به گزارش حلقه وصل، هفتم آذر در تقویم تاریخ ایران به نام روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری شده است.
در این روز و در جریان عملیات مروارید در سال ۱۳۵۹، در حالی که تنها حدود ۲ ماه از آغاز جنگ تحمیلی میگذشت، ناوگان نداجا توانست با ضربات مهلک به نیروی دریایی عراق، توان دریایی رژیم بعث را نابود کند.
از آن سال تاکنون نیروی دریایی ارتش دستخوش تغییرات زیادی شد به گونهای که از یک نیروی ساحلی در خلیج فارس، پس از ۴ دهه اکنون به یک نیروی راهبردی با ماموریت حضور در دریاهای دوردست تبدیل شده است.
امیر دریادار حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتگویی تفصیلی، به بیان نکات مهمی درباره این نیرو، آینده آن و ساخت تجهیزات جدید برای افزایش توان رزم دریایی پرداخته است.
دریادار خانزادی ازجمله فرماندهان باسابقه درخشان و آکادمیک در حوزه دریایی است که در تاریخ ۱۴ آبان سال ۹۶ با حکم فرماندهی معظم کل قوا، به فرماندهی نداجا منصوب شد.
متن کامل گفتگو با دریادار خانزادی را در ادامه میخوانید:
** از تحصیل در رشته تجربی تا فرمانده نیروی دریایی
در ابتدای این گفتگو جا دارد تا فرا رسیدن هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش را به شما و همه همکارانتان در نداجا تبریک بگویم و به عنوان اولین سوال خواهش میکنم بفرمایید شما چطور وارد نیروی دریایی شدید (با توجه به اینکه در دوران تحصیل دبیرستان رشته تجربی میخواندید)؟ و چه روندی را تا رسیدن به فرماندهی این نیرو طی کردید؟
من متولد ۲۷ دی ۱۳۴۶ در گرگان هستم. مدرسه ابتدایی را در همان نزدیکی خانهمان که در محله قلعه کهنه در پایین شهرگرگان که امروز به نام گرگان جدید شناخته میشود گذراندم، پدرم درجهدار ژاندارمری بود و راهنمایی که الان مقطع دوم متوسطه است را زمانی پشت سرگذاشتم که مصادف بود با وقوع انقلاب اسلامی و دبیرستان را هم در مدرسه شهید رجایی در رشته تجربی خواندم.
در آن سالها هیچ رشته ورزشی نبود که در آن شرکت نکرده باشم. البته وضع مالیمان هم طوری بود که حتی تور والیبال را هم خودمان میبافتیم و به جهت انجام کارهای ورزشی یک بدن ورزیده داشتم. به طوری که وقتی به استخدام نیروی دریایی ارتش درآمدم ۴۸ کیلو بودم.
من با یک نفر از دوستانم با هم درس میخواندیم و قصد داشتیم رشته دانشگاهیمان هم مشابه همدیگر باشد.برای همین هنگام انتخاب رشته با یکدیگر همه رشتههای پزشکی را که میتوانستیم انتخاب کردیم و حتی علوم آزمایشگاهی را هم انتخاب کردیم و وقتی انتخاب رشتهها تمام شد هنوز چند جای خالی باقیمانده بود. وقتی به خانه آمدم پدرم گفت که رشته غیرمتمرکز ستاره دار افسری نیروی دریایی را هم انتخاب کنم. من خیلی با این حوزه آشنا نبودم ولی چون پدرم توصیه کرده بود انتخاب کردم و نهایتاً وقتی جواب کنکور آمد من در دو رشته قبول شدم. یکی علوم آزمایشگاهی تبریز و یکی هم همین رشته غیرمتمرکز افسری نیروی دریایی.
سال ۶۵ و تقریباً اواخر جنگ بود و پدرم اصرار داشت که من رشته نیروی دریایی را انتخاب کنم. نهایتاً به توصیه ایشان این کار را کردم و اینجا بود که از آن دوست قدیمیام جدا شدم چون ایشان به دلیل یک مشکل جسمی که داشت نمیتوانست وارد نیروی دریایی شود.
وقتی برای مصاحبه رفتم میدانستم که مشکل خاصی نخواهد بود چون درس من خیلی خوب بود و برای همین مصاحبه را هم در زمینه علمی و هم گزینش به راحتی قبول شدم و چون از یک خانواده نظامی بودیم میشود گفت تا حدی تأیید شده هم بودیم. بعد از مصاحبه نوبت سنجش آمادگی جسمانی رسید که من چون در گذشته ورزش میکردم در این حوزه هم مشکلی نداشتم اما تنها مشکل من این بود که صورتم خیلی جوش میزد. در واقع بعضی افراد در سن بلوغ صورتشان کمتر جوش میزند و برخی هم خیلی زیاد. من جزو خیلی زیادها بودم. به من گفتند صورت شما زیاد جوش میزند و باید درمان شود. چون افسر نیروی دریایی باید خوش تیپ باشد.
آنجا فهمیدم که این رشته یک سهمیه مشخصی داشت و افرادی که شرایط فیزیکی خیلی خوبی داشتند قبلاً انتخاب شده بودند و این سهمیه پر شده بود و من به لیست رزرو رفتم و گفتند اگر نیاز بود شما را صدا میکنیم.
به گرگان برگشتم. ما در آن زمان یک آموزشگاه ماشین نویسی با دستگاه تایپ مکانیکی قدیمی داشتیم و به همین خاطر هم همه خانواده ما مدرک ماشین نویسی تایپ فارسی درجه یک را از فنی و حرفه ای با سرعت ۱۶۰ حرف در دقیقه گرفته بودند و من خودم هم آنجا مربی بودم. تصمیم گرفتم مجدداً درس بخوانم چون یک سال دیگر برای کنکور وقت داشتم. یادم هست که حتی کتاب فیزیک هالیدی را هم خریدم و در واقع میشود گفت از فضای نیروی دریایی جدا شدم. در آن زمان خانههای کمی تلفن داشتند و پدر من هم خیلی تمایلی به داشتن تلفن در منزل نداشت.
بنابراین اگر نیاز به تلفن بود باید در آموزشگاه از آن استفاده میکردیم. یک روز در آموزشگاه با من تماس گرفتند و گفتند شما در لیست رزرو بودید و خواستند که مجدداً برای مصاحبه به تهران بروم. در آنجا یک کارمند و یک افسر نیروی دریایی بود که به من گفتند سهمیه نیرو پر شده و ما میخواهیم شما را برای شرکت ملی نفتکش انتخاب کنیم. قبول نکردم و گفتم اگر قرار نیست افسر نیروی دریایی باشم پس اصلاً نمیخواهم.
آن دو نفر کمی با هم صحبت کردند و نهایتاً یکی از کسانی که در رشته نیروی دریایی انتخاب شده بود را به جای من به شرکت ملی نفتکش منتقل کردند و من قبول شدم. یادم هست درآن مقطع که ما دانشجو بودیم حقوق ما ۸۰۰ و خوردهای بود که بعدا به ۱۱۳۰ تومان رسید اما همان زمان دانشجویانی که در شرکت ملی نفتکش بودند ۱۵ هزار تومان حقوق میگرفتند. البته کار آنها هم سختی خودش را دارد و معمولاً در مأموریتهای برون مرزی هستند.
