به گزارش حلقه وصل، او حرفهایی میزند که پشت پردهها را آشکار میکند. اتفاقهایی که در فدراسیون میافتد، باند اصفهانیها در بدنه مدیریت و همچنین طلب مارک ویلموتس و شایعه فسخ قرارداد او سوژههایی برای مصاحبه با عابدینی است. مدیرعامل سابق پرسپولیس و رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در دهه 70 که وقتی با پرسشی پیرامون محمدرضا ساکت و پستهای متعدد او در فدراسیون فوتبال مواجه میشود، میخندد و میگوید: «مگر نمیدانید آقای سین باید همه جا باشد؟»
چند سالی است که بحث حضور مدیران اصفهانی در فدراسیون فوتبال وجود دارد. حالا جمشید نورشرق هم به آنها اضافه شده و رئیس کمیته تعیین وضعیت شده. مدیری که اهل دهاقان از حوالی اصفهان است. همین سوژهای است که برای صحبت دربارهاش با شما تماس گرفتیم. نظرتان چیست؟ داستانی در پشت پرده وجود دارد؟ فکر میکنم شما به فدراسیون فوتبال نرفتهاید.
چطور؟ اگر یک بار بروید میفهمید که باید با لهجه اصفهانی حرف بزنید تا آسانسورهای فدراسیون فوتبال بالا بروند. اگر با لهجه غیر اصفهانی حرف بزنید امکان ندارد که بتوانید با آسانسور جابهجا شوید.
فارغ از مزاح، داستان خاصی هست که مهدی تاج اغلب از مدیران اصفهانی استفاده میکند؟ اگر کسی میخواهد منصوب شود باید مورد قبول تاج باشد و یار غار او. در فدراسیون فوتبال شایستهسالاری وجود ندارد. همهاش لابی است و داد و ستدهای رفاقتی. افراد اینگونه برای پستهای مختلف انتخاب میشوند.
اما همیشه که نمیشود انتخابها را رفاقتی انجام داد، میشود؟ فعلاً که شده. شرایط ورزش طوری است که معاون وزیر با صراحت میگوید بله، اقوام بنده خارج از کشور هستند و در آمریکا تحصیل میکنند. یعنی همه چیز رو است و علنی. رفاقتها و داد و ستدها بین آقازادهها آغاز شده و وقتی نگاه میکنیم میبینیم همه انتخابها بر اساس رابطه است و نه ضابطه. دست روی هر مسئولی که میگذارند میبینند مشکل و مورد دارد. اگر مورد نباشد به نظر شما دستگاه قضایی میتواند همه جرمها را علنی اعلام کند؟ به همین دلیل و بخصوص در فدراسیون فوتبال، افرادی را انتخاب میکنند که نگذارند مشکلات دیده شود.
نمونهای از این فسادها را میگویید؟ نمونهاش قرارداد با پیمانکار که شبانه عوض میشود و مشخص هم نیست چرا. زمانی که بودم یک گزارش دادم اما دوستان از کسانی حمایت کردند که مدام خلاف میکردند. بعضیها در فضای سالم نمیتوانند کار کنند. حتماً باید بستر فاسد باشد تا بتوانند موفق شوند. باید پی این اتفاقها را گرفت، فریاد کشید و شکایت کرد از آنهایی که خلاف میکنند.
یعنی فساد در فدراسیون فوتبال هم علنی وجود دارد؟ مگر نمیبینید؟ هست دیگر. شما باید از آمد و شدها بفهمید. امروز یک نفر میآید، فردا میرود مسئول یک کمیته میشود و سپس از جای دیگری سر در میآورد. آنهایی هم که در فدراسیون فوتبال سالم کار میکنند، سکوت کردهاند. به عنوان نمونه مهندس مهدی که به تازگی پست گرفته آدم سالمی است، بهاروند همینطور اما یک آدمهایی در فدراسیون فوتبال رسوخ کردهاند که چندین پست هم دارند. سوالم این است که آیا میتوانند به تمام پستهایشان برسند؟
مثلاً؟ همین آقای سین.
شما همیشه واضح صحبت میکنید و هیچوقت نام کسی را مخفف نمیگویید. منظورتان ساکت است؟ منظورم که مشخص است، چرا این آقای سین همه جا حضور دارد؟ یک روز به علی کفاشیان گفتم بگذار شفافسازی شود و ماجرای شرکتهایی که تأسیس شده و با فدراسیون فوتبال کار میکنند را مشخص کنیم. او موافقت کرد اما در جلسه هیأترئیسه گفت نه.
چرا مخالفت کرد؟ چون نمیخواست شفافسازی شود. میگفتم رئیس هستی و بگذار خلافها را در بیاوریم. کفاشیان اجازه نداد اما شما ببینید هر قراردادی که فدراسیون فوتبال بسته زیر سؤال است. قراردادها را نگاه کنید، از البسه گرفته تا بلیتفروشی. اینها چه معنی و مفهومی دارند؟ باید تمیز کار کنند نه خلاف. این اتفاق را در باشگاهها هم میبینیم. سیاسی را ببینید که یک تصمیم غلط گرفته و کمر پرسپولیس را تا کرده. یا طاهری که میآید و در برنامه زنده علیه عادل فردوسیپور حرف میزند.
