سرویس حاشیه نگاری: جمعي از مديران و مسئولين سازمان هنري رسانه اي اوج با حضور در محل بنياد بينالمللي علوم وحياني اسراء با حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي ديدار و گفتگو کردند.
آيت الله العظمي جوادي آملي در اين ديدار با تسليت ارتحال هاشمي رفسنجاني اظهار داشتند: درگذشت آيت الله هاشمي رفسنجاني نشان داد انسان مي تواند يک عمر درست زندگي کند و در راه هدف بلند خود ، هر آسيب و رنجي که به او رسيد را تحمل کند.
ايشان در ادامه اولين قدم انسان در مسير هنرمند شدن را شناخت خود عنوان کردند و بيان داشتند: اولين قدم در هنرمند شدن اين است که انسانِ هنرمند، خود را بشناسد تا بعد بتواند خوابيده ها و افراد ساکن را بيدار و پويا کند. هنرمند بايد خود را بشناسد که موجودي ابدي است، چرا که دين مي گويد شما تنها يک دشمن داريد و آن مرگ است که در مصاف با آن پيروز هستيد و شما مرگ را مي ميرانيد نه اينکه بميريد.
استاد حوزهی علمیه تاکید داشتند: بهترين هنر آن است که هنرمند ابتدا خود را بشناسد چرا که اگر خود را نشناسد هنري نخواهد داشت، هنر بايد بوي ابديت بدهد و نشان دهد که انسان ثابت است و نه ساکن! اگر چنين ايماني در هنرمند بود فکر ابدي و خروجي ابدي نیز خواهد داشت.
این مفسر قرآن افزودند: دو غده در تفکر غرب وجود دارد؛ يکي انکار معاد و ديگري انکار تجرد روح، غرب انسان را موجودي مي داند که با مرگ تمام مي شود و مي پوسد و معتقد است غير از اين آسمان و زمين خبري نيست و لذا تمام توليدات غرب از جمله هنر و سينماي آن معطوف به اين دو منظر است. ريشه تمام مشکلات در تفکر غرب این است که دنيا را همين چند روز مي بيند و نمی فهمد اعمال انسان همواره همراه اوست و نتایج و آثار آنها به خود او برخواهد گشت.
ايشان خاطرنشان کردند: هنر غرب بالاتر از خيال را نمي شناسد و تنها بين حس و خيال حرکت مي کند در حالی که هنر ديني از خيال به وحي مي رسد و رهاورد ملکوت را در مي يابد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در فراز دیگری از سخنان خود اظهار داشتند: حضرت امير(ع) مي فرمايد ارزش هر انسان به هنر اوست! لذا طبق فرمایش حضرت ارزش هر کس به هنر اوست و نبايد خود را مزدور و وابسته به اين گروه يا آن گروه کند؛ هنرمند اگر خود را بشناسد مي فهمد نبايد به کسي وابسته و یا مزدور کسي باشد، هنرمند وابسته، هنرمند نيست بلکه کاسب است.
ایشان ابراز داشتند: لذت از زيبايي در ذات و فطرت انسان نهادينه شده است و از اين حيث هنرمند کار آساني در پیش دارد و تنها کافی است انسان را متوجه فطرت خود کند، هنرمند بايد معقول را متخيل و متخيل را محسوس کند تا در نتیجه هنر او، مخاطب عاقل شود و نه خیّال.
ایشان ادامه دادند: هنری که تنها در محدوده حس به خيال و خيال به حس حرکت می کند تنها خیّال ميپروراند، در حالی که هنرمند بايد متخيله قوي داشته باشد و متخيله خود را پرورش دهد.
معظم له در تبیین تفاوت وهم، خیال و متخیله تصریح داشتند: بين وهم، خيال و متخيله فرق است؛ ما يک وهم داريم که مسئول درک معاني جزئي است و يک خيال داريم که مسئول بايگاني صور است، اما در کنار آنها يک قوه متخيله هم داريم که اگر ضعيف باشد انسان توان ابداع نخواهد داشت، اما اگر قوه متخیله قوی باشد آنگاه معاني جزئي وهم و صور بايگاني شده در خيال را دوخت و دوز مي کند، آنها را به هم پيوند و ربط مي دهد و مفهوم جديد ابداع و ارائه مي کند لذا هنرمند بايد عاقله قوي و متخيله فعال داشته باشد.
ایشان افزودند: گرچه کار هنرمند در گرو متخيله قوي است اما سرمايه آن را بايد از معقولات تامين کند، هنرمند باید سرمايه و مایه اثر هنری خود را از عقل بگيرد چراکه متخيله هرچند قوي، بدون سرمايه عقل کاري پيش نخواهد برد.
ایشان درباره تاثیرگذاری سینما نسبت به سایر رسانه ها اظهار داشتند: در هر عصري ابزار مختلفي جهت انتقال معارف و حقايق الهي در اختيار بشر بوده است، الان ابزار سينما بهترين راه براي جذب مخاطبان و تبليغ معارف الهي است و ذائقه مردم نیز اين را مي پذيرد، چرا که سینما تمام ابعاد و وجوه اداراکی انسان را تأمین می کند و اگر خود هنرمندان به آنچه مي گويند باور داشته باشند اين طعم به ذائقه بيننده منتقل خواهد شد و تاثیر بیشتری خواهد گذاشت.
آیت الله العظمی جوادی آملی رسالت هنر را مورد اشاره قرار دادند و بیان داشتند: اگر بخواهيم هنري داشته باشيم بايد از عاقله به متخیله و از متخیله به حس حرکت کنيم تا هنر معقول تولید شود که همه جهات ادراکي انسان را تامين کند و بشر بفهمد يک گمشده اي دارد و اين حداقل تاثير هنر معقول در جامعه است.
ایشان خاطرنشان کردند: هنر باید انسانيت، کرامت و وجه مشترک انسان با فرشتگان را نشان دهد؛ دنيا تشنه اين معارف است.
ایشان توصیه نمودند: مناسب است در کنار سایر برنامه های خود جلسات قرآنی داشته باشيد تا برای شما مشخص شود انسان از منظر قرآن چگونه موجودی است و چه جایگاهی در هستی دارد.
معظم له با اشاره به موضوع الگوسازی فرهنگی اظهار داشتند: برخی تنها نقاط منفی را می بینند در حالی که ما خوبان جامعه را ببينم و از آنها الگو سازي کنيم؛ شهدا و جانبازان را به جامعه معرفي کنيم، اينها الگوي ما هستند، اين کشور را اينها زنده کرده اند، بنابراين هرگز نبايد اجازه بدهيم عده قليلي از افراد فاسد در جامعه تبديل به الگو و شاخص شوند و در این راه بحمدالله دست شما پر است، وصيت نامه شهداء نیز مي تواند در این مسیر کمک و آموزنده باشد.