وارد دانشگاه که شدم تاحدود سه سال خیلی در جلوی چشم نبودم تا اینکه از سال سوم کم کم شناخت ما بیشتر شد و من وارد یک دوره جدید شدم. اواخر سال ۶۹ فارغالتحصیل شدم و دانشگاه تشخیص داد تا بنده را همانجا نگه دارد. ۶ ماه در نوشهر بودم و بعد به یگان خدمتی در بندرعباس رفتم که ناو نیروبر لاوان بود که توانمندی عملیات آبی خاکی را هم داشت. آنجا افسر مخابرات شدم و بعد از مدتی به عنوان افسر توپخانه و ملوان انتخاب شدم و درآن مقطع به خاطر نوع توانمندی که شناور ما داشت تقریبا تمام جزایر ایران را رفتم.
مدتی بعد به یگان هوادریا جهت طی دوره خلبانی پاورکرافت منتقل شدم و بعد از یک سال وقتی استاد خلبان وضعیت ما را چک میکرد (ناخداسربازی) وقتی گواهینامه خلبان دومی من را امضا کرد گفت شما مستعدتر از اینها هستید و اگر محدودیت استاندارد نبود من برگه شما را به عنوان خلبان فرمانده امضا میکردم.
در فاصله یک سال من توانستم ساعت پرواز خودم را پر کنم و به عنوان خلبان یک انتخاب شدم. بعد از آن به ناوتیپ سطحی برگشتم و افسر توپخانه، ملوان، موشک و زیردریایی در ناوشکن البرز شدم. این جابجایی بین یگان سطحی و هوادریا چند بار دیگر هم تکرار شد و این بار که به هوادریا برگشتم رئیس عملیات اسکادران شدم و بعد مجدداً به ناو تیپ سطحی رفتم و با یکی از ناوگروهها در عملیات برون مرزی در دریای سرخ شرکت کردم و مجدداً به هوادریا برگشته به عنوان فرمانده دوم اسکادران و بعد فرمانده اسکادران انتخاب شدم سپس استاد خلبان و تست پایلوت شدم و در سال ۸۱ به ستاد نیروی دریایی ارتش رفتم. در آن مقطع که در جنوب بودم در همه رزمایشها حتی اولین رزمایش مرکب ایران و پاکستان هم شرکت کردم.
** طی دوره کارشناسی ارشد طراجی جنگ دریایی در پاکستان
در ستاد نیروی دریایی به عنوان جانشین مدیریت آموزش پایه و تکمیلی و بعداً مدیر آموزش یگانی شدم و سپس در سال ۸۴ در مقطع کارشناسی ارشد به دانشگاه جنگ (دافوس) رفتم و دو سال بعد ازآنجا فارغ التحصیل شدم و در همان مقطع نیز برای طی دوره کارشناسی ارشد طراحی جنگ دریایی به پاکستان اعزام شدم.
آن سال در پاکستان خیلی شرایط حساسی بود، خانم بینظیر بوتو ترور شد و به دانشگاه ما هم حمله انتحاری کردند. یک موتور پیک پیتزا در جلوی دانشگاه خودش را منفجر کرد و موتور دوم که آن هم عامل انتحاری بود به داخل ما آمد و تقریباً من در ده متری او بودم. افراد زیادی جلوی او را گرفتند و او خودش را منفجر کرد که البته به من آسیبی نرسید.
دوره حضور در پاکستان برای من بسیار سخت و البته تجربه گرانبهایی بود. بعد از آن یک سال در دانشگاه دافوس به عنوان استاد تدریس کردم و بعد با تأکید امیرسیاری به ستاد نیروی دریایی که خودم هم به آن علاقه مند بودم برگشتم و مدیریت طرحهای آموزشی را برعهده گرفتم. همان موقع هم تدریس میکردم و هم با مراکز مختلف همکاری فنی داشتم. یک روز به من خبر دادند که امیر سیاری با من کار دارد گفتم به ایشان بفرمایید من فلان جا و با لباس شخصی هستم گفتند زود لباس نظامیات را بپوش و مرکز مطالعات راهبردی ارتش بیا.
آنجا امیر سیاری به من گفت امروز دستور دادم تا شما به عنوان معاون طرح و برنامه منصوب شوید من خودم فکر هرکجا را میکرد جز این معاونت چون خیلی با آن آشنا نبودم ولی مثلاً تمایل داشتم که معاون آموزش باشم. حکم را در تاریخ ۱ مرداد ۹۱ درحالیکه من هنوز دانشجوی دکتری در دانشگاه عالی دفاع ملی بودم و رسالهام تمام نشده بود صادر کردند. این حوزه برای من تازگی داشت و چون میدانستم شرایط سخت خواهد بود خانواده را برای مدتی به شهرستان فرستادم و فکر میکردم برای بچههای طرح و برنامه هم دوره سختی بود چون کسی به آنجا رفته بود که اصلاً خانه نمیرفت سه ماه بعد امیر سیاری من را صدا کردند و گفتند میخواهم از شما بابت زحماتی که این مدت کشیدید تشکر کنم و به ایشان گفتم من هنوز کاری نکردم و فقط مشغول سازماندهی هستم اما ایشان گفت در این معاونت افرادی هستند که از لحاظ سابقه از شما ارشدترند ولی وقتی به خوبی دارند کار میکنند یعنی مدیریت شما خوب بوده است.
در مدت حضور من در این معاونت برنامههای ۵ ساله توسعه نیروی دریایی را برمبنای طرح نیروی دریایی آینده طراحی کردیم و چند طرح خوب آنجا نوشتیم که مبنای توسعه این نیرو شد و تا الان هم ادامه دارد آن مقطع برای من دوران خوبی بود هم نیروی دریایی یک مقطع خوب را پشت سرگذاشت و هم خود من رشد خوبی کردم. و اگر امروز میبینیم که شناخت مردم و در واقع شناخت ملی نسبت به این حوزه بیشتر شده نتیجه زحماتی است که در ان مقاطع کشیده شد.
** نمیدانستم فرمانده نیرو شدهام
حضور در معاونت طرح و برنامه برای من که هنوز دانشجوی دکتری بودم سخت شد ولی در سال ۹۴ توانستم رسالهام را ارائه دهم. نیروی دریایی هم مرتب پوست اندازی میکرد و از خلیج فارس به سمت اقیانوسها و دریای آزاد میرفت. سال ۹۶ همراه امیر سیاری در اجلاس قدرت دریایی در ایتالیا بودیم بعد از سخنرانی ایشان که خیلی هم مورد استقبال کشورهای دیگر قرار گرفت از من پرسیدند اگر شما امروز معاون هماهنگ کننده نیرو که نفر سوم نیرو است شوید چه میکنید. گفتم تیمی که خوب گل میزند، ترکیبش را دست نمیزنند. ما در خدمت شما هستیم و کارها هم خوب پیش میرود. اما به خاطر اصرار ایشان برخی مسائل را مطرح کردم. سوار هواپیما که شدیم، ایشان به من گفتند اگر ۲۰ درصد احتمال داشته باشد که شما فرمانده نیروی دریایی شوید چه میکنید؟ من اصلا فکرش را هم نکرده بودم ولی چون ایشان سوال کرد یک طرح اجمالی و ترکیبی که در ذهنم بود را گفتم. بعد ایشان فرمودند که ظاهرا بعد از ۱۰ سال قرار است این اتفاق بیفتد و شما هم یکی از گزینههای مطرح هستید.
۱۴ آبان ۹۶ یادم هست که یک شنبه شب بود امیر موسوی ساعت ۸ شب با من تماس گرفتند و گفتند که میتوانی به ستاد آجا بیایی گفتم میتوانم ولی ممکن است ترافیک اتوبان رسالت کمی شما را معطل کند. ایشان فرمودند که پس صبر کن و فردا بیا. همانجا با امیر سیاری تماس گرفتم تا به ایشان اطلاع بدهم. امیر سیاری به همراه رئیس سازمان عقیدتی و حفاظت اطلاعات در کرمانشاه بودند. من به ایشان موضوع را گفتم و ایشان فرمودند که به امیر موسوی بگویید فردا به اتفاق همدیگر به دفتر ایشان میرویم.
