
به گزارش حلقه وصل، دغدغه جهانی؛ یعنی آنچه انقلاب 57 بر پایهاش شکل گرفت؛ امروز نه در میان سیاسیون جایگاه دارد و نه حتی میان بسیاری از جوانان انقلابی! جبههبندیها گم شده است و دردها تبدیل به بیدردی! استقلال را که به دست آوردیم، دردِ زیر سلطه بودن یادمان رفت. فریاد امام در نجات همهی ملتها فراموشمان شد. دیگر جوان امروز عظمت داغ پذیرش قطعنامه را حس نمیکند و آن آرمانهای امام که از دولت بزرگ اسلامی سخن میگفت، برایش بیمعنا به شمار میآید. صدور انقلاب یعنی چه؟! دغدغه مستضعفینِ جهان کیلویی چند؟! رو راست باشیم! دیگر کسی درد اسلام و مستضعفین ندارد.
وقتی جبههبندیها و افقهای بلند گم شد، طبعاً نزاعهای خُرد و کودکانهی جناحی میداندار میشود و اسباب سرگرمی و وقتگذرانی انقلابیون و سیاسیکاران میگردد. و این چنین میشود که انقلاب در درون خویش میخزد و قامتِ نگاهش به تمامه میشکند. وقتی جبههبندیها گم شد هر چقدر هم رهبرانقلاب در دیدار دانشجویان فریاد زند که خود را در صفوف مقدم مبارزه با نظام سلطه ببینید، گوشی برای شنیدن یافت نخواهد شد. جوان انقلابی تلاش میکند اما نمیداند علت سردرگمی مردم پیش از همه، خود اوست که پیشتر جبهه را گم کرده است. برای مقابله با یک انقلاب، تهاجم فرهنگی لازم نیست؛ کافی است آرمانهایش را کوچک کنی!
نویسندگان کتاب اطلس رهبران در پیشگفتار مینویسند:«فارغ از دسیسههای استکبار جهانی برای جلوگیری از نفوذ گفتمان ناب اسلامی انقلابِ ما در جهان اسلام و فارغ از زمینههای اثربخشی این دسیسهها در جهان اهل سنت، باید اعتراف کرد که جامعه ما نیز به دلایلی زمینه کارآیی حیلههای استکبار را فراهم ساخته است... شیعیان و بهخصوص شیعیان ایران، مسیر انزوای کامل را از آن حرکتی در پیش گرفتهاند که زمانی به کمتر از جایگاه رهبریاش راضی نمیشدند.»
کتاب اطلس رهبران بیش از هر چیز تلاشی است برای بازیابی آن دردها و ترسیم جبههای که در جهان گسترده است و نیز شناخت مدعیانی که امروز داعیهدارند اما ما نمیشناسیمشان. اطلس رهبران که آتش به اختیار از سوی گروهی از جوانان نوشته شده تصویری از صحنه رقابت داعیان مذهب در جهان اهل سنت ارائه میکند و به جریانات مختلف یعنی جریان سنتی، جریان نوسلفی(اخوانیها و...)، جریان سلفی(البانیه، حرکیه، دیوبندیه و...)، جریان جهادی(القاعده، داعش)، جریان صوفیه و نومبلغان میپردازد.
جالب است که بسیاری از اینان دغدغهشان با ما مشترک است: حکومت جهانی اسلام؛ یعنی پنجمین گامی که ما در پیشبرد نهضت البته با ادبیاتی دیگر از آن یاد میکنیم: تمدن بزرگ اسلام. قرائتهای گوناگون از اسلام البته نهلههای مختلف آفریده و گاه رویاییهایی را در میان همین داعیهداران موجب شده. با این همه اما آن داعیهداران هنوز در سراسر جهان میتازند و در اقصی نقاط جهان از آسیا و اروپا و آفریقا گرفته تا آمریکا هواداران پر و پا قرص برای خودشان دست و پا کردهاند؛ هوادارانی که گاه در اجتماعاتی شلوغتر و پرشورتر از حج گرد هم میآیند تا از اسلام با هم سخن بگویند.
