پس از شعرخوانی ۱۱ شاعر جوان به اهمیت شعر و ستایش ادبیات پرداخت و بیان کرد: در جهان مدرن گویا شایعه شده است که علوم دقیقه، علوم تجربی و علوم فنی اولویت اصلی را دارند و کمتر به ادبیات اعتنا و توجه میشود، «شوپنهاور» -فیلسوف آلمانی- معتقد بود: «زندگی انسان مدرن یک نوسان آونگآسایی هست بین رنج و ملال»؛ ما آونگ هستیم بین «رنج» و «ملال» و در تبیین این حرف کوتاه میگفت دو جور ملال در عالم وجود دارد.
وی ادامه داد: طبق بیان «شوپنهاور» یک «ملال» موقعیتی است و ناشی از نداشتن یک مطلوب خاص است –مطلوبهای بعدی آن را برطرف میکنند و آن ملال گذراست-، اما «ملال» نوع دوم وجودی است و به هیچ وجه از بین نخواهند رفت و حسرت مطلوب خاص نیست، حسرت بیمطلوبی است.
این مدرس فلسفه خاطرنشان کرد: از نظر «شوپنهاور» انسان مدرن دچار ملال شده، برای اینکه این ملال را از بین ببرد به سرعت در برابر فضیلت آهستگی، خشونت و شغل تمسک پیدا کرده و فکر کرده که این مشغولیتها میتوانند ملال او را تسلّی ببخشند، اما غافل بود که شغل هم یک تیغ دو لبه است چرا که همزمان که برای انسان سرگرمی ایجاد میکند ملالهای تازهای به وجود میآورد و ۸۰ درصد مردم جهان شغلهایی خارج از علاقه خود دارند.
انسان مدرن آنقدر بیدار شده که دیگر رویا نخواهد دید
ضیایی افزود: ملال در عالم وجود دارد چه راه حلی برای از بین بردن این ملال هست؟ چند دهه قبل کسانی مثل «کریستوفر فرانک» در کتاب «میرا» و «جورج اورول» در کتاب «۱۹۸۴» ناله سر میدادند که انسان مدرن آنقدر بیدار شده که دیگر رویا نخواهد دید و رویابینی فقط در حدی است که خستگی بیداریاش از بین برود و در همین حد میتواند بخوابد.
وی خاطرنشان کرد: در سه دهه اخیر میبینید که داستان متفاوت شده، دو مکتب «پست مدرنیسم» و «سورئالیسم» به وجود آمدهاند و اثبات کردند که حرف «فرانک» و «جورج اورول» چندان بهرهای از واقعیت نداشته است و ما در روزگار خود با دینی به نام مکتب «پست مدرنیسم» و «سورئالیسم» مواجهیم که اینها پیامبرانی چون «یانگ»، «سالوادور دالی» و «کلود مونه» دارند؛ «ارباب حلقهها» و «هریپاتر» کتاب مقدساش است.
این شاعر و مدرس فلسفه در ادامه، گفت: بشر به سمت رویابینی پیش رفته است؛ در کشور ما متاسفانه این باور وجود دارد که ادبیات و خلاقیت ادبی و هنری چندان جایگاهی ندارد؛ در فضیلت ادبیات خلاقه همین بس که «یوول نوآ هراری» -مورخ جوان- نویسنده کتابهای «انسان خردمند»، «انسان خداگونه» «۲۱ درس برای قرن ۲۱ » مهمترین هنرش این است که از روایتگری برای بیان علم استفاده کرده، اگر شما روایتگری «هراری» را از نوشتههایش حذف کنید تقریبا هیچ موضوع جذابی در کتابهای این دانشمند مورخ و زیستشناس وجود ندارد.
* اقبال جهان به سمت آفرینش هنری است
ضیایی به «اروین یالوم» روان درمانگر «اگزیستانسیالیست» که کتابهای او در جهان و ایران پرفروش است، اشاره و بیان کرد: فضیلتی که در کتابهای این روان درمانگر از جمله «وقتی نیچه گریست»، «اسپینوزا»، «درمان شوپنهاور» وجود دارد، عنصر روایتگری و ادبیات هست؛ آفرینش هنری در ایران ممکن است چندان مورد اعتنا و اقبال قرار نگیرد، اما سمت و سوی جهانی به سمت اقبال و اعتنا به آفرینش هنری است.
وی یادآور شد: اینکه میگویند شعر مرده است، شایعهای بوده است که چند دهه شکل گرفته بود و الان این گمان که سینما و یا رمان میتواند جای شعر را بگیرد، گمانی قابل اثبات نبوده، خوشحالم که امروز در جمع شما شاعران و استادان ادبی حضور دارم و میخواهم بگویم که به شاعری و شعر گفتن خود ببالید و معتقدم هیچ فضیلتی و هنری خداوندانهتر از شاعری و آفرینش هنری در جهان نیست.