هنوز تلفن را قطع نکرده بودم که شنیدم امیر سیاری به اطرافیانشان گفتند خوب گویا فرمانده نیرو هم مشخص شد. من بازهم متوجه نشدم و فکر کردم از میان کاندیداها بالاخره یکی انتخاب شده است و تلفن را قطع کردم. فردای آن روز ساعت ۷:۳۰ با هم به دفتر امیر موسوی رفتیم ایشان بلافاصله تا من را دیدند گفتند مبارک است. آنجا متوجه موضوع شدم ولی اصلا انتظارش را نداشتم و شوکه شدم تا اینکه بعداً حکم فرمانده معظم کل قوا برای من آمد و اینطور کسی که در ورودی سال ۶۵ در لیست سهمیه قرار گرفته بود به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش انتخاب شد.
** آقا گفتند این طرح بلند پروازانه است اما آن را دنبال کنید
در سالهای اخیر نیروی دریایی به عنوان یک نیروی راهبردی معرفی شده است. طی چند سال اخیر که کارهای بزرگی در نیروی دریایی صورت گرفت متوجه شدیم که معنا و مفهوم راهبردی چیست اما از نظر شما به عنوان فرمانده نیروی دریایی و کسی که از نزدیک در جریان جزئیات ماموریتهای و اقدامات نیرو هستید این راهبردی بودن چه اقتضائاتی دارد؟
انتخاب عنوان راهبردی برای نیروی دریایی نشان از نگاه بلند حضرت آقا به مسئله دریا و نیروی دریایی نشات گرفته است. ایشان در تاریخ ۱۴ مهر ۸۸ در دانشگاه نیروی دریایی در نوشهر فرمودند نیروی دریایی که امروز همه ما میهمان آن هستیم در بسیاری از نقاط عالم و کشور ما یک نیروی راهبردی است و به نیروی دریایی باید به عنوان یک نیروی راهبردی نگریسته شود.
در آن زمان ما خیلی به خودمان بالیدیم اما مفهوم این حرف را هرچه که جلوتر رفتیم درک کردیم. یک هفته بعد از آن بود که در همین اتاق، امیر سیاری مرا خواستند. در آن زمان من هنوز معاون طرح و برنامه نبودم در آموزش خدمت می کردم و دوره دانشگاه عالی دفاع ملی را آغاز کرده بودم. به من نشریه ای را نشان دادند و گفتند این نشریه را بخوان. در آن یک مقاله از یک دانشجو درباره نیروی دریایی راهبردی نوشته شده بود.
با اطلاعاتی که ما داشتیم، فهمیدیم که این مقاله خیلی بی ربط و ضعیف است. از امیر سیاری خواستم که یک نقدی براین مقاله بنویسم اما امیر سیاری یک مقاله دیگر به من دادند و گفتند این راهم بخوان. آنجا یک افسری درباره نیروی دریایی چیزی نوشته بود من گفتم این هم غلط است و اجازه بدهید من چیزی درباره این بنویسم. گفتند مسئله من این نیست. دغدغه من این است که نکند در این فضا چیزی درباره نیروی دریایی راهبردی ایجاد شود و ما مجبور شویم آن راه را طی کنیم. ما باید خودمان طرحی تحت عنوان نیروی دریایی راهبردی داشته باشیم که آینده نیروی دریایی را ترسیم کند.
این کار تقریبا شبانه روزی دنبال شد و من خدمت ایشان گفتم چند نفر با تحصیلات دکترا و افسری می خواهیم و یکسال هم زمان لازم داریم. ایشان گفتند آن چند نفری که گفتید نداریم و آن زمانی هم که مد نظر شما است را نداریم. من به ایشان گفتم چقدر زمان داریم. امیر سیاری گفت: اگر به من بگویی فردا طرح آماده است من خوشحال میشوم.
کار را به صورت شبانه روزی دنبال کردیم.مطالب که آماده می شد نزد امیر سیاری می رفتم و با ایشان چک می کردم و با تدابیر رهبر انقلاب تطبیق می دادیم.
ما این سند را با تدابیر آقا انطباق دادیم تا این سند در بهمن ماه آماده شد. زمانی که امیر سیاری برای الحاق ناوشکن جماران به بندرعباس رفته بود تا شرایط را آماده کند که حضرت آقا تشریف بیاورند، من هر روز آخرین اصلاحات را روی این سند انجام می دادم و با یک پیک ویژه خدمت ایشان می رسید و ایشان طرح را بررسی و اصلاح می کردند.
یک شب ساعت ۱۱، من از آنجایی که به تایپ فارسی تسلط داشتم تمام حرف های ایشان را که پشت تلفن می گفتند تایپ می کردم. ایشان گفت همه اینهایی را که گفتم نوشتی؟ گفتم همه اینها که گفتید انجام شد.
وقتی می خواستم مطالب نوشته شده را ذخیره کنم، سیستم هنگ کرد و تا ساعت ۳ صبح طول کشید. نهایتا مجبور شدم سیستم را خاموش و روشن کردم اما دیدم همه آنهایی را که نوشته بودم ذخیره نشده است لذا همه آن چیزی هایی را که در ذهنم بودم نوشتم تا این سند آماده شد. سند را به بندر عباس فرستادم و منتظر بودم صدایی از جنوب بلند شود. ساعت ۷ یا ۸ غروب بود که امیر سیاری با من تماس گرفتند و گفتند خیلی از چیزهایی که من گفتم در این سند آورده نشده است. من گفتم دیشب می خواستم کامپیوتر را از پنجره به بیرون پرتاب کنم. ایشان من را به شکیبایی دعوت کردند و با هم اصلاحات را انجام دادیم و در روز ۳۰ بهمن سال ۸۸ امیر سیاری بخشی از سند را خدمت آقا که برای افتتاح ناوشکن جمارات تشریف آورده بودند، ارائه کردند. آقا گفتند این طرح آقای سیاری بلند پروازانه است اما همین طرح را دنبال کنید.
من بعدا معاون طرح وبرنامه نیروی دریایی شدم و این طرح را علمی تر و کامل تر کردیم تا به برنامه توسعه ۵ساله تبدیل شد و طب آن تا افق ۲۰۲۰ را برای اینده نداجا پیش بینی کردیم که این طرح کامل اجرا شود.
اکنون بخش قابل توجهی از طرح اجرا شده و در بخشهایی نیز اصلاحاتی اعمال کردیم که قدری افق طرح را دورتر ترسیم کند. مثلا در حوزه زیر سطحی ما باید به فناوری های پیشرفته ای دست پیدا می کردیم که در سالهای گذشته این اتفاق افتاد و حالا زمان تولید انبوه فرار سیده است. با انباشت علم و فناوری که صورت گرفته است امروز امکان تولید انبوه وجود دارد و امروز هرچیزی که برای توسعه یک نیروی دریای لازم است را در اختیار داریم.
بعدا حضرت آقا فرمودند که نفس اینکه جوانان یک کشور دریا را در سیطره قدرت خود بگیرند و نفس حضور در دریا خودش قدرت است. اگر بخواهیم این حرف را تفسیر کنیم معنای آن این است که برای حضور در دریا به دانش و تجهیزات خاص و پیشرفتهای نیاز است. تجهیرات دریایی به دلیل شرایط سخت کاری جزو پیچیده ترین تجهیزات هستند و در بالاترین سطح فناروی قرار دارند. شما اگر می خواهید یک خودرو بسازید د رعرض بیست و چند ساعت می توانید چندین خودرو بسازید البته وقتی خط تولید آماده باشد اما در حوزه تجهیزات دریایی وقتی به ساخت زیر دریایی دیزلی میرسید ۸ میلیون نفر ساعت کار می برد تا یک زیر دریایی دیزل ساخته بشود.