در چنین فضای شوربرانگیزی که اینترنت و ماهواره نیز به امداد جهانیسازیِ نهضتها آمده و البته پیشتر هجرتهای آن داعیهداران به بسیجی عمومی انجامیده، شیعه انگار در خود خزیده است و نه او درکی از بیرون دارد و نه بیرونیان درکی از او.
در درآمدِ کتاب آمده است:«موضوع آزاردهنده، نقش خلأ اطلاعات طرفین در تعمق گسل ایران شیعی و عالَم سنی و به خصوص اسلامگرایان است. روزی نیست که در میان رسانهها و موضعگیریهای اَعلام دو طرف، ادعاها و استنادات غریب و بهغایت بیپایه مشاهده نشود. گسل زبانی و گسست در مدیومهای ارتباطی، مفهوم امت اسلامی را به آرزویی بربادرفته شبیه ساخته، و شرایطی فراهم آورده است که ایرانیان شَبَحی بسیار محو از آنچه در جهان عرب و هندی و مالایی میگذرد دارند؛ و بالعکس. در مقایسه اما این سه ابر حوزه اسلامی از دهه هفتاد میلادی توانستهاند روابط فرهنگی و سیاسی خود را کم و بیش توسعه دهند و در هم تداخل یابند.»
درآمد همچنین میافزاید:«جهان اسلام در حال یکپارچه –و نه متحد- شدن است؛ بدین معنا که شرکای بالقوه همدیگر را مییابند و آرایش جناحهای رقیب در نقاط مختلف متجانس میشود، و جریانهایی که نتوانند از محلی بودن به در آیند، در ساختارهای جهانی هضم میشوند، و اینها همه چیزی نیست جز انعکاس جهانی شدن قلمرو اسلام. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی نمیتواند با محافظهکاری و درونگرایی دیپلماتیک از پس رقبایی برآید که در فرآیند یاد شده به تدریج تنومند و فرامرزی شدهاند.»
چند عنصر اصلی است که جریانهای مختلف را از هم جدا میکند. کتاب، به هر جریان که میرسد، نسبت آن را با این چند عنصر میسنجد و سپس گزارشی از روند توسعه آن جریان ارائه میکند. عناصر ممیّز عبارتند از نسبتی که جریانات در نزاع میان بنیادگرایی و مصلحتگرایی اتخاذ میکنند، نسبتی که با معنویتگرایی در میان دوگانهی سنتی- صوفی اتخاذ میکنند و نیز نسبتی که با جریانات سلفی دارند. کتاب البته در عین حال موضع هر جریان را در خصوص مشارکت سیاسی، جهاد، تکفیر، شیعه و انقلاب و در نهایت غرب و اسرائیل یادآور میشود.
مجموعهی تمامی اینها نقشهای عظیم از عالَم اسلامی ارائه میکند که وسعتش به وسعت جغرافیای جهان است. شاید بتوان گفت جوانان غربی بیشتر قدر اسلام را در آن محیط میفهمند تا آنان که در کشوری اسلامی، زاده شدهاند.
جدول زیر خلاصهای مجمل از وضعیت هر جریان ارائه میدهد که میتوان به آن به مثابه یک نقشه هوایی نگاه کرد. کتاب البته جزئیات بسیاری را واگویه میکند و تحولات، روند رشد، پایگاه و... را نیز در خصوص هر جریان شرح میدهد.
اطلس رهبران توسط نشر معارف منتشر شده است. نویسندگان این کتاب، محمد مهدی تجریشی، محمد طلائی، حمید عظیمی، سیدمحمدرضا مدرسی و محمد مالکی هستند. این کتاب ذیل اندیشکده مرصاد تهیه شده است. فهرست مراکز پخشِ آن اینگونه در آغاز کتاب فهرست شده است: