
سرویس حاشیه نگاری _ وحید کرایلی: سالهاست که اهالی فرهنگ و هنر هر سال به اول بهمن که میرسند در کنار شنیدن سرودهای خاطره انگیز دهه فجر از رادیو و تماشای تصاویر آرشیوی انقلاب از قاب تلویزیون، قلبشان برای تماشای جدیدترین آثار سینمای ایران به تپش می افتد و آماده میشوند برای ماراتن ده روزه جشنواره فیلم فجر که امسال در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی قرار است سی و هفتمین دوره اش را پشت سر بگذارد.
هر چند این جشن ۳۷ ساله گاه و بیگاه با حواشی مختلفی مواجه میشود و افتتاحیه جشنواره امسال نیز از این داستان مبرا نبود که در یادداشتهای قبلی به آن پرداخته شد اما در این سلسله یادداشت که با عنوان حاشیه نگاری تقدیم نگاهتان میشود قرار بر این است که مروری کوتاه داشته باشیم به فیلمهای به نمایش در آمده در سینمای رسانه ها که پردیس ملت دو سالی میشود این عنوان را به دوش میکشد.
اولین فیلم به نمایش درآمده در نخستین روز جشنواره برای اهالی رسانه مستند "خانه ای برای تو" کاری از مرکز مستند سوره بود که برگزیده شدن در جشنواره سینما حقیقت را هم در کارنامه دارد. مستندی درباره جوانی مبتلا به سرطان که امید خود را از دست نمیدهد و با همان حال به دنبال ساخت خانه ای برای همسرش است. مستند، مرگ آگاهی را به خوبی تذکر میدهد و نقطه قوتش توانایی کارگردان در همراه کردن مخاطب با سوژه است.
نشست خبری مستند "خانه ای برای تو" مثل سالن اکرانش خلوت بود و همین موجب شد تا تهیه کننده آن با اشاره به بی اهمیت بودن مستند برای سیاستگذاران جشنواره، سینمای مستند را به بچه زن صیغه ای تشبیه کند!
مهترین حاشیه روز اول جشنواره اما جایگزینی فیلم "معکوس" پولاد کیمیایی با "غلامرضا تختی" بهرام توکلی بود. اتفاقی بر خلاف وعده های دبیر جشنواره مبنی بر اینکه اگر فیلمی به زمان خود نرسید از جشنواره حذف خواهد شد. پولاد کیمیایی هم در نشست خبری فیلمش به همین موضوع اشاره کرد و سرمایه گذار فیلم هم با ناراحتی عنوان کرد که اگر خود مرحوم تختی بود به این بی عدالتی راضی نمیشد!
خود فیلم کیمیایی اما کپی دست چندمی از آثار پدرش بود که در کنار نقصهای فنی بی شمارش باید از کارگردانش پرسید اساسا فازش چیست؟!
البته میشود مثلا دقیق به فیلم نگاه کرد و متلک های سیاسی اجتماعی کشف! کرد اما ترجیح آن است که به آرامی از کنار این فیلم بگذریم و نقد مفصلش بماند برای نشریه مکتوب حلقه وصل!
سومین فیلم روز اول هم جدیدترین ساخته رسول صدرعاملی بود. "سال دوم دانشکده من" فیلم ساده ای بود که به قول کارگردانش سعی میکند از سینمای اجتماعی معمول این روزها فاصله گرفته و به سینمای انسانی نزدیک شود. سختگیرانه که نگاه کنیم میتوانیم آن را به خیانت دهه هفتادیها تعبیر کنیم اما فیلم سعی میکند در لبه تیغ راه برود و زیاد هم بد از کار در نمی آید.
آخرین و مهمترین فیلم روز اول هم که با تاخیر زیاد بالاخره در سینمای رسانه ها به روی پرده رفت "غلامرضا تختی" بود. اثری درباره مقاطع زندگی جهان پهلوان محبوب ایرانی ها که اکثرا با عنوان "آقا تختی" از او به نیکی یاد میکنند.
خود اسم تختی در کنار دو تجربه ناموفق علی حاتمی و بهروز افخمی در ساخت فیلم او بر اهمیت و حساسیت فیلم اضافه میکند و حالا اضافه کنید بر آن، حواشی انتخاب بازیگر نقش تختی و کنار گذاشته شدن امیر جدیدی و ... که تب و تاب خبرنگاران را برای تماشای جدیدترین فیلم تیم سازنده "تنگه ابوقریب" بیشتر هم میکند.
فیلم برای خیلی از اهالی سالن خوشایند بود و دوستش داشتند و اکثرا نقدها به این سمت میرفت که از بازیگر حرفه ای برای نقش بزرگسالی تختی استفاده میشد. صحه گذاشتن بر خودکشی مرحوم تختی مهمترین پاشنه آشیل فیلم بود که صراحت کارگردان در به تصویر کشیدن آن مورد تایید مخاطب قرار گرفت. استفاده درست و دقیق از تصاویر آرشیوی در کنار جلوه های ویژه کار و هنر کارگردانی برخی سکانسهای فیلم را تماشایی تر از بقیه میکرد.
نشست خبری فیلم هم که دقیقا از نیمه شب آغاز شد با حواشی مختلفی همراه بود. از طرح بحث وابسته بودن سعید ملکان گرفته تا عدم تطابق فیلم با تاریخ و حقایق تاریخی!
با تمام این فراز و فرودها پرونده روز اول کاخ جشنواره بسته شد و ساعت از ۲ نصفه شب گذشته بود ک برخی اهالی رسانه تازه به منزل رسیدند و ان شاءالله خدا عاقبتمان را به خیر کند!