وقتی موشکی در آسمان یا زمین بکار می برید و میخواهید همان موشک را روی دریا عملیاتی کنید، معادلاتش فرق می کند. در اینجا تجهیزات نیاز به پایدار کننده دارند زیرا باید در همه حال هدف و مکان آینده هدف را دنبال کند.
سکوی موشک هیچ وقت پایدار نیست زیرا ناو و زیر دریایی دائم در حال تکان خوردن هستند. همه اینها را که کنار هم میگذاریم می بینیم نیروی دریایی از لحاظ دانش و تخصص و نیروی انسانی یک نیروی بسیار با دانش و فناوری پایه است. این نیرو اصلا در مرزهای کشور کار نمی کند. به محض اینکه طناب را از اسکله باز می کنند، با عوب راز آب های داخلی، وارد آبهای بین المللی می شود. تا اینجا حقوق و قوانین داخلی مطرح بود اما به محض حضور در آب های بین المللی، قوانین و حقوق بین المللی حاکم است. متاسفانه امروز زبان انگلیسی زبان بین المللی است. ما باید به نقطهای برسیم که در علوم و دانش تبدیل به مرجع بشویم تا همه مجبور باشند به زبان فارسی صحبت کنند.
خوب شما که همه این موضوعات را رعایت کردید تازه می شود دریا نوردی. نیروی دریایی قرار است بجنگد و از منافع کشور در دریا دفاع بکند. نقطه مقابل این صف آرایی توانمندی و قدرت طرف مقابل است. امروز قدرتهای استکباری در این محدوده (خلیج فارس) حضور دارند. ما قرار است همزمان با سطح، در زیر سطح و آسمان هم بجنگیم و امنیت را برقرار کنیم. کوچکترین اقدامات تاکتیکی نیروی دریایی تاثیرات کلان و راهبردی دارد. اگر خطایی در دریا اتفاق بیافتد این خطا تمام کشور را متاثر می کند. اگر نیروهای ما در حال تلاش هستند تا با دزدان دریایی مقابله کنند در حقیقت امنیت اقتصاد کشور را تامین می کنند.
لذا اقدامات تاکتیکی نیروی دریایی با مسائل کلان امنیت ملی در ارتباط است و به همین دلیل است که نیروی دریایی یک نیروی راهبردی است. اقدامات تاکتیکی نیروی دریایی تاثیرات کلان ملی منطقهای و بین المللی دارد.
** بزرگ شده تحریم هستیم
شما در صحبت هایتان به موضع زیرسطحیها اشاره کردید. ما اولین زیردریاییهایمان را اوایل دهه هفتاد شمسی از روسیه خریدیم ولی بعدا به سمت ساخت زیر دریاییهای کلاس غدیر و فاتح رفتیم. این توانمندی در حوزه ساخت زیردریایی که یکی از پیچیده ترین فناوری های ساخت بشر است از کجا آمد و چه برنامه ای برای آینده این حوزه دارید؟
آن چیزی که ما را به سمت ساخت و تمرکز بر توان دفاعی و خود کفایی هدایت کرد تدابیر مقاوم معطم رهبری بود که فرمودند حوزه دفاع نمیتواند یک بحث عاریهای باشد و نمی توان در حوزه دفاع و امنیت کشور تنها به خرید تجهیزات از خارج بسنده کرد. خودمان باید وارد این حوزه شویم. البته در حوزه نظامی از همان ابتدای انقلاب تحریمها وجود داشت. اگر امروز صحبت از تحریم میشود ما از همان ابتدای انقلاب اسلامی در بخش دفاع تحریم صد در صدی داشتیم به نوعی بزرگ شده تحریم هستیم و در فضای تحریم رشد بلوغ یافتهایم البته خیلی به ما سخت گذشت اما تجربه خوبی بود.
در این مسیر کسی از بیرون چیزی به ما نمیداد و از طرف دیگر ما نیاز داشتیم به این که تجهیزاتمان رابرای دفاع از مملکت حفظ کنیم. کار را با ساخت قطعات شروع کردیم. تمرکز کردیم بر ظرفیت مراکز آموزشی و نیروهای جوان و دانشمندان ایرانی. کم کم که این فضا به جلو رفت بهجایی رسیدیم که میتوانستیم ناوهای توپدار کلاس قائم را بسازیم. بعدا اندازه ناوها بزرگتر شد و رفتیم به سمت ناوهای موشک انداز که داستان این روند در این مجال نمی گنجد. یعنی موشک و سیستم های کنترل آتش را ساختیم و پایدار کنندههای یکپارچه ساز سیستم سلاح را پای کار آوردیم و سلاح ها یکپارچه و شبکهای شد. بعد رادارهای آرایهای را ساختیم.
دهه ۷۰ زیر دریایی وارد کشور شد و ما با زیر دریایی آشنا شدیم. خیلی زود کار ساخت زیر دریایی را شروع کردیم و با زیردریایی میدجت شروع کردیم. به اینها زیر دریایی سبک می گویند. وقتی در ناو لاوان خدمت می کردم اولین زیردریایی که در اصفهان ساخته شد وقتی در بندرعباس به آب انداخته شد ۴۸ ساعت بعد کنار اسکله غرق شد. البته آسیب جانی نداشتیم اما اولین زیردریایی کنار اسکله غرق شد که این زیردریایی کلاس نهنگ بود. بعد این زیردریایی از آب بیرون کشیده شد و بر اساس آن زیردریایی نهنگ ساخته شد که الان هم مشغول خدمت است.
الان این زیردریایی نهنگ کجاست؟
این زیر دریاییها از میدجت ها توانایی کمتری دارد و به عنوان یک دستاورد دفاعی در اختیار داریم و در عملیات بکار گرفته نمیشود.
بعد رفتیم سراغ کلاس میدجت و اولین توفیقات ما آنجا بود. وقتی زیردریایی ۹۴۱ به عنوان اولین زیردریایی کلاس غدیر ساخته شد، شما می دانید زیردریایی هرقدر کوچک شود، برای اینکه فضای بیشتری به سلاح و تجهیزات بدهیم باید به سراغ وسایلی برویم که ریسک کاربری آنها بیشتر از شناورهای بزرگ است در واقع ما کار را با خطر پذیری شروع کردیم و امروز زیر دریاییهای غدیر عملیاتی و در خط تولید هستند.
همزمان با این کار، ساخت اژدر را شروع کردیم که کار بسیار پیچیدهای است. وقتی ۲۰۰ متر زیر آب می خواهید سلاح شلیک کنید نیاز به دادههای آکوستیکی دارید. باید از طریق اصوات اطلاعات را جمع آوری کنید و بعد از فناوری برخوردار باشید که در عمق ۲۰۰ متری با آن فشار رطوبت سلاح بتواند هدف را پیدا کند به آن حمله کند و آن را از بین ببرد که اژدر والفجر محصول این تلاش بود.
بلافاصله بعد از آن، کار ساخت زیر دریایی کلاس فاتح در وزارت دفاع آغاز شد. روزی در یکی از کشورها، از یک زیردریایی بروز بازدید کردیم. خیلی علاقه مند بودم که کشور ما هم توانایی این را پیدا کند که چیزی مثل آن بسازد. وقتی فاتح آماده عملیات شد همان چیزی را که روزی آرزوی آن را داشتیم توانستیم ببینیم. یک زیردریایی با سطح فناوری بسیار بالا و پیشرفته و بسیار جدید و با توانایی های بالا.
