در محضر مدافعان حرم

هشت ماه بلاتکلیفی بعد از شهادت «محمدشریف»

به من تقریبا اواخر آذرماه بود که خبر دادند. تقریبا یک هفته ده روز گذشته بود. دیگر خواهرم از اینجا با سپاه تماس گرفته بود و داد و فریاد کرده بود که چرا شریف تماس نمی‌گیرد؟ کجا است؟

09:10 - 25 آذر 1400

خانواده‌ای با سه مدافع حرم و یک شهید

۷ پسر دارم، بزرگترینش که شهید شد، ۶ تای آن ها هم هستند. محمدشریف، یک دفعه رفت آنجام موجی شد و آمد اینجا و خودش را تداوی(درمان) کرد. بعد از موجی شدن، دوباره که رفت دیگر چشم به راه بودم که برگردد

15:30 - 23 آذر 1400

توسل به مصطفی برای اعزام پیکر به دانشگاه تهران +‌عکس

حاج آقای ذاکری نماینده ولی فقیه در دانشکده هنر گفت که من ترتیب این چیزها را با بسیج دانشکده هنر داده‌ایم که شهید بیاید و در دانشگاه تهران تشییع شود ولی...

15:45 - 22 آذر 1400

«مصطفی» چطور برنامه‌های بی‌بی‌سی را نقش بر آب کرد!

تعدادی از بچه‌های فاطمیون که در ایران بودند و متاسفانه نیروی انتظامی رفتارهای نامناسبی با آنها انجام داده بودند، دلخور شده بودند و در آن زمان، رفتند سمت اروپا و بی بی سی از این موقعیت سوءاستفاده کرد.

15:57 - 20 آذر 1400

پدر شهید برای خرید خانه، ۲۷ سال نماز استیجاری خواند!

خانواده‌مان در یک فضای خیلی کوچکی زندگی می کردند، و پدرم تصمیم می گیرد که نماز و روزه استیجاری بگیرد برای اینکه بتواند یک سرپناهی را برای بچه هایش فراهم کند...

15:17 - 17 آذر 1400

هوشیاری پدر شهید در فرار از دست نیروهای امنیتی!

کی سید بود، یکی من بودم؛ البته سید را گرفتند. شنیدم که او را گرفتند و در تویوتای بزرگی انداختند و از یک کوه پرت کردند! او هم فوت کرد و شهید شد.

15:08 - 15 آذر 1400

همسران و دختران شهدا به همدلی و مشاوره نیاز دارند

بیشتر از نظر روانی می گویم که فرزندان شهید ساپورت شوند. تازه بحث خانواده مدافعان حرم جداست، اینها بحث مهاجرتشان یک طرف است، خود مهاجرت می دانید برای آدم چقدر بار دارد؟

11:11 - 14 آذر 1400

بی‌هوا دیدم داعشی‌ها بالای سر پدرم هستند!

یکی از دوستان ما فیلمی برای من فرستاد. ولی مادرم اینها را ندیدند مگر اینکه در مستندی دیده باشند. یک فیلمی بود بعد از درگیری که در بصری‌الحریر بود که نیروی داعشی می آید بالای سر جنازه‌ها است.

09:00 - 13 آذر 1400

خبرتشییع پدرم را از کانال‌های تلگرامی گرفتم! + عکس

زنگ زدند و گفتند جواب دی ان ای آمده، همین. سر بسته حرف می زدند. چیز دیگری اضافه نکردند. چون روز قبلش من اسم بابام را در اینترنت و در گروه‌های تلگرام دیده بودم که نوشته بودند تشییعش فرداست!

16:16 - 10 آذر 1400

اعزام «آقاسلیم» به سوریه با مجروحیت و موج‌گرفتگی! + عکس

برای اعزام دوم، در فاصله مرخصی، خانه ماندند و دوباره رفتند. باز از اعزام دوم که آمد، از ناحیه دو تا زانو دچار جراحت شده بود و یک موج گرفتگی هم داشتند که کارت زرد بهش داده بودند...

10:31 - 9 آذر 1400

اخراجیِ صدام در ایران و سوریه چه می‌کرد؟ + عکس

خانواده همسرم مهاجرت می کنند به عراق و شوهرم آنجا به دنیا می آید. حوالی سال ۵۸ صدام، فارسی‌زبان‌ها را اخراج می کند؛ اینها جزو این گروه بودند. همان سال از مرز عراق می آیند به ایران. قبل از جنگ...

07:04 - 8 آذر 1400

همسر شهید: دیدن فیلم‌های داعش، بیمارم کرد!

می‌ترسیدم، بیشتر می‌گفتم نکند اسیر داعش شده باشد! بعد در این فیلم‌ها می‌دیدم که چطور اسرا را اذیت می‌کنند، چطور می‌زنند، اینها را که می‌دیدم، بیشتر این فیلم‌ها من را مریض می‌کرد.

12:06 - 7 آذر 1400

وصیت عجیب شهید: در گلزار شهدا دفنم نکنید! + عکس

می‌گفت دوست ندارم مغرور باشم؛ واقعا هم اینطور نبود، خیلی خاکی بود. می‌گفت حواست باشد برای من خودنمایی نکنی که بدم می‌آید؛ همین طور عادی من را دفن کنید. من فکر می‌کردم اول‌ها شوخی می‌کند، اما دیدم نه.

09:32 - 6 آذر 1400

اعزام گلدوز خیابان پاسداران به سوریه! + عکس

وقتی ما آمدیگلم اینجا گفتند می‌روم تهران، آنجا دوستان و رفیق‌هایم هستند، کم کم کار می کنم و یک مقدار دستم پر شد، اگر توانستم با کسی شریک می‌شوم. بیشتر کارشان در تهران در خیابانی به اسم پاسداران بود...

08:03 - 3 آذر 1400

اگر ابوزینب شهید نیست، نبش‌قبر کنید!

تا به حال حرف نزدم و نمی‌خواهم که خدای نکرده از حرف‌های من سوءاستفاده شود. اما خب متاسفانه گویا دوستان اصلا به این مسائل فکر نمی کنند.

10:19 - 2 آذر 1400

سخنان کوبنده همسر شهید دردسرساز شد! + عکس

آن طور که دوستان می گویند مثل اینکه از سفارت برای تشییع شهید آمده بودند و آنجا هم من در حد ۵ دقیقه، یک صحبت کوبنده‌ای داشتم. آنجا به من گفتند که شما سعی کن در چارچوب خودت باشی!