گروهی در آن مرحله مرتد می شوند و گروهی ثابت قدم می مانند و اظهار خشنودی می کنند. افراد مرتد به آنها می گویند: این وعده کی خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟
بهره هریک از همنشینانش را ادا میکرد، تا آن جا که همنشین او فکر نمیکرد کسی نزد رسول خدا از او ارجمندتر است. هر که با او همنشین می شد، حضرت آن قدر شکیبایی می ورزید تا این که خود او میرفت.
پدرم به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دنیا، زندان مؤمن و فردوس کافر است و مرگ، پل این جماعت است که آنها را به بهشتشان و اینها را به دوزخشان میرساند.
هر کس یتیمی از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسی ندارد سرپرستی کند و از علوم ما در اختیار وی بگذارد، خداوند فرماید: هزار هزار قصر در بهشت برایش بسازند.
زیر دیوار شهری از شهرها لوحی پیدا شد که در آن چنین نوشته بود: تعجب می کنم از کسی که به مرگ یقین دارد، چطور شادمانی میکند؟
ماییم عهده داران حوض کوثر که دوستان خود را سیراب می کنیم. با جامی از رسول خدا و این چیزی است که هرگز انکار نمی شود. شیعه و طرفداران ما در میان مردم بهترین طرفداران هستند.
منش من بزرگ تر از این است و همّت من عالی تر است از آن که از ترس مرگ، به زیر بار ستم روم و آیا بر بیش از کشتن من توانایی دارید؟
من پسر علی هستم که برگزیده خاندان هاشم است، هنگام به خود بالیدن، مرا همین افتخار کافی است. نیای من پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که بهترین خلق خداست، و ما چراغ خداییم که در زمین می درخشد.
حضرت علی اکبر(ع) اولین شهید بنی هاشم درصحنه ی کربلا بود. این حضرت چنان مقام ویژه ای نزد امام حسین (ع) داشت که امام حسین(ع) که هیچ گاه نفرین نکرده بودند، بعد از شهادت علی اکبر(ع) یزیدیان را نفرین کرد.
آگاه باشید! که این (یزید) ناپاک زاده، فرزند ناپاک زاده مرا در میان دو انتخاب قرار داده است: کشته شدن یا قبول ذلّت، و چقدر دور است که ما تن به ذلّت دهیم.
تویی نادیده گیر لغزشم و اگر پرده پوشی تو نبود مسلما مـن از رسـواشـدگـان بودم و تویی که به یاری خود مرا بر دشمنانم یاری دهی و اگر نبود یاری تو من مغلوب شده بودم.