
سرویس دریچه: پرویز امینی مدرس دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در مطلبی تحت عنوان «به وقت سینما» نوشت: اگر بتوان فیلمها را به گرم و سرد تقسیم کرد و فیلمهای گرم را فیلمهایی دانست که راه به عواطف و احساسات بیننده میبرند و آنها را درگیر خود میکنند و به قول معروف برای مخاطب عشق و نفرت میسازند، فیلم «شبی که ماه کامل شد» فیلمی گرم است. درست در نقطه مقابل فیلم تختی که فیلمی سرد است و نمیتواند از روایت زندگی جهان پهلوان تختی راهی به احساسات و عواطف مخاطب خود ببرد.
دوگانه عشق در برابر تکفیر در این فیلم، «نسخه سینماییِ» مواجهه و نقد افکار مخرب و ویرانگر است. شبی که ماه کامل شد نشان میدهد چگونه راه و رسم تکفیری منتهیالیه عشق را به منتهیالیه نفرت، تبدیل میکند و چگونه یک فکر مخرب، تا درونیترین لایههای یک زندگی را منهدم میکند. کاری که پیشتر حسن فتحی در نزاع «استبداد در برابر عشق» در مجموعه شهرزاد کرده بود.
این تقابل، اجازه دراماتیزه کردن یک واقعیت به نام جریان تروریستی ریگی را به فیلمساز میدهد و مخاطب از دل یک درام وارد درک و فهم عمیق آثار یک اندیشه مخرب و تاریک میشود. ماجرای واقعی ریگی در حاشیه یک درام عاشقانه روایت میشود و این مسئله علاوه بر جذابیت برای شنیده و دیده شدن ماجرای ریگی، اجازه میدهد که فیلمساز مسئله اندیشه و عمل تکفیری را در سطح یک مسئله مبتلابه و عمومی طرح کند. برعکس در «رد خون» شاهدیم که درام (ماجرای سیما با برادر و شوهرش) در حاشیه واقعه مواجهه با منافقین در عملیات مرصاد روایت شود و وجه روایتگونه بر وجه دراماتیک آن غالب گردد.
فیلم شبی که ماه کامل شد به وقت سینماست. درواقع نشان دادن امکانات و ظرفیتها و اهمیت سینما برای دیالوگ با جامعه است. همچنانی که پیشتر آژانس شیشهای حاتمیکیا در بالاترین سطح از توانایی و استعداد سینما در گفتگو با مردم در یک وضعیت بغرنج و دشوار پرده برداشته بود. این مسئله به معنای بیعیبونقص بودن این فیلم نیست بلکه به این معناست که این فیلم ظرفیت سینما و تراز انتظاری که از آن میتوان داشت را نشان میدهد. خصوصا برای جامعه و مردمی که حرفهای درست زیادی برای زدن با دیگران دارند اما زبان لازم را برای دیالوگ ندارند.