** عضویت نداجا در باشگاه دارندگان موشک زیردریایی
فاتح امروز نه تنها اژدر پرتاب می کند، از زیر آب هم موشک شلیک میکند و نیروی دریایی در سال ۹۷ به باشگاه دارندگان موشک زیر دریایی ملحق شد و به سرعت این فضا توسعه پیدا کرد و آن چیزی که آزمایش شد در اختیار ناوگان قرار گرفت تا استفاده شود. وقتی شما به یک فناروی دست پیدا می کنید توسعه دادن آن به سرعت افزایش پیدا می کند و می توان برد و دقت آن را هم افزایش داد و این موشک زیر آبی منشایی شد برای توسعه موشکهای ما.
موشکهای ما امروز با نگاه به موشک جاسک ۲ توانایی شان خیلی افزایش پیدا کرد و با سرعت و قدرت دقت بالاتر و قدرت تخریب بالاتر در اختیار قرار گرفتند. امروز موشکی ما یکی از نقاط امیدوار کننده و قابل توسعه است و روی ناوشکن ها هم اتفاقات خوبی در این حوزه در حال اتفاق است.
**زیردریایی «فاتح۴» با تغییرات جدید میآید
نمونه های دیگری هم از فاتح تولید شده است؟
فاتح ۲و۳ همین الان در خط تولید است. یعنی اگر فرصتی باشد که فاتح ۲ و ۳ را بازدید کنید می بینید که آنها در حال ساخت هستند و خیلی با سرعت پیش می روند و فاتح ۴ هم فناوری جدید و بهتری خواهد داشت. ما فرض را بر این گذاشتیم که وقتی یک فناوری را جلو می بریم همینطور که جلو می رود تکنیک ها هم تغییر کند.
آیا ساخت زیردریایی با تناژ بالاتر ماند بعثت در دستور کار قرار دارد؟
زیردریایی بعثت پروژه بعدی است که کار مفهمومی آن انجام شده و به زودی کار ساخت آن نیز آغاز می شود.
** ** جزئیات جدید از ناو دماوند
نیروی راهبردی تجهیزات راهبردی هم میخواهد. در شناورهای سطحی، از سال ۸۸ که جماران رونمایی شد، ساخت آن بیش از ۱۰ سال طول کشید و در همان زمان فرمانده کل قوا تاکید کردند که ناوشکن های بعدی باید در زمان کوتاه تری ساخته شود. چه تغییراتی در نمونه های بعدی ناوهای سطحی انجام خواهد شد و آیا در شناورهای سطحی هم به سمت ساخت ناوشکن های با تُناژ بالاتر خواهید رفت؟
همانطور که اشاره کردید فرمان آقا این بود که موج ۲ بهتر از موج ۱ وموج ۳ بهتر از موج ۲ باشد و سریال ساخت شناروهای کلاس موج که جماران سر آغاز آن بود در این مسیر حرکت خواهد کرد. ماهر قدر جلو آمدیم تجربه کردیم و بر اساس آن ایرادات و اشکالات را اصلاح کردیم و توانمندی های ما افزایش پیدا کرد. ناوشکن های بعدی وضعیت بهتری پیدا کردند و مثلا ناوشکن سهند خیلی وضعیت بهتری نسبت به شناورهای قبلی دارد.
البته ما به سنهد قانع نیستیم و سنهد هنوز نیاز به تغییر دارد و بخش زیادی از این تعییرات در دماوند ایجاد شده است. بعد از حادثه ای که برای دماوند در دریای خزر اتفاق افتاد ما بلافاصله اواخر سال ۹۶ کار احیا را شروع کردیم و سازه جدید را متناسب با شرایط طوفانی دریای خزر ساختیم.
دریای خزر بزرگتر از خلیج فارس است و ۸۰۰ تا ۹۰۰ متر عمق دارد و شناورهای ۳۰۰۰ تنی در آن غرق می شوند. ماباید برای دماوند فکر دیگری میکردیم. سازه دماوند را در ابعاد مختلف تقویت کردیم، سیستم رانش آن را تغییر دادیم و همینطور سامانهای سنجنده و رادارهای آن را.
در شرایط طوفانی، سیستم هایی که سبک شناسایی آنها بر اساس گردش است و رادار سطحی که دائم باید در شرایط مواج بچرخند وقتی این رادار ها بزرگتر می شوند طبیعی است که این تکان ها تاثیراتی خود را می گذارد. در حال حذف این رادارهار هستیم و از رادار آرایه فازی چهار وجهی استاتیک استفاده می کنیم که موجب میشود بقیه رادارهای جمع و در این سامانه تجمیع شود.
موشک ها هم از عرشه جمع می شود و به شکل عمود پرتاب در داخل عرشه قرار می گیرد.
یعنی قطعا دماوند را لانچرهای عمودپرتاب خواهیم دید؟
بله. موشکهای عمود پرتاب در ساحل توفیقاتی خوبی از قبل داشته است اما وقتی سلاحی روی یگان شناور می رود مسائل پایداری موضوعات جدید را دیکته می کند. بنابراین عمود پرتاب شدن این موشکها روی شناور علاوه بر اینکه قابلیت های زیادی به آن میدهد و شناور میتواند موشکهای بیشتری با خود حمل کند، یک الزامات فنی را هم دیکته می کند که امروز به آن دست پیدا کرده ایم. الان روی دماوند سیلوهای موشک عمودپرتاب در حال نصب است و علاوهبر آن، روی ناوشکن دنا که در ناوگان جنوب در حال ساخت است نیز این کار در حال انجام است.
موشک ها از چه نوعی هستند؟
معمولا کشور ها اطلاعات تسلیحاتشان را در اختیار دیگران نمی گذارند اما این موشک به عنوان یک موشک میانبرد توانایی بسیار خوبی دارد.
البته ناو دماوند در حوزه های دیگر هم تغییراتی کرده است. مثلا قبلا یک موتورخانه داشتیم با دوموتور بزرگ الان موتورخانه کوچک شده و تبدیل به دوموتورخانه با چهار موتور کوچک شده است. قبلا دماوند دو شفت داشت و الان تبدیل شده به چهار شفت که یک قابلیت مانور ویژهای را برای دماوند ایجاد میکند.
** موشک های عمود پرتاب از نوع میان برد هستند
رهبر معظم انقلاب بارها روی اهمیت پدافند هوایی شناورها تاکید کردند و طبیعی هم هست وقتی شناوری در دریا قرار می گیرد باید بتواند از خودش در برابر تهدیدات هوایی نیز محافظت کند. چه برنامه ای در این حوزه دارید؟
بله. با فرض اینکه نفس حضور در دریا قدرت است، اگر بخواهید بجنگید باید مراقب باشید که مورد آسیب واقع نشوید. وقتی کسی از دور شما را می بیند و پرتابهای به سمت شما پرتاب میکند باید مراقب باشید که چه از سطح و یا زیر سطح مورد هدف قرار نگیرید. باید بتوانید موشک یا اژدر را شناسایی کنید و اقدامات مقابلهای انجام دهید. به همین منظور برای ناوشکن ها لایههای دفاعی مختلفی تعریف شده است. در یک لایه دفاعی همانطور که گفتم موشکهای عمود پرتاب در حال نصب هستند. این موشک ها ضد کروز هستند و هر موشک کروزی که به سمت شناور بیاید می تواند مورد اصابت قرار بگیرد. این موشک علاوه بر آن میتواند سکوی پرتاب کننده را هم بزند.
