برانگیختگی عمومی برای مبارزه با تخلفات دانه درشتها واشرافیت هم افق با تمدن و سیاست غرب است.
نسل جوان ما اغلب نه این آقا را می شناسد و نه ساختار اقتصاد کشور را. اولا طبق آمار رسمی، 80 درصد اقتصاد کشور در اختیار مطلق دولت و شرکت های دولتی است.
ادعای فتوشاپ بودن حذف نام شهدا از معابر درحالی است که برخی مقامات شهرداری تهران ومناطق آن، نسبت به خباثت صورت گرفته عذرخواهی کرده، آن راسهوی خوانده وبراخراج پیمانکاران و مقصران ماجرا تأکید ورزیدهاند.
تصویر به اندازه کافی گویاست. سرهنگ ترکی مالکی سخنگوی ائتلاف سعودی ، در میان مشتی آهن پاره متلاشی از شدت انفجار ایستاده، تا به ادعای نقش ایران در حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو اعتبار بخشد!
ظریف نوشت "پمپئو! عادات قدیمی بسختی ترک میشود. دروغ، تقلب و خود را ذلیل مشتریهای خارجی کردن که بیاعتنایی کامل به خون و ثروت را پنهان میکنند، در روزهای اخیر به اوج رسیده است".
می گویند "گُرز باید خورند پهلوانش باشد". "جنگ" واژه بزرگی است که ممکن است آسان به زبان بیاید اما آمریکا یا عربستان، به شهادت تجربیات خود، بهتر از هر کس می دانند که بی تردید، زیر بار جنگ می زایند.
اقدام نا به جای دیگر، مذاکره غیر رسمی با آمریکا به دلالی فرانسه و همچنین سفر نابهنگام ظریف به پاریس در حاشیه نشست گروه 7 بود.
خط دفاعی کشور از زمین و دریا و آسمان، روی اهداف دشمن متمرکز است و خودکار، مثل مکانیسم ماشه عمل می کند.
چه می دانم؟ بالاخره مذاکره بهتر از مذاکره نکردن است. فقط باید زبانشون رو بلد باشید.
چاره چیست؟ نوعی از آرمان خواهی و کمال طلبی، که امید و انگیزه و اهتمام را در میان خواص و عوام پمپاژ کند و نه نا امیدی و دلزدگی و سپس رها کردن مسئولیت، یا سربازگیری شدن برای رفتار انتحاری در خدمت دشمن.
واقعیت این است که نه آمریکا و نه اروپا، هیچ یک از تعهدات برجامی را انجام نمی دهند و اروپا صرفا در لفظ، در برجام مانده تا بتواند طرف ایرانی را سر بدواند.
همه هدف پروژه آمریکایی- فرانسوی اخیر این است که به دست خود روحانی و ظریف، حکم ابطال و انقضای برجام را به به شرط ابقای تعهدات ایران و گسترش آن به تعهدات هسته ای ابدی، موشکی و منطقه ای گسترش دهند!
تاکید بر اهمیت بستن با کدخدای آمریکایی از سال 92، موجب شرطی سازی بی دلیل و ضد عقلانی بخشی از افکار عمومی شد و بنابراین، خروج آمریکا موجب تلاطم های اقتصادی در اواخر سال 96 و اوایل سال 97 شد.
این ضریب در دولت قبل از دولت روحانی، به شکل محسوسی پایین آمد. علت، در هدفگذاری برای خدمت رسانی و توانمند کردن طبقات پایین تر بود.
او راست می گوید؛ کسی که عرق می ریزد، خود ایشان است که با اسب و درشکه و زیر آفتاب سوزان، به مناطق بد آب و هوای پاریس و استکهلم و اسلو و وین و این قبیل می رود.
برجام، ماهیت امنیتی برای کشور داشت. دولت برای این که بتواند از آن، ظرفیت تبلیغاتی و انتخاباتی بگیرد -چون مردم ظرفیت امنیتی را براحتی نمی فهمند- یک ظرفیت دیگر به برجام بار کرد و آن ظرفیت اقتصادی است.
مقاومت لبنان یک فروند هواپیمای شناسایی پیشرفته را صدها کیلومتر بر فراز دریا به پرواز درآورد، سپس در گنبد آهنین دشمن نفوذ کرد.
تروریست ها چند هفته نگران بودند که کی، از کدام طرف و چگونه ضریه خواهد خورد و ... ناگهان ضربت ذوالفقار فرود آمد و مقر فرماندهی آنها را شخم زد.