عجیب این بود که طاهری به اشتباههای پرشماری که انجام داده بود، اشارهای هم نکرد. من تا امروز علیه طاهری حرف نزده بودم اما حالا میگویم که حضور او در پرسپولیس فقط بر اساس لابی بود. لابی با آقای گودرزی که طاهری و سیاسی را گذاشت اما هر دو مسألهساز شدند. گودرزی مدیر سالمی بود اما تصمیمهای اشتباه سیاسی و طاهری باعث شد پرسپولیس ضرر کند. عادل فردوسیپور دایرة المعارف فوتبال ایران است و جیک و پیک همه را میداند. نمیگویم پسر پیغمبر است اما دانش دارد و محقق است. عادل استاد دانشگاه شریف است و کتاب ترجمه میکند. درباره بحث فرهنگ فوتبال رودست ندارد و آدم پای کار و خوشذوقی است. آن وقت طاهری میآید و درباره زبان او حرف میزند. سؤالم از طاهری این است که چرا وقتی میکروفن دست فردوسیپور بود، از او شکست خورد؟
مگر تحصیلات طاهری چیست؟ هر چه هست. بنده اگر 10 سال هم انگلیسی بخوانم نمیتوانم به اندازه یک کارگر انگلیسی مسلط حرف بزنم. شما اگر چهار تا لغت بیشتر بدانی، ملاکی نیست که علمت هم بیشتر باشد.
از بحث اصلی خارج شدیم. مگر قحطالرجال است که محمدرضا ساکت همزمان مدیریت چند پست را در اختیار دارد؟ رجال شایسته داریم اما انتخابها جای بحث دارند. برای شما نمونه هم میآورم. مثلاً همین دکتر عزیزیخادم. مدیر جوان، با دانش و همچنین پرانرژی که به نظرم از خیلیها که در فدراسیون فوتبال حضور دارند، بهتر است.
اما یکی مثل او که شما تعریفش را میکنید حضور ندارد و به عنوان نمونه محمود اسلامیان و محمدرضا ساکت همه کاره فدراسیون فوتبال هستند. اینگونه است دیگر. مثلاً همه میدانیم که اسلامیان یار غار آقای جهانگیری است و ایرادی هم ندارد برای حل مشکلات فدراسیون فوتبال او بایستد و کمک کند. من حرفم این است وقتی رفاقتی پستی را میگیری باید ایراد مدیریت را هم بگویی. اگر هر اشتباهی کند و حرفی نزنی خیانت کردهای. همان چیزی که در فدراسیون فوتبال میبینیم.
یعنی تاج افرادی را انتخاب میکند که از مدیریتش ایراد نگیرند؟ دقیقاً همینطور است. چرا یکی از تاج نمیپرسد بساطی که راه انداختید که ساختمان و هتل فدراسیون را میسازیم چه شد؟ اصلاً مشاورتان کیست؟ حتماً از دوستان خودش است که نامش را کسی اعلام نمیکند. مجیزگویی خیانت است اما همه انجامش میدهند. کسی که عمری از او گذشته و نزد همه احترام دارد، میآید و برای اینکه دو روز سرپرست باشد با هر آدمی عکس میگیرد و از همه تعریف و تمجید میکند. نمیدانم چرا آدمها ضعیفالنفس شدهاند. نفس خود را راحت میفروشند و آن هویت گذشته را از دست میدهند. یک پرسپولیسی یا یک استقلالی هیچوقت حاضر نیست هویت خود را عوض کند. کتک میخورد، گریه میکند اما هویتش پابرجاست. بعضیها اما این هویت را راحت میفروشند. چرا؟ چون باری به هر جهت کار کردهاند. این تاریخچه و رزومه آنها روی هواست، چون ریشه ندارد.
درباره مارک ویلموتس هم صحبت کنیم. حتماً در جریان ماجرای تهدید این مربی بلژیکی به فسخ قرارداد هستید؟ خودشان این جنجالها را به راه میاندازند که بگویند فدراسیون فوتبال پول ندارد. هشت سال پول کیروش را از کجا دادند؟ برای ویلموتس را هم میدهند.
اما این روزها بحث تحریم هم وجود دارد. ما همیشه در تحریم بودهایم. مگر یادتان نیست وقتی به کفاشیان میگفتند چرا پول را به حساب یکی دیگر میریزی، میگفت چون تحریم هستیم. شما به هر صرافی که بگویید این پول را به حساب ویلموتس واریز میکند. ریال را در ایران بدهید، دلار را آنجا تحویل بگیرید. اتفاقاً رفیق و آشنا برای انجام این کار زیاد دارند. پول هم در خارج از کشور دارند و میتوانند ظرف چند دقیقه این کارها را انجام بدهند. به نظرم اینها همه بهانه و فیلم است تا از مدیران بالادستی ارز دولتی یا پول بگیرند. مگر به ویلموتس چقدر بدهکارند؟
برای دو قسط، حدود 800 تا 900 هزار دلار. خب بدهند تا قیمت دلار بالا نرفته (میخندد).
مصاحبه را خودتان تمام کنید. دوست دارم درباره لیگ برتر صحبت کنم. وقتی بازیها را میبینم، مثل قبل حوصلهام سر نمیرود و کانال را عوض نمیکنم. امیدوارم بازیها بهتر از این هم شود و بتوانیم دیدارهایی را ببینیم که بدون حاشیه به پایان برسد.