در لایه بعد اگر به هر علتی موشک از لایه اول عبور کرد، سیستمهایی بر پایه توپخانه است که در آن سیستم های کنترل آتش توپخانه را به سمت هدف هدایت میکند و بعد در لایه نزدیکتر سیستم های فریب الکترونیک هست که می تواند موشک را به هرشکلی منحرف کند و در آخرین لایه دفاعی سیستم دفاع نقطه ای کمند هست.
سیستم کمند میتواند با شلیک ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ گلوله در دقیقه از فاصله ۴ کیلومتر هر هدفی را که به سمت شناور نزدیک بشود را بدون دخالت کاربر و خودکار شناسایی و رهگیری کند و با دیواره آتشی که ایجاد می کند می تواند هر پرتابه ای را منهدم کند.
در زیر سطح هم اژدر های ضد زیر سطحی برای شناور پیش بینی شده و ناو شکن های ما امروز دیگر شناورهای قدیمی نیستند و ضمن اینکه ناوشکن های ما می توانند با خود بالگرد هم حمل کنند که تا قبل از این ما از این توانایی برخوردار نبودیم. بالگرد که حمل می شود می تواند هم بالگرد ضد زیر سطحی باشد هم می تواند بالگرد ضد سطحی باشد. یعنی این بالگرد که بلند می شود می رود در مسافت های دور تر و زیر دریایی و شناورهای سطحی را پیدا می کند و مورد حمله قرار می دهد.
ضمن اینکه جهاد خود کفایی نیروی دریایی موفق به طراحی پهپادی شده است که می تواند از روی ناو به صورت کاملا خودکار بلند شود و بدون دخالت کاربر عمود پرواز می کند و گشت خودش را می زند و اطلاعات خودش را در اختیار ناو قرار می دهد وبه شکل یک واحد OTH هدفیابی مارواء افق عمل می کند.
سطح کره زمین منحنی است و رادارهای ناو تا یک مسافتی را می توانند ببینند و از یک مسافتی به بعد باید یک ایستگاه راداری ایجاد شود. این پهپاد که به پرواز در میآید به این کمک میکند که مسافت دورتر را ببیند و می تواند اطلاعات هدف را مستقیم منتقل بکند و این اطلاعات روی سیستم های کنترل آتش برود و موشک بتواند مسافت دورتری را مورد هدف قرار دهد.
** نیروی دریایی ارتش ناوشکن با وزن بیش از ۵هزار تُن میسازد
ناوشکن های که ما تاکنون ساختیم مثل جماران، دماوند و سهند از کلاس موج هستند که وزنی در حدود ۱۳۰۰ تُن دارند . آیا برنامه ای برای ساخت ناوشکن های بزرگتر هم دارید. ضمن اینکه بفرمایید کار ساخت ناو آموزشی خلیج فارس به کجا رسید؟
اخیرا کار ساخت ناو آمورشی شروع شده است که شناور خلیج فارس است و ۳۰۰۰ تن وزن و ۲۰۷ متر طول دارد. این شناور می تواند تمام نیروی انسانی را که لازم است آموزش دریانوردی ببنید بدون هیچ محدودیتی برای آموزش به دریا ببرد.
پشت سر آن کار ساخت ناوشکن سنگین را در دست اقدام داریم که نام آن پروژه نگین است و بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ تن وزن دارد. نگین ناوشکن سنگین با قابلیت دریانوردی اقیانوسی همان چیزی است که ملت ایران در آینده نزدیک شاهد به نتیجه رسیدن این پروژه خواهند بود و با انباشت دانشی موجود و وجود شرکای خیلی خوب در بخش خصوصی، ناوشکن سنگین در یک زمان معقول تری نسبت به گذشته کار ساختش انجام میشود.
حوزه تخصصی شما در گذشته در زمینه هاورکرافت بوده و خودتان اولین تست موشک از روی هاورکرافت را که قبلا تجریه ای نداشت انجام دادید. بفرمایید طبق چه نیازی به سمت نصب موشک روی این سامانه ها رفتیم؟
واقعیت قضیه بر می گردد به همان زمانیکه امیر سیاری گفتند کجا هستید گفتم در فلان وزارت خانه و با لباس شخصی هستم. همان زمان در حال تدوین استاندارد هواناو موشکی بودیم. تا کنون در دنیا هیچ هواناوی به موشک مجهز نشده است. این هاور کرافتی که نیروی دریایی ارتش به موشک مجهز کرد اولین هاور کرافت موشکی دینا است و پروژه تدوین این استاندارد هم بر عهده بنده بود. وقتی در این فضای محاسبات را انجام می دادیم کسانیکه در حوزه طراحی سازه تخصص داشتند می گفتند که این کار نمی شود. ولی ما رفته بودیم با صنعت کار نصب موشک را تمام کرده بودیم آخرین جلسهای که برای تدوین استاندارد هواناو موشکی انجام می شد گفته می شد که این هاور کرافت ممکن است به دلیل میزان ضربه ای که پس از شلیک موشک به آن وارد می شود پایدار نماند و بر نگردد. با همین حرف ها من خودم کاندیدا شدم که به عنوان خلبان بروم و این کار را انجام دهم.
وقتی در یکی از رزمایشها برای شلیک موشک رفتیم این موشکی که داشت خارج می شد همه چیز برای من و کمک خلبان ناخدا خلج امیری به دشکل اسلوموشن شده بود. لحظه به لحظه خروج موشک در ذهن من است. هر دوی ما این تصور را داشتیم که چرا این موشک بیرون نمی رود. در حالیکه در کسری از ثانیه موشک بیرون رفته بود. اولین شلیک موشک با موفقیت انجام شده بود و ما دوباره رفتیم برای جلسه دفاع و محسباتمان را دقیق تر کرده بودیم.
بازهم آنطرف میز می گفتند که ریسک این کار خیلی بالا است و من مجبور شدم فیلم پرتاب موشک را نمایش دهم. وقتی آن فیلم را پخش کردیم همه با حیرت نگاه می کردند و آن توفیق به لطف خداوند اتفاق افتاد.
** هاورکرفتهای جدید با موشک های جدید در حال ساخت هستند
من در دوره کارشناسی ارشد تحقیقی انجام داده بودم که تهدیدات تغییر پیدا کرده و هواناو که یک وسیله برای عملیات آب خاکی بوده است امروز باید متناسب با شرایط مورد نیاز نیروی دریایی تغییر ماهیت بدهد. در این فضا هاور کرافت جدیدی را مطرح کردیم تحت عنوان پروژه پیروزان. آمدیم سطح مقطع آن را پایین تر آوردیم و ارتفاع آن به یک سوم هاورکرافت قبلی کاهش پیدا کرده است.
یعنی ملخ یک تنی آن که بزرگترین ملخ دنیا است را برایش داکت درست کردیم یک ملخ را به دو ملخ تبدیل کردیم و سیستم رانش جدید طراحی کردیم. اکنون دو فروند از این هاور کرافت ها در حال ساخت است و کار ساخت سازه بدنه نیز تمام شده است و در حال تجهیز آنها هستیم.
این هاورکرافت ها طوری طراحی شده است که سکوی موشکی جمع شونده داشته باشد و به نوعی طراحی شده اند که اگر روی هاورکرافت بایستید موشک ها را نمی بینید. در زمان شلیک موشک ها بیرون می آیند و شلیک می شوند. این هاور کرافت به سیستم های سوناری مجهز است و قابیلت شلیک اژدر را به این وسیله داده ایم.
