به گزارش حلقه وصل افشین علا، شاعر و نویسندهای است که در موضوعات سیاسی و اجتماعی هم شعر دارد در کانال شخصی خود در تلگرام یادداشتی درباره جزیره «هرمز» ومشکلات مربوط به آن نوشت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
هرمز نام بسیاری از پدران و پسران ماست. نامی که با نماد اقتدار و استیلای ایران زمین در آب های نیلگون خلیج فارس پیوندی دیرینه دارد. اما از یاد نبریم که این نام پرعظمت به واسطه ی جزیره ای زیبا و اسرارآمیز بر آن تنگه ی باشکوه نهاده شده است.
برای اولین بار توفیق سفر به جزیره ی هرمز را داشتم. مسحورکننده بود! هم جاذبه های شگفت انگیز اقلیمی اش و هم سرزندگی و سخت کوشی اهالی خونگرم و بافرهنگش که با حفظ تمام جلوه های اصالت شان، بی مضایقه در خدمت مسافران و گردشگران مشتاقند.
در هرمز نمی توانی فرقی بین شیعه و سنی ببینی. آنها مثل تاروپودی به هم پیوسته، نقش خوش نگاری از رواداری و مهربانی را به تصویر کشیده اند. افسوس که هنوز گرد محرومیت از آیینه ی قدیمی و گرانبهای دیارشان پاک نشده است. جزیره ای که فقط چند کیلومتر با بندرعباس زیبا فاصله دارد و مقصد گردشگران بسیاری است که از داخل و خارج کشور به دیدن جاذبه های کم نظیرش می شتابند.
به راستی هر کشور دیگری در حاشیه ی خلیج فارس اگر نگینی چون هرمز را داشت، انگشتری درخشان از آن می ساخت که چشم گوهرشناسان را خیره کند. کوه های رنگین کمانی با رنگ های مدهوش کننده، مجسمه های طبیعی سنگی در دل کوه های صخره ای، خاک سرخ رنگ بخشی از ساحل جزیره که به راستی اعجاب آور است، آب های زلال و سبزرنگ گوشه ای از ساحل مرتفع که محل امنی برای تخم ریزی لاک پشت هاست، کوه عجیبی که از خاک آن ادویه ای خوراکی و لذیذ به دست می آید، قندیل ها و آبراهه هایی از نمک که به کریستال بدل شده اند و در دل گرما، چشم انداز یک روز برفی را به تصویر می کشند، و دهها جاذبه ی دیگر در جزیره ای کوچک و بیضی شکل، دست به دست هم داده اند و مقصدی جادویی برای شیفتگان طبیعت به وجود آورده اند.
همه ی این جاذبه ها را می توان با گشتی چندساعته در جاده ای که مثل حلقه ای دورتادور جزیره کشیده شده است، دید و لذت برد.
علاوه بر اینها در مرکز جزیره، می توانی وارد شهر قدیمی هرمز شوی که با جمعیت چند هزار نفره اش، جلوه هایی چشم نواز را به رخ می کشد. از معماری سنتی خانه ها گرفته تا پوشش رنگین اما موقر زنانی که در گوشه گوشه ی جزیره، بساط رنگارنگ صنایع دستی زیبای خود را برای فروش بر زمین گسترده اند. و جوانانی نجیب و صمیمی که با وجود محرومیت های فراوان با رویی گشاده آماده ی راهنمایی و پذیرایی از مهمانان تازه وارد شهرشان هستند.
در پایان باید به نماد قدیمی شهر یعنی قلعه ی باشکوه پرتغالی ها هم اشاره کنم. قلعه ای که با قدمتی پانصد ساله، در محاصره ی بی توجهی و ویرانی تدریجی قرار گرفته است. ای کاش مسئولان، هرچه زودتر به داد هرمز برسند!