حلقه وصل: در آستانه ایام زیارت اربعین، سومین کتاب از مجموعه پادشاهان پیاده، با عنوان «موکب رنگیپنگی» به قلم بهزاد دانشگر، راهی بازار کتاب شد.
به گفته بهزاد دانشگر کتاب «موکب رنگی پنگی» ادامه کتاب «پادشاهان پیاده» و «موکب آمستردام» است که خرده روایت هایی از اربعین بوده و تلاش کردیم بخشی را که به آن دسترسی داریم, جمع آوری کنیم. کتاب «پادشاهان پیاده» کتابی بود که همه خرده روایت ها در آن بدون دسته بندی خاص وجود داشت و برای اینکه تکراری نشود سال های بعد تلاش کردیم تا موضوعی به روایت ها بپردازیم. کتاب «موکب آمستردام» را به زائرانی که از اروپا به پیاده روی اربعین می آمدند, اختصاص دادیم. در این کتاب تلاش ها و برنامه های این زائران در اروپا برای حفظ اسلام آورده شده است. در کتاب «موکب رنگی پنگی» بخشی از کتاب به افرادی که در فضای هنر فعالیت دارند و با کارهای هنری ارادت خود را به سیدالشهدا اعلام می دارند , آورده شده است.
در معرفی این کتاب میخوانیم: یک موکب کوچک پر از مداد رنگی، پارچهها و کاغذهای رنگی؛ پر از عروسکهای دستساز و کاموا و یونولیت. یک موکب پر از بازی و شوق و ذوق و سر و صدای بچهها. زنان و دختران هنرمندی که چندسالی است بدون هیچ پشتیبان و در یک حرکت خودجوش و مردمی خودشان را میرسانند به زیارت اربعین تا زائران کوچک این اجتماع باشکوه را دریابند. کودکان و خردسالانی که در میان این همه سروصدا و ازدحام جمعیت فراموش شدهاند و کمتر کسی به آنها فکر میکند.
موکب رنگیپنگی را انتشارات عهدمانا در 144 صفحه رقعی و با قیمت 18 هزار تومان عرضه کرده است و همانطور که گفته شد این کتاب شامل خردهروایتهایی است از این هنرمندان خلاق که در ادامه کتابهای «پادشاهان پیاده» و «موکب آمستردام» روایت شده است. در بخشی از این کتاب، همچنین مطالبی با عنوان موکب «اهل قلم» و «پادشاهان پیاده» نیز آمده است. در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
«میگویم کلاً توی زندگی عشق خیلی شیرین است. وقتی آدم میخواهد ازدواج کند تا فرد جدیدی توی زندگیاش میآید زندگیاش شیرین میشود. من از وقتی امام حسین علیهالسلام را پیدا کردم زندگیم شیرین شد. شاید همان روز عاشورایی بود که یک مجلس مقتلخوانی رفتم. سِنی نداشم. توی آن مجلس خیلی خیلی دلم شکست. خیلی گریه کردم. شاید چند ساعت آن مقتلخوانی طول کشید و من هم داشتم گوش میکردم. بعد حس کردم که نظرم در مورد عالم عوض شد؛ یعنی حس کردم بهجز امام حسینعلیهالسلام واقعاً هیچ چیزی برایم ارزش ندارد.»