** ناوگره ارتش به سنت پترزبورگ میرود
یکی از کارهای بزرگ در نیروی دریایی ارتش در ۱۱ سال گذشته، اعزام مداوم ناوگروهها به آبهای دور دست و بین المللی بوده ولی االان همه منتظر هستند تا شاهد اعزام ناوگروه ما به اقیانوس اطلس باشند. این اتفاق چه زمانی خواهد افناد و این اعزام ها چه تاثیری در رسیده به همان نیروی دریایی راهبردی داشته است؟
ضمن اینکه چون بنده خودم این فرصت را داشتم که همراه ناوگروه سی و سوم به مدت ۸۰ روز در یکی از این ماموریت ها حاضر باشم، از نزدیک شاهد زحماتی که کشیده می شود بودم. به نظرم این انتقاد را میشود به نیروی دریایی داشت که در ارائه این کارها و آشنایی افکار عمومی با این اقدامات مهم صورت گفته خیلی بهتر می تواند عمل کند.
دریانوردی کار سختی است و هر کس روی دریا کار می کند کار بسیار سختی انجام می دهد و حضرت آقا هم این جهاد نیروی دریایی را به عنوان یک جهاد خاموش اعلام کردهاند. این کار سخت است البته من فکر می کنم ملت شریف ایران نیروی دریایی را خیلی خوب می فهمند و ما این را در سطح اجتماع در برخورد با مردم می فهمیم.
موضوع ناوگروه ها موضوع تازهای نیست. ما ۶۴ ناوگروه را تاکنون به دریاهای دور دست اعزام کرده ایم و نیروهای ما شبانه روز در حال کار هستند. فرض کنید یک پدر ۱۲۰ روز در دریا است و از خانواده دور است و خانواده های آنها تنها هستند. ما مدیون همراهی همسران کارکنان نیروی دریایی هستیم. ماموریت ما این است که امنیت را در دریاهای تحت حاکمیت کشور و آنجایی که منافع کشور ما است بر قرار کنیم. حدود ۹۰ درصد از واردات و صادرات ما از طرق دریا انجام می شود.اینکه می گوییم نیروی دریایی راهبردی، چون یک سر آن به مسائل کلان اقتصادی کشور وصل است و این کار را همکاران من خیلی خوب انجام می دهند.
اگر در یک مجموعه ای نیروی انسانی اهمیت دارد و در یک مجموعه دانش و زیر ساخت ها اهمیت دارد در نیروی دریایی همه اینها اهمیت دارد. همه تجهیزات پیشرفته را باید یک مجموعه دانشمندی آنها را بکار بگیرند و باید یک مجموعه شجاع و ولایت محور داراری بصیرت باشند. در کنار آن باید از خانواده های خیلی خوبی برخوردار باشیم که باید در شهرهای کمتر توسعه یافته زندگی کنند. انشا الله در گام دوم انقلاب شهرهای ساحلی ما هم پیشرفته می شوند.
** جواب متجاوز را در کجا که باشد می دهیم
از طرف دیگر، آنهایی که با ما دشمنی می کنند ناوگانشان را کنار مرزهای ما آوردهاند. ما هر وقت فرصتی می شود در محیطهای بین الملل می گوییم که آیا این خوب است که کسی بیاید و نزدیک مرزهای آبی شما امنیت شما را تخریب کند و مانور انجام دهد اگر خوب است خوب ما هم میآیی انجام میدهیم. بلافاصله آنها می گویند ما این را تایید نمی کنیم در حالیکه آمریکا و انگلیس دائما این کار را می کنند. حتی رژیم اشغالگر قدس هم در این فضا است البته ما آنها را اصلا حساب نمیکنیم. ما ناوگان آمریکاییها و انگلیسیها را هم به حساب نمی آوریم. چون دست آنها برای ما رو شده و ابزاهای چشم پرکن مادی ناکارآمد شده و دوره آنها گذشته واصلا دوره بزن و دررو گذشته است.
اگر کسی بخواهد کاری کند، در هرجای دنیا باشد پاسخش را می گیرد. اما اینکه ما برویم آنجا و پرچم کشورمان را به اهتزاز را در بیاوریم نماد توانمندی ما است زیرا هر تلاشی برای تخریب ما از دستشان بر می آمد کردند اما امروز ایران ناوشکن با قابلیت حمل موشک و بالگرد می سازد و آن را در آبهای جهان می برد و این قطعا برای ملت های آزادیخواه الهام بخش است.
ما به دنبال این الهام بخشی هستیم. اگر کسی دست به زانوی خودش بگیرد و برای استقلال و آزدی خودش و بایستد نتیجه اش می شود این موفقیتهایی که برای ایران بوجود آمد. سفر به خلیج مکزیک امروز برای ما مثل یک بازی است. ما همین امروز و همین لحظه آمادگی داریم ناوگان خودمان را بنا به دستور به هر نقطهای از آب های جهان اعزام بکنیم. خلیج مکزیک که سهل است ناو خارک که امروز در اوج آمادگی است می تواند با ناوشکن های همراهش تنها با یک بار سوختگیری و بدون سوختگیری در هچ بندری یک بار دور کره زمن را دور بزند.
ما آمادهایم که برای نمایش این توانمندی در سال آینده، وعدهای هم به نیروی دریایی روسیه دادهایم که در سالروز نیروی دریایی روسیه ناوگان ما در بندر سنت پترزبورگ روسیه حضور پیدا کند. این مسیر خیلی بیشتر از ۱۲۰۰۰ هزار مایل است و مسیری است که هیچ ناوگانی تا کنون آن را طی نکرده است. ما باید علاوه بر تنگه باب المندب و کانال سوئز از تنگه جبل الطارق عبور کنیم و وارد اقیانوس اطلس شویم و از تنگه دوبر هم بگذریم و وارد خلیج فنلاند شویم و در انتهای خلیج فنلاند و جایی که روزی پتر کبیر به آبهای گرم نگاه می کرد ما از آبهای گرم به سمت روسیه برویم.
** مخالفت ایران با میزبانی پاریس برای اجلاس آیونز
این اقدام نیروی دیایی را میتوان در قالب پیشبرد اهداف دیپلماسی دفاعی هم بررسی کرد. در واقع نداجا با اعزام این ناوگروه ها نق مهمی در روابط ایران و دیگر کشورها ایفا کند و امروز بسیاری از کشورهای بزرگ هم خواهان رابطه و همکاری با ما هستند. چقدر در این زمینه موفق بودید و چه برنامه ای برای گسترش آن دارید؟
اینکه اشاره کردید که قدرتهای بزرگ تمایل دارند با ما ارتباط داشته باشند به دلیل تلاش هایی است که در چهل سال گذشته صورت گرفته است. من معتقدم این یک خیزش تمدن ایرانی است که برکت انقلاب توانمند شده و امروز به مست دریا حرکت می کند و هرچه جلوتر می رود توانمند تر هم می شود و دنیا هم این خیزش تمدنی را باور کرده است.
روزی که ایران به عضویت آیونز (اجلاس فرماندهان دریایی کشورهای همسایه اقیانوس هند) در آمد هیچ کس بارو نمی کرد که بتوانیم ریاست دورهای آن را بر عهده بگریم و وقتی اجلاس به پاپان رسید، کشور های دیگر آمدند و گفتند که آن قدر سطح اجلاس بالا بود که ما نمی توانیم بعد از ایران این ریاست را بر عهده بگیریم. خوب بعد از آن فرانسوی ها آمدند و میزبانی بعدی را به عهده گرفتند و قرار شد که این اجلاس را در پاریس برگزار کنند. من به عنوان رئیس اجلاس مخالفت کردم و گفتم اگر فرانسه به عضویت این اجلاس در آمده به خاطر قطعه خاک کوچکی به نام جزیره ریونیون است. اگر می خواهید این اجلاس را برگزار کنید و ریاست دورهای آن را برگزار کنید باید در این جزیره برگزار کنید. یک سکوت عجیبی در جلسه فرماندهان حکم فرما شد. بعد من دیدم که دیگران هم کم کم دارند از این نظر حمایت می کنند.
