در اظهارات «فیصل بن فرحان» در تهران 2 کلیدواژه وجود داشت؛ «همکاری در زمینه امنیت دریایی» و «عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی» که البته میتوان اینها را در 2 کلمه «امنیت پایدار» جمع کرد.
پرونده ۲۰ ساله ایران در موضوع هستهای، برای آیندگان هم درس آموز و هم عبرتانگیز است و زمان زیادی نخواهد گذشت که آیندگان، نسل مقاوم در برابر زیادهخواهی های غرب مستکبر و راهبر و رهبر این مقاومت را تحسین خواهند کرد.
تحولات اخیر در جهان و رویکرد درست دولت سیزدهم در دیپلماسی، کلاس درس سیاست خارجی برای حامیان «دیپلماسی التماسی» است.
روزنامه فرامنطقهای رای الیوم نوشت، بر خلاف انتظار دشمنان، گشایش اقتصادی برای ایران در راه است و پیوستن به بریکس آینده درخشانی را برای این کشور رقم میزند.
آقای روحانی که در چالش بیست ساله هستهای جزء نفر اول و یا دوم گفتوگوها بوده و نیز آقای ظریف باید در صف اول درک این حقیقت تاریخی باشند. نه اینکه با وارونه گویی و تحریف تاریخ و نادیده گرفتن حافظه تاریخی ملت، بدعهدی و فریب دشمن را پنهان کنند و به مردم آدرس غلط بدهند.
اواخر دهه 60 میلادی، کاخ سفید و دولتهای اروپایی چشم به یاری دولت ایران دوخته بود. فلذا، دولت وقت با وساطت «خاویر پرز دکوئیار» دبیر کل وقت سازمان ملل، تمام اهتمام خود را برای حل بزرگترین بحران خارجی بلوک غرب به کار بست. تلاشی که البته به شکل نامحترمانهای پاسخ داده شد!
امام (ره) با قیام 15 خرداد مدیریت جهان را با زدن زیر میز دستور کار روزانه آمریکا و شوروی به عهده گرفت. او هیچ قدرتی جز قدرت خداوند را به رسمیت نشناخت.
در اوج مذاکرات هسته ای دولت روحانی با 1+5، رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می بیند؛ طبق این جمع بندی اگر خریدار صبور باشد، فروشنده، قیمت را کمتر خواهد کرد.»
سران کاخ سفید همکاری راهبردی ایران و آمریکا بعد از انقلاب را در بهمن 1380 نابود کردند. همین اتفاق در واقعه بحران گروگان های لبنان (اواخر دهه ۶۰ ه.ش) و توافق هستهای ایران و ۵+۱ (دهه ۹۰ ه.ش) نیز تکرار شد.
با توجه به شواهد و قرائن به نظر می رسد اقدامات ضد امنیتی در ناامن سازی مرزهای کشور در منطقه سیستان و بلوچستان امری اتفاقی و تنها از سر ماجراجویی نیست.
رهبر معظم انقلاب خطاب به سلطان عمان فرمودند: «امیدواریم با گسترش ارتباطات دولتها، امت اسلامی شوکت و عظمت خود را بازیابد و در کنار هم قرار گرفتن ظرفیتها و امکانات کشورهای اسلامی به نفع همه ملتها، کشورها و دولتهای اسلامی باشد.»
تمرکز حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای روی اجرای موبهموی راهبردهای انقلابی امام خمینی (ره) و ژرفاندیشی او در خصوص اندیشههای امام (ره) فتح قلههای بهظاهر ناگشودنی را یکی پس از دیگری تا مرز حیرتانگیز بودن امکانپذیر کرده است.
خبرهای مبتنی بر توافق آمریکا و رژیم اسرائیل را میتوان نوعی اِعمال فشار برای تجدیدنظر جمهوری اسلامی در سیاست اصولی اخراج آمریکا از منطقه ارزیابی کرد و در همان حال نباید هوشیاری را هم از دست داد؛ چرا که ممکن است هدفگذاری مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی پایگاهها و نیروهای ایران در منطقه باشد.
شهید آوینی در کتاب «آغازی بر یک پایان» نوشته است: تکنولوژی مدرن علی رغم آنکه خود را نسبت به فرهنگهای مختلف بیطرف نشان میدهد، اما در باطن فرهنگ واحدی را بر زندگی بشر تحمیل میکند. در این فرهنگ، حقیقت وجود بشر مغفول واقع میشود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: حوزههای علمیه احتیاج به سیدمحمد باقر صدرها دارد که به لحاظ فکری مجتهد و نظریهپرداز باشند و ذهن تمدنساز داشته باشند.
در بخشی از این کتاب آمده است: آمریکا که سالها به دنبال ترور سردار سلیمانی بود و موفق نشده بود، با به شهادت رساندن سردار دلها، کار را بر خویش دشوارتر کرد.
نرمش قهرمانانه این نیست که از حقوق ملت کوتاه بیاییم و منافع ملی را نادیده بگیریم؛ بلکه بدان معناست که با حکمت و جامع نگری به دنبال راه جدید برای تحقق اهداف باشیم/ دشمنان حضور حداکثری مردم پای آرمان های انقلاب را نمی فهمند/ موفقیت های کشور در عرصه هایی رقم خورده که مردم به صحنه آمده اند و در جاهایی که مردم کنار گذاشته شدند دچار خلل شده ایم / دانشگاه ها لایحهی برنامه هفتم را به طور دقیق و تخصصی بررسی کنند.
رئیس جمهوری ایران به اندونزی در حالی است که شرکت Pwc هفت کشور را اقتصادهای نوظهور جهانی عنوان کرده که اندونزی یکی از این کشورهاست. این نهاد پیش بینی کرده است که اندونزی در سال 2050 در رده چهارم قدرتمندترین اقتصاد جهان قرار خواهد گرفت.
انبارلویی نوشت: جهان در هزاره سوم شاهد جابهجایی قدرت در 5 قاره جهان است. افول قدرت در آمریکا و انزوای آن در جهان بهویژه غرب آسیا و فکر مقاومت در برابر زورگویی آمریکا، منشأ اصلی این جابهجایی است.
انتخابات ترکیه، سندی دیگر مبنی بر دیکتاتوری جریان غربگرا در داخل ایران در مقوله انتخابات و مردم سالاری بود.