حواستان باشد رضا امیرخانی، جزو معدود نویسندهایی است که مخاطب واقعی کتابهایش، یعنی کسی که پول میدهد و میخرد، هم بخشهایی از گاورمنت هستند، و هم مردم.
حالا دیگر شاید کمتر کسی رضا امیرخانی را نشناسد؛ کسی که نوشتن اولین رمان خود را در دوره دبیرستان آغاز و در ۲۲ سالگی، ارمیا را منتشر کرد. آثار پرتیراژ او، همواره مایه دلگرمی اهل ادبیات است.
«نیم دانگِ پیونگیانگ» اتفاقا روایت کامل و شش دانگی از زندگی در کره شمالی است که بارها و بارها در کتابهای مختلف خواندهایم و در فیلمها و مستندهای مختلف دیدهایم.
مثلا ترکمنستان هم خیلی جای بد و بستهای است. وقتی به جای بسته میرویم ارزش آزادی نیمبندی را که داریم درک میکنیم. ارزش اینکه این آزادی چه مقدار میتواند در ذهن به ما کمک کند.
امیرخانی آنطور که خودش گفته به تمام ایران سفر کرده و بیش از ۳۰کشور جهان را هم دیده است.
نسخه امیرخانی برای علاج این بیماری هم در دکان سیاستبازان و اقتصاددانها نیست، بلکه تجویزش برای ۸۰میلیون ایرانی این است که...
حتما نگاشته امیرخانی اثر شریفی است نه به این خاطر که میگوید حتی اگر ایران بخواهد هم کره شمالی نمیشود، بلکه بهخاطر تلاشی که برای ارائه یک نگاه واقعی از پس مواجهه انتقادی با سرزمین جوچه ارائه کرده است.
تازهترین اثر رضا امیرخانی با عنوان «نیمدانگ پیونگیانگ» که حاصل سفر ۹ روزه او به کشور کرهشمالی است منتشر شد.