نتیجه این شد که فرانسوی ها قرار شد این اجلاس را در آن جزیره برگزار کنند و الان هم به ما نامه زدند که خواهش می کنیم که نماینده تان را بفرستید که تا در برگزاری این اجلاس و فهم چگونگی برگزاری آن به ما کمک کند.
اجلاس آیونز شکل گرفت و ما ریاست دوره ای را عهده دار شدیم. پیش از آن طرحی داده بودیم که یک کار گروه زرمی در آیونز شکل بگیرد و این کارگروه در اقیانوس هند امنیت را برقرار کند. اما کشورهایی مانند فرانسه انگلیس و استرالیا به شدت با آن مخالفت می کردند. اما فشار ما همچنان بود و در هر جلسه محرمانه ای که دو سالانه تشکیل می شد من و امیر سیاری این موضوع را تکرار می کردیم.
نهایتا به جایی رسید که اولین رزمایش دریایی تا پایان امسال با حضور کشورهای عضو آیونز برگزار می شود.
وقتی می گوییم رزمایش مشترک یعنی هرکسی که می تواند ناو بیاورد، بیاورد و اینجاست که توانمندی برخی مشخص می شود. خیلی ها که ادعا دارند توانایی اینکه ناو خودشان را از اقیانوس عبور دهند و در رزمایش شرکت کنند را ندارند.
یک تعدادی از کشورها که عمدتا کشورهای شمال اقیانوس هند هستند برای شرکت در رزمایش اعلام آمادگی کردند و کشورهایی هم که نمی توانند شرکت کنند اعلام کردند که به عنوان عضو ناظر در رزمایش شرکت می کنند. این یک نقطه عطفی برای آیونز است. تا کنون هم دو مرتبه جلسه کارگروه امنیت دریایی آیونز را برگزار کردهایم.
در دوره ریاست ما برای اولین بار در این منطقه یک کتاب را طراحی کردیم که وقتی چند ناو از چند کشور در کنار هم برای رزمایش قرار میگیرند باید با یک زبان مشترک با هم ارتباط بر قرار کنند. با فهم این موضوع ما از یک سال قبل این کتاب را طراحی کردیم و یک زبان مشترک تاکتیکی برای اولین بار طراحی شده وکشورهای منطقه می توانند با یک زبان تاکتیکی مشترک با یکدیگر صحبت کنند که این بزرگترین محدودیت برگزاری رزمایش بود. اگر این نبود باید با کتاب های تاکتیکی ناتو این کار را انجام می دادند.
** آمریکایی ها بخش زیادی از توانمندی های رزمی ما را ندیده اند
حضور آمریکا در خلیج فارس را چطور تحلیل میکنید؟ برخی معتقدند اگر ناوگان دریایی آمریکا وارد خیلج فارس و نزدیک ما شد باید بترسیم. برخی میگویند اگر دورتر ایستاد باید بترسیم. نظر شما به عنوان یک فرمانده و کارشناس چیست؟ این دور و نزدیک شدن ها بر چه اساسی است و آیا اصلا باید از آنها ترسید یا نه؟
به هر حال تسلیحات و تجهیزات نظامی در ابعاد و اندازه بزرگ یک توانایی و قدرتی را با خود همراه دارد و توانمندی قابل توجهی هم هست اما اینکه ما از آن بترسیم یا نه، را در بررسی جنگ دریایی و یا بازیهای جنگ به آن می پردازیم.
هر قدر شما آگاهی بیشتری با دشمن داشته باشید شاید لازم نباشد در مقابل ناو هواپیما بر او یک ناو هواپیمابر به خط بکنید. شاید با یک زیر دریایی کلاس غدیر کاری بکنید که او ناچار شود از ترس اژدرهای زیردریایی برود و دور تر بایستد.
آنهایی که بصیرت وشناخت ندارند شاید بترسند اما ما در نیروی دریایی هیچ ترسی برای این موضوع نداریم و برای هر کدام از تسلیحات آنها برنامه ریزی کردیم که خیلی هم کار آمد است و آنها هم این را می دانند..
راهبری یک ناو هواپیمابر در ماه ۱۰۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد و در سال ۱۲ هزار میلیارد تومان می شود. این همه سرمایه های یک کشور را هدر می دهند و هیچ ره آوردی هم برایشان ندارد. ما همه آن کارهایی که را باید انجام دهیم با قدرت انجام می دهیم و این حق ملت ایران است که امنیت کامل را در پیرامون مرزهای خودش داشته باشد.
آنها می توانستند روزی ما را تهدید کنند و یک رفتار خطی از ماببینند و ما را برآورد کنند. اما از وقتی که ما خودمان تجهیزات می سازیم دیگر قابل بر آورد نیستیم و زمانیکه یک ملت قابل برآورد نباشد این خودش اقتدار ایجاد میکند و ما در سطح بالایی از بازدارندگی هستیم وخیلی از تجهیزات ما را ندیدهاند و انشا الله در صحنه رزم واقعی می بینند سیلی محکمی میخورند.
** خیزش تمدنی از سواحل مکران شروع شده است
یک کار مهم دیگر که نیروی دریایی ارتش به نوعی پرچمدار آن است، طرح توسعه سواحل مکران در جنوب شرق کشور است که از آن با نام دروازه ورود به تمدن دریایی نام برده میشود. زمانی گفته میشد که حتی مسئولان کشوری ما اطلاع زیادی از دریا و امیت دریا ندارند. این میزان آگاهی امروز در چه سطحی است و روند توسعه این سواحل به چه صورت در حال انجام است؟
اینکه ما امروز پرچمدار توسعه در سواحل مکران هستیم تدبیر آقا است و ایشان فرمودند که این علم به دوش شما است و چیزی که نباید فراموش شود توانایی یک نیروی دریایی در آبادسازی ملی است.
زمانیکه یک نیروی نظامی به منطقهای اعزام می شود خودش شروع به تولید رشد و آبادانی می کند. ما با تاکیدات مکرر حضرت آقا و تلاش های نیروی دریایی و دولت های مختلف خیلی جلو رفتیم و امروز اگر از سمت بندر عباس به سمت شرق کشور برویم روند توسعه مدنیت را می بینید. همه امروز دست به دست هم دادهاند وطرح هایی خوبی پای کار آمدهاند و نهادهایی شکل گرفته است تا توسعه سواحل مکران را پیگیری کند.
به نظرم بحث خیزش تمدنی از سواحل مکران شروع شده و خیلی خوب هم پیش می رود. اگر چه در این سال های اخیر همکاران ما که رفتند در شهرهای کمتر توسعه پیدا کرده حضور پیدا کردند، اهل شهرهای توسعه یافته هستند و رفتند کنار مردم شریف سواحل مکران حضور یافتند و با شتاب به رشد این مناطق کمک می کنند. در این فضا البته ما آسیب هایی هم دیدهایم.
توسعه سواحل مکران با استفاده از نقاط تمدنی و فرهنگ غنی مردم همان مناطق در حال انجام است ولی کانون های تمدنی توسعه پیدا نکرده است که این کار با شتاب در حال انجام است و قدرت دریایی حاصل کار کرد تمدن دریایی است و تمدن دریایی برای ملتی است که دریا مهمترین درگاه برای ارتباطش با بیرون است و امیدواریم که شاهد رشد و توسعه خوبی در این شهرها باشیم و مکران را سرپل رسیدن به تمدن دریایی می دانیم.